تبیان، دستیار زندگی
انفال هشتاد و هشتمین سوره است كه بعد از سوره بقره در مدینه نازل گردید، در میان سوره‏هاى مدنى دومین سوره مى‏باشد، مطالب آن نشان مى‏دهد كه در سال دوم هجرى بعد از جنگ تاریخى «بدر» نازل شده است، در ترتیب فعلى قرآن مجید سوره هشتم مى‏باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاداش آشتی میان مردم (اصلاح ذات البین)

(محتوای سوره انفال)

سوره پرواز

سیماى سوره‏ى انفال‏

انفال هشتاد و هشتمین سوره است كه بعد از سوره بقره در مدینه نازل گردید، در میان سوره‏هاى مدنى دومین سوره مى‏باشد، مطالب آن نشان مى‏دهد كه در سال دوم هجرى بعد از جنگ تاریخى «بدر» نازل شده است، در ترتیب فعلى قرآن مجید سوره هشتم مى‏باشد.

تعداد آیات آن بقول قاریان كوفى هفتاد وپنج و به قول قاریان حجاز و بصره هفتاد وشش است. البته قول كوفى قابل قبول است كه توسط عاصم بن ابى النجود به امیر المؤمنین (صلوات اللَّه علیه) مى‏رسد.

خازن در تفسیر خویش گوید: این سوره داراى هزار و هفتاد و پنج كلمه و پنج هزار و هشتاد حرف است.

این سوره به دلیل كلمه‏ى «انفال» كه در آغاز آن آمده و همچنین بیان احكام انفال و ثروت‏هاى عمومى، به «انفال» نامگذارى شده است.

مى‏توان انفال را به طورخلاصه چنین تعریف كرد: «انفال هر چیزى است كه از ملكیت خصوصى آزاد مى‏شود و به ملكیت عمومى در مى‏آید و در دست امام امت قرار مى‏گیرد. در عهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) طبعا در دست آن حضرت قرار مى‏گرفت.»

نام دیگر این سوره، «بدر» است، زیرا بیشتر آیاتش پیرامون جنگ بدر است كه اوّلین نبرد مسلمانان با مشركین مى‏باشد و مسلمانان از امدادهاى الهى و نصرت خدا برخوردار شدند.

علّت نزول سوره یكى اختلاف درباره انفال و غنائم جنگى بود كه در جنگ «بدر» به دست آورده و در تقسیم آن اختلاف كردند، دیگر بیان امدادهاى غیبى بود كه در آیات مكرر از این سوره مى‏خوانیم: (فقط امداد غیبى و نقشه‏هاى خداوند بود كه در آن جنگ نابرابر سبب شكست دشمن و پیروزى مسلمانان گردید و گرنه در روال عادى مى‏بایست غلبه با كفار باشد.)

در این سوره، در كنار مطرح شدن جنگ بدر، به طور ظریفى ویژگى‏هاى سپاه حقّ در مقابل سپاه باطل نیز بیان شده است. همچنین درسهایى از تاریخ پیامبر اسلام و چگونگى رفتار آن حضرت با مسلمانان و مسائلى همچون انفال، بیت المال، احكام جهاد، غنائم، اسیران و خمس و چگونگى تقسیم آن، ماجراى هجرت و لیله المبیت، صفات مؤمنان واقعى، جلوگیرى از اختلاف و تفرقه و...بیان شده است.

امام صادق(علیه السلام) به شاگرد خود مفضّل فرمود: اگر میان دو نفر از طرفداران ما نزاعى پیش آمد، از مال من خرج كن و میان آنان آشتى بده.

پاداش آشتی بین مردم

یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِكُمْ وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (1)

[اى پیامبر،] از تو در باره غنایم جنگى مى‏پرسند. بگو: «غنایم جنگى اختصاص به خدا و فرستاده [او] دارد. پس از خدا پروا دارید و با یكدیگر سازش نمایید، و اگر ایمان دارید از خدا و پیامبرش اطاعت كنید.

«الْأَنْفالِ» جمع «نفل»، به معناى زیاده و عطیّه است. همانطور كه به زیادتر از نمازهاى واجب، «نافله» گفته مى‏شود و عطاى فرزند به حضرت ابراهیم «نافله» به حساب آمده است. «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَه» (انبیاء، 72) در روایات و كتب فقهى، منابع طبیعى و ثروت‏هاى عمومى، غنائم جنگى، اموال بى‏صاحب مثل زمینى كه صاحبش آن را رها كرده و اموال مردگان بى‏وارث، جنگل‏ها، درّه‏ها، نیزارها، زمین‏هاى موات، معادن و ... همه از انفال محسوب شده‏اند.(تفسیر نور الثقلین بحارالانوار، ج 93، ص 205 و كافى، ج 1، ص 539)

چون قبل از اسلام، نحوه‏ى توزیع غنائم بر اساس تبعیضات بود، پس از جنگ بدر كه‏ اوّلین جنگ مسلمانان و همراه با غنائم بسیار بود، در اینكه غنائم را چه باید كرد و به چه كسانى مى‏رسد و چه كسانى اولویّت دارند، نظرهاى مختلفى وجود داشت. سرانجام با سؤال و درخواست مردم از پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله)، آن حضرت شخصاً به تقسیم غنائم پرداخت و بطور عادلانه و یكسان میان مردم تقسیم كرد تا تبعیضات موهوم دوره‏ى جاهلى را از میان برداشته و از مستضعفان حمایت كند، هر چند برخى، از این برابرى رنجیدند. (تفسیر نمونه فروغ ابدیّت، ج 1، ص 423)

امام صادق(علیه السلام) فرمود: سهم خداوند از انفال، زیر نظر رسول خدا(صلى اللَّه علیه و آله) مصرف مى‏شود. (تفسیر نمونه)

مراد از تقوا در اینجا اداى واجبات مالى و عدم تجاوز به اموال دولتى است كه از آن خدا و رسول اوست، و نیز التزام وحدت و مخالفت نورزیدن در امور است زیرا هر گروهى مى‏خواهد سهم بیشترى از اموال دولتى نصیبش گردد، به همین دلیل خداوند به اصلاح روابط اجتماعى فرمان داده است كه مى‏فرماید: وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِكُمْ و با یكدیگر به آشتى زندگی كنید.» این اصلاح ذات البین زمانى به كمال مى‏رسد كه عوامل فساد آن از میان برده شود.

در روایات، پاداش اصلاح و آشتى میان مردم، از یك سال نماز و روزه‏ى مستحبّى هم بیشتر ذكر شده است. (تفسیر أطیب البیان.)

امام صادق(علیه السلام) به شاگرد خود مفضّل فرمود: اگر میان دو نفر از طرفداران ما نزاعى پیش آمد، از مال من خرج كن و میان آنان آشتى بده. (كافى، ج 2، ص 209)

در اسلام، تقویت و تحكیم پیوندها و از میان بردن اسباب تفرقه و نفاق به قدرى اهمیّت دارد كه در بعضى مراحل نه تنها اصلاح ذات البین واجب است، بلكه از بیت المال نیز مى‏توان براى آن استفاده كرد.(تفسیر نمونه)

«الْأَنْفالِ» جمع «نفل»، به معناى زیاده و عطیّه است. همانطور كه به زیادتر از نمازهاى واجب، «نافله» گفته مى‏شود و عطاى فرزند به حضرت ابراهیم «نافله» به حساب آمده است. «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَه»

پیام‏های آیه:

1ـ سؤال مردم درباره‏ى انفال و پاسخ پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) به آنان، نشان‏دهنده‏ى دخالت اسلام در شئون اقتصادى جامعه است. «یَسْئَلُونَكَ ...»

2ـ مرجع و محلّ بیان احكام و مسائل اقتصادى، رهبر الهى است. «یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ»

3- هدف از جهاد در اسلام، پیروزى حقّ بر باطل است. غنائم، مسأله‏ى فرعى و اضافى است.(«الْأَنْفالِ»، به معناى «زیاده» است.)

4- مالكیّت اموال عمومى از آن خداست، پس باید در دست مقدّس‏ترین و محبوب‏ترین مردم قرار گیرد. «قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ»

5- حكومت اسلامى پشتوانه‏ى اقتصادى مى‏خواهد و انفال، پشتوانه‏ى نظام اسلامى است. «الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ»

6 - اسلام براى منابع طبیعى و ثروت‏هاى عمومى نیز قانون دارد. «الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ»

7- تمام مصارف رسول اللّه، در شعاع اهداف الهى است. «لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ»

8- حفظ اموال عمومى، پاكى و پروا لازم دارد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ» (زیرا بیت المال و اموال عمومى، مى‏تواند بسترى براى سوء استفاده باشد.)

9- كسى كه قصد اصلاح در جامعه دارد، باید خودش اهل تقوا باشد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا»

10- حفظ وحدت و اصلاح میان مردم، بر همگان لازم است. «أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِكُمْ»

11- مؤمن باید در میدان‏هاى اخلاق، جامعه و سیاست، به دستورات الهى عمل كند تا مشروعیّت داشته و به موفقیّت برسد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِكُمْ وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»

12- ایمان تنها در قلب نیست، جلوه‏ى خارجى و اطاعت عملى هم مى‏خواهد. «أَطِیعُوا» ... «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»

13- ممكن است كسانى در آزمایش جانفشانى و حضور در جبهه قبول شوند، ولى در آزمایش مالى و تقسیم غنائم و انفال مردود گردند. «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»

14- جبهه رفتن به تنهایى نشانه‏ى ایمان كامل نیست، طمع نداشتن به غنائم، حفظ اخوّت و تسلیم در برابر رهبرى هم لازم است. (كلّ آیه)

نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیان


منابع:

1- تفسیر نور ج 4

2- تفسیر احسن الحدیث ج 4

3- تفسیر هدایت ج 4

4- كافی ج 1 و 2