تبیان، دستیار زندگی
پشت صحنه این حملات تروریستی کیست؟چر این حملات طراحی شد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پشت پرده ترورهای تهران

مقدمه:

ترورهای روز دوشنبه تهران دو دانشمند فیزیک هسته ای ایران را هدف خود قرار داده بود.همان گونه که مطلع شدید  دکتر

دانشمندان هسته ای

مجید شهریاری و دکتر فریدون عباسی دو استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی صبح روز  دوشنبه مورد سوء قصد قرار گرفتند که دکتر شهریاری به مقام شهادت نائل آمد.  ما در این نوشتار می خواهیم به صورت  دقیق زمینه ها و عوامل  انجام این اقدامات تروریستی را از منظر سیاست بین الملل بررسی  و دلایل احتمالی  ترتیب دهندگان این حملات را تحلیل و پشت صحنه سیاسی این گونه اقدامات را تبیین نماییم.

توقف غنی سازی ،ماموریت غیر ممکن:

از سال 2005 که آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری اسلامی ایران رسید فعالیت مجدد سانترفیوژهای نیروگاه نطنز و غنی سازی  اورانیوم به عنوان یکی از سیاستهای مهم و غیر قابل بازگشت هسته ایران تبدیل شد. غربیها همواره در مذاکرات خود توقف غنی سازی را به عنوان مهم ترین خواسته خود برای مراحل بعدی مذاکرات معرفی می کردند و نهایتا آن را در قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل گنجاندند که سرپیچی ایران از آن عواقب و پیامدهای حقوقی مثل تحریم برای ایران داشته باشد.

به نظر می رسد روشهای کلاسیک جنگ سخت و دیپلماسی کلاسیک غربی هیچ کدام دربرابر توان رو به رشد هسته ایران کارایی نداشته و طرف غربی و سیاست سازان آن به دنبال مدل دیگری برای هدف اصلی غرب یعنی توقف برنامه هسته ای در ایران و ایجاد اختلال در آن بودند.

اگرچه 4 قطع نامه تحریم علیه ایران به تصویب رسید اما عملا ایران هم چنان بی اعتنا به این قطع نامه ها به مسیر خود ادامه می دهد.غربی ها به نظر می رسد به کمتر از تعطیلی دائمی فرایند غنی سازی هسته ای در ایران راضی نخواهند بود و غیر  از توقف  غنی سازی به دنبال محدودیت برنامه موشکی دوربرد و میانبرد و  همچنین تحقیقات وابسته هستند.اما عملا ابزارهای غرب برای انجام این هدف چیست؟

1-مذاکرات 5+1 و ایران،آرزوهای از دست رفته:

این مذاکرات پس از تغییر رییس جمهور ایران و دبیرخانه شورای امنیت ملی کشور از سال 1384 (2005) برای طرف غربی دچار نوسانات جدی شده است.مذاکره کنندگان جدید هسته ایران نه تنها از لحاظ ادبیات سیاسی با گذشتگان خود دارای تفاوتهای جدی بودند بلکه مهم ترین دستاورد غربی ها از مذاکره با دولت پیشین ایران که همانا تعلیق داوطلبانه غنی سازی بود را لغو و غنی سازی را خط قرمز حداقلی خود می دانستند.این مذاکرات اگرچه با  فراز و نشیبهایی ادامه داشت اما عملا سیاستهای تشویقی و تنبیهی 5+1 و استراتژی  چماق و هویج فاقد کارایی بوده و چون غرب هدف اصلی خود  را تعطیلی غنی سازی  در ایران می داد عملا این مذاکرات کارایی خاصی برای آنها ندارد.

2- حمله نظامی و آرماگدون:

اگرچه اسراییل و دست راستی هایش بر طبل حمله نظامی به تاسیسات غنی سازی ایران می کوبند اما واقع گرایان سیاست خارجی ایلات متحده و اتحادیه اروپا می دانند نه تنها  حمله به ایران به علت توان بازدارندگی ایران و متحدانش در عراق و لبنان و حتی افغانستان تبعات امنیتی شدیدی برای آنها پدید می آورد بلکه اقتصادهای ضعیف شده  آنها که تحت تاثیر بحرانهای بین المللی اقتصادی بوده است توان شوک جدید نفتی و هزینه های سنگین نظامی را نخواهد داشت.از سوی دیگر تحلیلگران غربی براین باورند که حمله به تاسیسات هسته ای  ایران زمینه را برای خروج ایران از ان پی تی و هم چنین  توسعه فعالیتهای مخفیانه و زیرزمینی هسته ای فراهم می کند.

اگرچه اسراییل و دست راستی هایش بر طبل حمله نظامی به تاسیسات غنی سازی ایران می کوبند اما واقع گرایان سیاست خارجی ایلات متحده و اتحادیه اروپا می دانند نه تنها  حمله به ایران به علت توان بازدارندگی ایران و متحدانش در عراق و لبنان و حتی افغانستان تبعات امنیتی شدیدی برای آنها پدید می آورد

جنگ فرا مدرن  در برابر توان هسته ای ایران:

به نظر می رسد روشهای کلاسیک جنگ سخت و دیپلماسی کلاسیک غربی هیچ کدام دربرابر توان رو به رشد هسته ایران کارایی نداشته و طرف غربی و سیاست سازان آن به دنبال مدل دیگری برای هدف اصلی غرب یعنی توقف برنامه هسته ای در ایران و ایجاد اختلال در آن بودند. رژیم صهنویستی به نظر می رسد با توجه توانایی های فنی و اطلاعاتی خود و هم چنین انگیزه منطقه ای بالاتر در این جنگ فرامدرن نقش محوری را بازی می کند.این جنگ فرامدرن علیه ایران هسته ای دارای دو جبهه است:

1-جاسوس بازی و کرم رایانه ای استاکس نت:

ویروس

اولین جنبه این جنگ فرامدرن که نسبتی با جنگهای قرن بیستمی ندارد جنگ سایبری است. در ۳۱ تیرماه گذشته، شرکت سیمانتک، یکی از بزرگترین تولیدکننده های ضد ویروس جهان، گزارشی منتشر کرد که حکایت از آلودگی کامپیوترهای جهان به کرمی به نام استاکس نت داشت. نکته قابل توجه این گزارش، آماری است که نشان می دهد ۶۰ درصد از آلودگی های این کرم درجهان، از آی پی های کاربران ایرانی ارسال شده است. استاکس نت سیستم های کنترل صنعتی است. البته کارشناسان شرکت زیمنس آلمان دریافتند که این کرم، برنامه سیستم‌های کنترل صنعتی زیمنس به نام اسکادا را هدف قرار داده است.

اسکادا در کارخانه های تولیدی، نیروگاه‌های برق ، تصفیه‌خانه‌های آب، صنایع نفت و گاز و برخی از آزمایشگاه های پیشرفته استفاده می شود. رم استاکس نت پس از رسیدن به این سیستم‌ها، شروع به جمع آوری اطلاعات محصولات آن کارخانه، روند تولید و حتی اطلاعات ذخیره موجود در سیستم می کند. سپس از طریق اتصال به اینترنت اطلاعات را به مقصد نامعلومی ارسال می کند. ایران با گزارش حدود ۵۹ درصد آلودگی، با اختلاف زیادی بالاتر از رقیب بعدی خود اندونزی با بیش از ۱۸ درصد آلودگی قرار گرفته است.این موضوع سبب شده است بسیاری از کارشناسان، ایران را هدف اصلی طراحان این کرم جاسوس بدانند.

دیروز دکتر  احمدی نژاد در کنفرانس خبری در تهران خرابکاری در سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم ایران را تایید کرد.

او گفت این خرابکاری که با قرار دادن برنامه هایی درقسمت های الکترونیکی سانتریفیوژها درگذشته صورت گرفته، توسط کارشناسان شناسایی شده و مشکل رفع گردیده است و کارشناسان راههای خرابکاری در آینده را بسته اند.به نظر می رسد این حمله توسط این کرم انجام شده باشد. کارشناسان معتقدند که استاکس نت حداقل دو هدف صنعتی دارد. یکی از آنها سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم است که آقای احمدی نژاد به آن اشاره کرده است؛ دومی می تواند توربینی در نیروگاه اتمی بوشهر باشد.

2- دانشمندان هدف تروریستها در تهران :

فاز دوم این جنگ فرامدرن علیه  دانشمندان هسته ای به عنوان مغزافزار برنامه هسته ایران صورت می گیرد.سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی غرب برای توقف برنامه هسته ای ایران نیازمند از بین بردن مغزافزارها و نه سخت افزارهاست. دانشمندان فیزیک و فیزیک هسته ای که با برنامه صلح آمیز اتمی ایران همکاری می کنند مهم ترین هدفهای سرویسها یا برای جذب و فرار از کشور و یا ترور و حذف فیزیکی هستند.

سرویسهای اطلاعاتی غربی و یا صهیونیستی دریافته اند که توقف دیپلماتیک و یا نظامی برنامه هسته ایران غیر ممکن

ترور

است و لذا می باید به سراغ سازندگان این برنامه رفت.در واقع هدف ویروس استاکس نت و ترورهای دیروز تهران عملا یکی است.کارشناسان امنیتی  با توجه  به تشابهاتی که مابین نوع ماده انفجاری به کار رفته در ترور‌های دیروز با ترور عماد مغنیه در دمشق تا ترور دکتر علیمحمدی دانشمند هسته ای دیگر در سال گذشته وجود دارد  به سر نخهای مهمی و قابل توجهی دست یافته اند.

در واقع سیستم شهادت عماد مغنیه و این سه دانشمند ایرانی مشابه با هم طراحی و عملیای شده است که رژیم صهیونیستی را به عنوان مهم ترین متهم معرفی می کند.

سخن آخر:

اگرچه مدتهاست سخن از شکلهای جدید قدرت و جنگ در کشور ما مطرح شده است و سخن از جنگهای نرم و ... مطرح است اما بی توجهی به تهدیدات جدید عینی امنیتی که برنامه هسته ای ایران را واقعا و عملا مورد تهدید و هجمه قرار داده است نتایج تاسف باری مانند از دست دادن سرمایه های گرانقدر انسانی کشورمان را موجب شده است.به نظر می رسد سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی کشورمان می بایست ضمن تمرکز بیشتر بر این تهدیدات که اشکالی جدید یافته است راهبردهای عملیاتی را برای مبارزه با آن طراحی و اجرا کنند. حفاظت فیزیکی از سرمایه های انسانی این مرز وبوم و دانشمندان هسته ای و ارتقا امنیت شبکه های رایانه ای از حداقل اقدامات بازدارنده در این زمینه است.

سید حسین زرهانی

گروه جامعه و ارتباطات