تبیان، دستیار زندگی
اهداف و تشکیلات، ارتباط اهداف وایدئولوژی، نمونه هایی ازاهداف در ایدئولوژی اسلامی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تشکیلات از دیدگاه استاد مطهری

(قسمت سوم)

شهید مطهری

در قسمت اول این نوشتار، «سازمان و تشکیلات صالح» را از نظر علامه شهید مرتضی مطهری بررسی کردیم و به این موضوع پرداختیم که: «چرا تشکیلات منشأ اثر است؟»

در قسمت دوم، «اصالت فرد یا اجتماع» و «رابطه تشکیلات و اجتماع» را از دیدگاه استاد شهید بررسی کردیم.

اکنون بخش سوم این نوشتار:

تشکیلات و هویت های ثانویه

تشکیلات علاوه بر ماهیت اولیه واقعی خود می‏توانند دارای هویت‏های ثانویه نیز باشند در این بخش بهتر است ابتدا منظور خود را از اصطلاح «هویت ثانویه» مشخص نماییم و برای این کار بهتر است «هویت اولیه» را نیز تعریف نماییم.

منظور از هویت اولیه همان ماهیت نفس الامری و واقعی تشکیلات است که در بخش اول مقاله به آن پرداختیم؛ اما هویت ثانویه همان هویت «عنوان اضافه بر تشکیلات» است مانند تشکیلات اسلامی، تشکیلات سکولار و...  آن چیزی است که سمت و سو و جهت تشکیلات را معین می نماید. سؤال اینجاست چه چیزی باعث می شود که یک تشکیلا ت دارای یک عنوان ثانویه باشد؟ واضافه آن عنوان بر تشکیلات صادق باشد به عبارت دیگر چه چیزی باعث اسلامی شدن یا سکولار شدن یک تشکیلات می شود؟

اهداف و تشکیلات

اهداف و غایات از اجزاء ذاتی یک تشکیلات است بدین معنی که تشکیلات حول محور اهداف شکل می گیرند  با بررسی دقیق می‏توان فهمید آنچه که به یک تشکیلات رنگ دیگری می دهد وجهت گیری و سمت وسوی حرکت جمعی آن را معین می نمایدهمین اهداف است که سازمان برای آن رسیدن به آن تشکیل شده اگر هدف تشکیلات هدفی متعالی باشد جهت تشکیلات نیز متعالی بوده وهویتی متعالی به تشکیلات می بخشد وهمچنین است اگر یک تشکیلات دارای هدفی نامتعالی باشد جهت وهویت تشکیلات نیز به تبع آن نا متعالی خواهد بود.

ارتباط اهداف و ایدئولوژی

در یک تقسیم بندی می‏توان اهداف کلی انسان را به دو بخش تقسیم کرد:

1- اهداف طبیعی التذاذی: این نوع از اهداف اثر مستقیم غریزه و طبیعت انسان است و انسان را ودار به نوعی فعالیت می نماید که نتیجه آن ارضای نیازهای طبیعی وغریزی انسان است مانند اینکه فرد به هنگام تشنگی به سمت آب می رود

2- اهداف آرمانی تدبیری: اهدافی است که به حکم عقل و اراده و به خاطر مصلحتی که در آنها نهفته است انسان برای خود در نظر می گیرد.

اهداف سازمانها نیز از این دو نوع هدف خارج نیستند چرا که تشکیلات نیز تابع اهداف و نیازهای انسانی است.

مسأله اساسی اینجاست که عقلانی و ارادی بودن یک هدف برای انسانی شدن آن کافی نیست وبه قول استاد مطهری: «فعالیت انسانی آنگاه انسانی است که علاوه بر عقلانی بودن و ارادی بودن در جهت گرایشهای عالی انسانیت باشد و لا اقل با گرایشهای عالی در تضاد نباشد و الا جنایت آمیز ترین فعالیت های بشری احیاناً با تدبیرها و تیز هوشیها و مآل اندیشیها وطرح ریزی ها وتئوری سازیها صورت می گیرد.» (5)

و از طرفی بشر ومکاتب فکری دست ساخته او به دلیل عدم شناخت کامل وهمه‏جانبه از انسان از دادن یک طرح جامع و همه‏جانبه برای سعادت عاجزند و بنا به گفته استاد:

«این‏که سعادت چیست و با چه چیزهایی محقق می شود شقاوت چیست و عوامل آن کدام است هنوز به صورت یک مجهول مطرح است ونا شناخته باقی مانده است چرا؟چون هنوز که هنوز است خود بشر و استعدادها و امکاناتش ناشناخته است مگر ممکن است خود بشر نا شناخته بماند و سعادتش که چیست و با چه چیزی میسر می شود شناخته گردد؟» (6)

حال که بنا بر قول استاد عقلانی بودن و ارادی بودن ملازم با انسانی بودن نیست و مکاتب بشری نیز از دادن یک طرح کلی برای سعادت انسان عاجزند باید به چه ریسمانی چنگ زد ودست به دامان کدام مکتبی شد تا اهداف متعالی را برای ما بیان کند انسان را به سوی سعادن رهنمون شود

«اینجاست که نیاز به یک مکتب و ایدئولوژی ضرورت خود را می نمایاند یعنی نیاز به یک تئوری کلی ،یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که هدف اصلی ،کمال انسان و تأمین سعادت همگانی است و در آن خطوط اصلی و  روشها، بایدها و نبایدها،خوبها و بدها، هدفها و وسیله ها ،نیازها و دردها و درمانها ،مسئولیت ها و تکلیفها مشخص شده باشد و منبع الهام تکلیفها ومسئولیت ها برای همه افراد بوده باشد» (7)

بدون شک برای اینکه انسان در تمام جوانب زندگی خود به رشد و تعالی دست یابد وجود یک مکتب الهی ضروری است وجود عنصر شریعت و ایدئولوژی الهی در عرصه سازمانها و تشکیلات نیز برای ساماندهی و تعالی اهداف لازم و غیر قابل انکار است .

نمونه هایی از اهداف در ایدئولوژی اسلامی

استاد مطهری با نگاهی محققانه و تیز بینانه به سنت اسلامی و با ژرف اندیشی در کلمات معصومین اهداف کلی تمام جریان هایی که با انگیزه ای اسلامی فعالیت می کنند را بیان می نمایند:

«جمله هایی که در ابتدای گفتار از نهج البلاغه از بیان مولای متقیان در باره هدفهای اصلاحی اش نقل کردم... به طور اجمال بیانگر اهداف کلی همه نهضتهای اسلامی است.» (8)

ایشان تمام اهداف تشکل های اسلامی را در چهار جمله از علی (علیه السلام) بیان می کنند:

«1-نَرُدَّ المعالم من دینک: نشانه های محو شده راه خدا را که جز همان اصول واقعی اسلام نیست بازگردانیم یعنی بازگشت به اسلام راستین بدعتها را از میان بردن وسنتهای اصیل را جایگزین کردن یعنی اصلاحی در فکرها واندیشه ها وتحولی در روحها وضمیرها وقضاوتها در زمینه خود اسلام

2- نُظهِرَ الاصلاح فی بلادک: اصلاح اساسی وآشکار وچشمگیر که نظر هر بیننده را جلب نماید وعلائم بهبودی وضع زندگی مردم کاملاً هویدا باشد

3- یأمنَ المظلومون من عبادک: بندگان مظلوم خدا از شر ظالمان امان یابند ودست تطاول ستمکاران از سر ستمدیدگان کوتاه شود یعنی اصلاحی در روابط اجتماعی انسانها

4- تُقامَ المُعَطّلَه مِن حُدودِک: مقررات تعطیل شده خدا وقانونهای نقض شده اسلام بار دیگر به پا داشته شود وحاکم بر زندگی اجتماعی مردم گردد یعنی تحولی ثمر بخش واسلامی در نظامات مدنی واجتماعی جامعه» (9)

باید اقرار کرد که اهداف کلی تمام سازمانها وتشکیلات اسلامی چیزی خارج از اهداف بیان شده نیست وبه طور کلی اهداف فوق آرمانهایی هستند که  تمام تشکلهای اسلامی باید در جهت رسیدن به آنها تلاش نمایند.

پی نوشت ها:

5. مجموعه آثار ج2 انسان وایمان ص54

6. مجموعه آثار ج2 انسان وایمان ص55

7. مجموعه آثار ج2 انسان وایمان ص55

8. نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر ص69

9. نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر ص69و70


منابع:

1- انسان وایمان،مرتضی مطهری ،انتشارات صدرا، چاپ هشتم 1378

2- فلسفه تاریخ،مرتضی مطهری،انتشارات صدرا،چاپ اول،1369

3-جامعه وتاریخ،مرتضی مطهری،انتشارات صدرا،چاپ هشتم،1378

4-ده گفتار،مرتضی مطهری،انتشارات صدرا ،چاپ شانزدهم،1379

5-نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر،مرتضی مطهری، انتشارات صدرا


نویسنده: میثم کریمانی، گروه حوزه علمیه تبیان