تبیان، دستیار زندگی
اولی: پس بالاخره داری می روی خارج ولی این کله قندها چیست که با خود می بری؟ دومی: آخر شنیده ام که غم غربت خیلی تلخ است!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کله قند

کله قند

اولی: پس بالاخره داری می روی خارج ولی این کله قندها چیست که با خود می بری؟

دومی: آخر شنیده ام که غم غربت خیلی تلخ است!

غرق کردن

اولی: چه طوری می شود یک زیر دریایی را غرق کرد؟

دومی: یک غواص می رود زیر آب و در می زند و فرار می کند!

بیماری عجیب

بیمار: آقای دکتر! به دادم برسید از صبح تا حالا کمرم راست نمی شود.

پزشک: علتش که معلوم است، آقاجان!

چون دکمه یقه پیراهنت را به جا دکمه شلوارت وصل کرده ای!

دزدی

ترس

قاضی: موقع سرقت این ساعت طلا، ترسی نداشتی؟

متهم: چرا، همه اش می ترسیدم طلا نباشد!

دوپینگی

اولی: چرا در مسابقه این قدر آرام دویدی؟

دومی: آخر دوپینگ کرده بودم، می خواستم لو نروم!

دوچرخه

تنظیم:نعیمه درویشی_تصویر:مهدیه زمردکار

مطالب مرتبط

پسرک و بستنی فروش

زرنگ بازی

بند موبایل

تصادف دوباره

دندان مصنوعی

چاه آب

گربه خوب

همسایه ناشی

سگ فلج

امتحان دیوانه ها

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.