تبیان، دستیار زندگی
در مقاله گذشته به مسئله حسن و قبح ذاتی پرداختیم و اشاره کردیم که یکی از مسائل اختلافی در کلام اسلامی مسئله ذاتی یا شرعی بودن حسن و قبح است. معتزله معتقدند عقل به تنهایی می تواند حسن و قبح برخی از افعال را بفهمد و اشاعره منکر این هستند که عقل بتواند به چنی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اشکال اشاعره بر حسن و قبح ذاتی

 حسن و قبح ذاتی

در مقاله گذشته به مسئله حسن و قبح ذاتی پرداختیم و اشاره کردیم که یکی از مسائل اختلافی در کلام اسلامی مسئله ذاتی یا شرعی بودن حسن و قبح است. معتزله معتقدند عقل به تنهایی می تواند حسن و قبح برخی از افعال را بفهمد و اشاعره منکر این هستند که عقل بتواند به چنین درکی برسد. به نظر معتزله، خوبی و بدی افعال مبتنی بر اموری واقعی است و همین امور واقعی است که احکام الهی را به واجب، حرام و ... دسته بندی می کنند. در مقابل، اشاعره معتقد است هیچ مصلحت و مفسده واقعی میان در پس پرده احکام وجود ندارد. خوب یا بد دانستن افعال نیز تابع محض احکام شرعی است. در این مقاله به دلایل هر یک از این گروه می پردازیم.

دلایل اشاعره برای شرعی بودن حسن و قبح 

دلیل اشاعره برای اثبات مدعای خود را با طرح یک مثال بیان می کنیم. اشاعره می گفتند چگونه می توان گفت یک فعل فی ذاته خوب یا بد است در حالی که یک عمل واحد در شرایط متفاوت صفات متفاوتی به خود می گیرد. برای مثال، اگر جان یک پیامبر در خطر باشد و شما با راستگویی جان او را به خطر بیاندازید، راستگویی شما نه یک عمل خوب بلکه یک عمل قبیح محسوب می شود. در چنین شرایطی اگر شما دروغ بگویید و جان پیامبر را نجات دهید نه تنها مرتکب فعل قبیح نشده اید بلکه عمل حسنی انجام داده اید.  یا در مثالی دیگر، فرض کنید امروز شما بگویید که «من فردا دروغ می گویم»، در این صورت، اگر فردا به قول خود عمل کنید و راست بگویید مرتکب فعل قبیح شده اید و اگر دروغ نیز بگویید باز هم مرتکب عمل قبیح شده اید. بنابراین نمی توان قبیح یا حسن بودن فعل دروغ را ذاتی آن دانست چراکه عمل دروغ گفتن در شرایط متفاوت، لوازم خوب و بد متفاوتی به بار خواهد داشت. با توجه به این دلایل، اشاعره معتقد شده اند که نمی توان صفت خوبی و بدی را صفات ذاتی اعمال دانست.

درواقع، اشاعره از تعارضات احتمالی میان خوبی و بدی اعمال سعی می¬کنند این نتیجه را بگیرند که حسن وقبح عقلی نیست. مثلا از سویی می¬دانیم دروغ قبیح است و از طرفی می دانیم نجات جان یک پیامبر واجب است. اگر حسن و قبح اعمال ذاتی آنها باشد نباید با هم تعارض کنند. عدلیه این سخن را نمی پذیرند. اینکه یک شخص نمی تواند به طور همزمان به مقتضای هر دو حکم عمل کند به معنای این نیست که مثلا عمل دروغ قبیح نیست. در زمان تعارض، وظیفه شخص این است که عملی را انجام دهد که از قباحت كمتری برخوردار است. مثلا در زمان تعارض میان دروغگویی و نجات جان پیامبر، وظیفه این است که دروغ بگوید و جان پیامبر را برهاند (طوسى، خواجه نصیرالدین: كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد: 425-424).

همه ما انسان‌ها با صرف‌نظر از تعالیم شرعی و دینی به روشنی درمی‌یابیم كه برخی از افعال  زشت و بد هستند و بعضی نیكو و خوب؛ مانند حسن عدل و راستگویی و قبح ستم و دروغ‌گویی، و در این مسأله بین پیروان ادیان آسمانی و منكران آن هیچ اختلافی نیست

دلایل معتزله برای عقلی دانستن حسن و قبح

متکلمان عدلیه از معتقدین حسن و قبح عقلی هستند. به نظر آنها، نه تنها عدل الهی جز بر پایه این اصل قابل تفسیر نیست بلکه انكار آن مستلزم انكار عدل الهی است؛

«امامیه و معتزله بر این عقیده‎اند كه حسن و قبح پاره‎ای از افعال را عقل به صورت روشن و بدیهی درك می‎كند» (علامه حلی، نهج الحق و كشف الصدق، ص 82)

عدلیه دلایل متعددی بر مدعای خود مبنی بر ذاتی بودن حسن و قبح اعمال اقامه كرده‌اند. به برخی از آنها در این بخش اشاره می کنیم:

انسان

1- وجدان: همه ما انسان‌ها با صرف‌نظر از تعالیم شرعی و دینی به روشنی درمی‌یابیم كه برخی از افعال  زشت و بد هستند و بعضی نیكو و خوب؛ مانند حسن عدل و راستگویی و قبح ستم و دروغ‌گویی، و در این مسأله بین پیروان ادیان آسمانی و منكران آن هیچ اختلافی نیست (مظفر، محمدحسن؛ دلایل الصدق لنهج الحق، ج 2، ص 409).

2- انكار حسن و قبح عقلی افعال، انكار حسن و قبح شرعی نیز هست؛ زیرا اگر ما حسن و قبح افعال را نشناسیم حكم به قبح دروغ گویی و حسن راست‌گویی نمی‌كنیم، بنابراین نمی‌توانیم به راستی و مطابق با واقع بودن وعده و وعید‌های خداوند حكم كنیم و وجود بهشت و ثواب نیكوكاران و جهنم و عقاب بدكاران را باور كنیم. چرا كه ممكن است این اخبار دروغ باشد و دروغ بودن آنها نزد شارع مقدس، نیكو بوده است (محمدی، علی، شرح كشف المراد: 204). به بیان دیگر چنانچه حسن و قبح عقلی را نپذیریم اگر پیامبری بگوید: دروغ‌گویی قبیح و زشت است، نمی‌توان این سخنش را باور كرد زیرا چه بسا دروغ می‌گوید و حتی پیامبری او را نیز نمی‌توان باور كرد، چون بر اساس نفی حسن و قبح عقلی، خلاف حكمت بر خداوند ناپسند نیست و تصدیق دروغ‌گو نیز قبیح نیست و بعید نیست كسی به دروغ ادعای پیامبری كند و خداوند معجزات را بر دست او جاری سازد و او را تصدیق كند. او نیز بسیاری چیزها را كه خدا منع نكرده برای مردم حرام كرده و چیزهایی كه به آن امر نكرده را واجب گرداند. پس با نفی حسن و قبح عقلی همه این احتمالات ممكن است (شعرانی، ابوالحسن، ترجمه و شرح كشف المراد: 423-424). اگر خوب و بد به معناى مامور و منهى عنه الهى باشد (حسن و قبح شرعی)، دراین صورت گفتن این که (مامور به الهى خوب، و منهى عنه الهى بد است)، مانند گفتن این است که (ماموربه الهى، مامور به الهى و منهیّ عنه الهى، منهیّ عنه الهى است.) واین چیزى جز (دور) مصرّح و روشن نیست. اما اگر حسن و قبح افعال را عقلی بدانیم، هیچ‌گونه نتیجه نادرستی را همراه نخواهد داشت؛ چون صدق كلام  خداوند متوقف بر قبح عقلی كذب است و با اثبات كلام خداوند صدق آن نیز ضرورتاًاثبات می‌شود.

اشکال اشاعره:

 اگر عقل انسانی می تواند خوبی و بدی افعال را به تنهایی  بشناسد (قبول حسن و قبح عقلی)، پس خوبی و بدی افعال همانند بدیهیات دیگر باید برای ما روشن باشند در صورتی که ما در موارد بسیاری نمی توانیم تشخیص دهیم کدام عمل خوب یا بد است.

پاسخ عدلیه:

  عدلیه در پاسخ می گویند اولا مدعای عدلیه این است که حسن و قبح عقلی است و نه ضروری. اشکال مذکور در زمانی مطرح می شود که حسن و قبح را ضروری بدانیم و نه عقلی. ثانیاً چنین نیست که همه ضروریات برای مردم روشن و واضح باشد. برای درک ضروریات لازم است موضوع و محمول قضیه به خوبی تصور شود تا ضروری بودن نسبت آنها  تصدیق شود. به همین دلیل (عدم تصور درست موضوع و محمول) برخی از ضروریات برای مردم واضح و روشن نمی شود.

نوشته بهرام علیزاده – گروه دین و اندیشه تبیان


منابع:

1. طوسى - خواجه نصیرالدین: كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ترجمه و شرح‏ابوالحسن شعرانى، تهران ، اسلامیه، چاپ‏ششم، 1370  ه ش

2. علامه حلی، نهج الحق و كشف الصدق، انتشارات امیرکبیر، 1386

3. مظفر، محمدحسن؛ دلایل الصدق لنهج الحق، قم، مؤسسه آل البیت الاحیاء التراث، چاپ اول، 1423هـق.

4. محمدی، علی، شرح كشف المراد، قم، دارالفكر، 1370ش.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.