ورزش کودکان
ورزش برای کودکان، فوق العاده ضروری و لازم است. کودکان به طور طبیعی و فطری به ورزش، بازی و تحرّک علاقه نشان می دهند و این بازی و تحرک برای رشد و نموّ نسوج بدنشان لازم بوده و شرط زنده ماندنشان می باشد. نیاز به تحرک و بازی- که چیزی جز ورزش نیست- اختصاصی به بچه انسان ها نداشته، بلکه در سایر حیوانات نیز محسوس است. شهید دکتر پاک نژاد در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر به همین نکته اشاره کرده و می نویسد:
" بچه گربه، بازی می کند، بزغاله، جست و خیز دارد، بچه شیر به سروکول مادرش می پرد، کره الاغ به مادرش لگد می زند و ... و اخیراً کشف شده، نشخوار کردن نشخوار کنندگان و خواب دیدن حیوانات مغزدار، مخصوصاً در گوشت خواران، از گربه گرفته تا جنین انسان، همه برای تکامل مغزشان بوده و لازم است."
حال که ورزش، بازی و تحرّک برای کودکان لازم و ضروری است، وظیفه والدین و مربیان این است که سعی کنند کودکان را به سوی ورزش ها و بازی هایی هدایت کنند که فکر، روح، جسم و شخصیت آن ها را ساخته و آن ها را برای زندگی اجتماعی سالم و مفید آماده سازد. دکتر رجبعلی مظلومی در کتاب گامی در مسیر تربیت اسلامی می نویسد:
"ورزش هایی که به کودکان داده می شود، باید چنان باشند که به تربیت قوای فکری و نظم روحی آن ها منتهی گردد؛ بدین معنان که تکوین اخلاق کنند، ایجاد منش نمایند، عادت های مطلوب را (نظیر نظم و انضباط و اطاعت از قانون و جوان مردی و همکاری) مایه گذارند و یا حس ابتکار را بیدار کنند و بپرورند.
این ها همه را ضمن بازی ها بهتر از هر گونه درس می توان یاد داد، زیرا اثر این چنین آموزش ضمن بازی ها، تا پایان عمر، باقی می ماند."
از ورزش ها و بازی های کودکان، استفاده های دیگری نیز می توان نمود مربیان دلسوز و زیرک، با توجه به نوع بازی ها و ورزش های مورد علاقه کودکان، می توانند شخصیت واقعی و حقیقی و نیز استعدادهای نهفته کودکان و حساسیت های روحی آنان را کشف نموده و در برنامه ریزی های تربیتی، مورد توجه و استفاده قرار دهند. دکتر مظلومی در این مورد می نویسد:
"بازی های مورد علاقه کودک نیز می توانند تا حد زیادی معرّف جهت عاطفی و نظری او باشند و قابل توجه برای کار مربی قرار گیرند. آری بازی، واقعاً بازی نیست، درس زندگی کودک است، و نمایشی از سیر درونی و نفسانی او؛ پس باید که آن را نیکو ساخت و نیکو نظارت کرد."
آیة الله ابراهیم امینی نیز در کتاب بانوی نمونه اسلام چنین می نگارد:
"دانشمندان فن تربیت توصیه می کنند که باید اطفال را آزادی داد تا بر طبق دل خواه بازی کنند، بلکه باید وسایل و اسباب بازی و تفریح سالم را برای آنان فراهم ساخت. اخیراً در جهان متمدن، این موضوع مورد توجه واقع شده و در کودکستان ها و دبستان ها و دبیرستان ها انواع وسایل بازی و تفریج سالم را مطابق سن کودکان و نوجوانان برایشان فراهم می سازند، و آنان را به بازی های دسته جمعی تشویق می کنند و به اثبات می رسانند که بازی چنان که برای رشد بدنی اطفال لازم است، برای تربیت روحی آنان نیز تاثیر به سزایی دارد.
بعضی مردم از کودکان انتظار دارند که مانند بزرگ سالان زندگی کنند و بر خودشان لازم می دانند که اطفال را از بازی و حرکات بچه گانه باز دارند؛ و این عمل را تربیت می شمارند. اگر کودک بازیگر بود، می گویند: کودک بی ادبی است، ولی اگر خمود و سر به زیر بود و از بازی کناره گیری کرد و در گوشه ای نشست، می گویند: آفرین، چه کودک با ادبی است! اما دانشمندان روان شناس این عقیده را خطا و غلط می دانند و عقیده دارند که بچه باید بازی کند؛ اگر بازی نمی کند، علامت کسالت جسمانی و ضعف روحی اوست. البته پدر و مادر باید این جهت را مراعات کنند که بازی کردن کودک به حال خودش زیان بخش نباشد و اسباب مزاحمت دیگران را نیز فراهم نسازد.
پدر و مادر نه تنها باید کودک را در بازی کردن آزاد بگذارند، بلکه خودشان نیز باید در مواقع بی کاری با آنان بازی کنند، زیرا بازی کردن با پدر و مادر برای اطفال، بسی لذت بخش است و آن را از علایم محبت می شمارند."
از طریق ورزش می توان کودک را تربیت نمود و بسیاری از یاد گرفتنی ها را به او آموخت. در کتاب کودک و ورزش چنین آمده:
"قدرت آموختن در تمام کودکان وجود دارد. کودک می تواند از دیگران و با دیگران، بر اثر نگاه کردن، مقایسه کردن و تقلید کردن بیاموزد. مقایسه قدرت کودک با دیگران، نشانه اعتماد به قدرت خود می باشد و رقابت نیز می تواند در آموزش موثر باشد. هم سالان کودک در آموزش تربیت و آموختن کودک موثرند.
بزرگان نیز می توانند سرمشق آموزش برای خردسالان باشند... (جهت آموزش نظم و تربیت در ضمن بازی) می توانند به کودکان بیاموزند که:
1- به نوبت از اسباب بازی استفاده نمایند.
2- ممانعت برای کودکان دیگر فراهم نکنند.
3- پس از استفاده از اسباب بازی، آن را به کودکان دیگر واگذار نمایند.
4- اسباب بازی را خراب نکنند.
کودک می تواند قواعد اجتماعی و زندگی را فقط در جمع کودکان بیاموزد، برای این منظور سعی کنید که فرزند شما با دیگران آمیزش و رفت و آمد داشته باشد و تمرینات مثبت و منفی را بیاموزد.
هدف از تربیت کودکان استقلال آن هاست."
تنها دانشمندان و اندیشمندان معاصر نیستند که ورزش، بازی و تحرک را برای کودکان لازم می دانند، بلکه بسیاری از فلاسفه و صاحب نظران گذشته نیز این ضرورت را دریافته و بدان پرداخته اند؛ به عنوان نمونه، غزّالی می گوید:
"و هر روز یک ساعت وی را از بازی باز ندارند تا فرهیخته شود [یعنی تربیت گردد و ادب آموزد] و تنگ دلی نشود که از آن بدخوی گردد و کوردل."
ارسطو نیز ورزش و بازی را برای کودکان لازم می دانسته، ولی آن ها را از پرداختن به ورزش های سنگین منع نموده و معتقد بوده:
"کودکان باید به طور معتدل ورزش نمایند و نه تا آن حد که مهارت حرفه ای به دست آورند. جوانانی که برای شرکت در مسابقه ای المپیک ورزش می کنند، تندرستی شان آسیب می بیند، و این نکته آشکار است که کسانی که در خردسالی قهرمان می شوند، در سال خوردگی به ندرت باز به چنین مقامی می رسند."
اسلام نیز که دین فطرت بوده و با واقعیات، واقع گرایانه برخورد می کند، نه تنها بازی کودکان را تخطئه نکرده، بلکه آن را لازم می داند. در سوره یوسف می خوانیم:
وقتی برادران یوسف می خواهند او را از پدر دور سازند، به اندیشه فرو می روند که چه موضوعی را برای این امر، بهانه قرار دهند تا پدرشان، حضرت یعقوب، که پیامبر خدا بوده و دارای بینش وسیع الهی است، بر آنان خرده نگرفته و از در مخالفت در نیاید، مساله لزوم بازی و تحرک در فضای باز و سرسبز را مطرح می کنند، زیرا می دانند بازی، ورزش و تحرک برای کودک، یک ضرورت فطری است و هیچ گاه پیامبر خدا با یک خواسته فطری مخالفت نمی کند؛ از این رو می گویند:
"ارسله معنا غدا یرتع ویلعب؛
[ای پدر] فردا او را با مابه صحرا فرست تا در چمن و مراتع بگردد و بازی کند."
و از آنجا که باید، بازی و ورزش کودک، تحت مرا قبت و کنترل بزرگترها باشد، اضافه می کنند:
"و انا له لحافظون"
والبته ما مراقب او خواهیم بود."
حضرت یعقوب علیه السلا م نیز، از این جهت به آنان ایرادی نگرفته و موافقت می کند یوسف با آنان به صحرا برود.
رهبران دینی ما نیز به انحای مختلف، ضرورت بازی و تحرک برای کودکان را مورد اشاره قرار داده اند. حضرت علی علیه السلام فرمودند:
"من کان له ولد صبا؛
هر کس کودکی دارد، خود نیز باید کودک شود."
پیامبر اکرم صلی الله علی و اله نیز در این مورد فرمودند:
"من کان عنده صبیّ فلیتصابّ له؛
هر کس کودکی دارد، خود نیز باید تظاهر به کودکی نماید."همان گونه که ملاحظه می شود، رهبران دینی ما، نه تنها کودکان را به واسطه کارها و بازی های کودکانه سرزنش نمی کنند، بلکه به والدین آن ها نیز توصیه می نمایند که خود نیز کودک شده و با کودکانشان به بازی های کودکانه بپردازند. خود آن حضرات نیز چنین می کرده اند.
در سیره پیامبر بزرگ اسلام می خوانیم: آن بزرگوار با نوه های خردسال خود بازی می کرده و حتی مرکب آنان می شده و آنان را به دوش می گرفته است.
اسلم می گوید: من حسن و حسین علیه السلام را دیدم که بر شانه های پیامبر سوار شده اند. به آن دو رو کرده گفتم: چه مرکب راهواری دارید! در این لحظه، پیامبر صلی الله علیه واله مرا مخاطب ساخته فرمود: "و چه سواران نیکویی!"
همچنین در سیره آن حضرت می خوانیم: گاه اتفاق می افتاد آن حضرت در حال نماز بود و همین که سر بر سجده می گذاشت، دو نوه بزرگوار، ولی سنّ و سال او، حسن و حسین علیه السلام، بر پشت او سوار می شدند و به بازی و شوخی می پرداختند. آن حضرت نه تنها آن ها را منع نمی فرمود، بلکه آن قدر سجده را طولانی می کرد تا خودشان به میل خود پایین بیایند. جالب تر این که، گاه خود آن حضرت دو نوه خردسال را به کشتی گرفتن وا داشته و سپس به تشویق آنان می پرداخت.
منبع: ورزش در اسلام - حسین صبوری
تنظیم: مریم فروزان کیا