تبیان، دستیار زندگی
سه شنبه، ?? مهر ????- با سادگی تمام، بی‌ریاتر از همیشه به استقبالمان آمد. عذر تاخیر را به‌جا آوردیم و با راهنمایی‌های ایشان وارد کتابخانه‌ای شدیم که انگار بوی تمام لحظه‌های خوب را در آن جمع کرده بودند. نشستیم و برای ساعاتی ا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت‌وگو با اردشیر کشاورز، پژوهشگر نام آشنای کرمانشاهی


سه شنبه، ?? مهر ????- با سادگی تمام، بی‌ریاتر از همیشه به استقبالمان آمد. عذر تاخیر را به‌جا آوردیم و با راهنمایی‌های ایشان وارد کتابخانه‌ای شدیم که انگار بوی تمام لحظه‌های خوب را در آن جمع کرده بودند. نشستیم و برای ساعاتی از نفس گرم اردشیر کشاورز بهره گرفتیم. صحبت‌هایش گل انداخته بود از تاریخ، ادبیات و ... گرفته تا بحث‌های امروزین سایت‌های فرهنگی...

کشاورز محقق و پژوهنده‌ی نام آشنای کرماشانی که بیشترین فعالیت ایشان در این سال‌ها حول محور تاریخ و فرهنگ و ادب کردی کرمانشاهی متمرکز است، از خاندان بزرگی است که بعد از عصر صفویه از «دیار بکر» به کرمانشاه آمده‌اند.

این خاندان ابتدا در هلیلان و عثمانوند ساکن شده‌اند و بعدها در محله‌ی «برزه دماغ» کرمانشاه سکنی می‌گزینند.

وی فوق دیپلم فنی وزارت پست دارد و کارشناسی ادبیات فارسی را در دانشگاه جندی شاپور گذرانده است.

بعد از بیست سال پستی و بلندی کار دولتی (‌که مسئولیت‌هایی از معاون مدیرکل استان و مسئولیت‌های اداری و شهردای را در کارنامه‌ی خود دارد) خانه نشین می‌شود. اما این مسئله را به فال نیک می‌گیرد و قدم در راه ارزشمند پژوهش و تالیف می‌گذارد و به‌علاوه به کار روزنامه نگاری نیز مشغول می‌گردد.

کرمانشاهی‌ها از حدود ده سال پیش تاکنون صدای گرمش را در رادیو کرمانشاه به عنوان کارشناس مباحث کردی می‌شنوند. صحبت‌های خواندنی‌اش را با هم می‌خوانیم.

از سال 80 به بعد افق دیگری به رویم باز شد. سازمان اوقاف، اسناد مندرس را به بنده سپرد تا کتاب تاریخ وقف استان را بنویسم. به این ترتیب کتاب‌هایی با عناوین: «زندگان عرصه‌ی عشق» و «بقاع متبرک» در شش مجلد در موضوع مذکر چاپ شدند و این کتب به عنوان کتاب سال و بنده نیز به عنوان نویسنده‌ی ‌سال برگزیده شدم.

ـ پرسش‌ها در این مصاحبه محور افقی ندارند و در یک راستا نیستند. دوست داریم از موضوعات مختلف بحث کنیم و این قدری شاید یرایتان غیر معمول باشد. خواستیم با آثار شما که بیشتر تالیفاتتان را در بر می‌گیرد آشنایی بیشتری پیدا کنیم و اصلا چه ضرورتی باعث شد که به امر نوشتن روی آوردید؟

با نام خدا و با سلام به همه‌ی مخاطبان گرامی. اجازه بدهید از آخر به اول به سوالاتتان پاسخ بدهم! حس ضرورت کار در عرصه‌های مختلف فرهنگی این دیار، مرا به این وادی کشاند و به این خاطر از خیلی از خواسته‌های شخصی‌ام گذشتم. مثلا در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم اما حس کردم مهم‌تر از هر چیز خدمت به فرهنگ و ادب این دیار است و زمان به من فهماند که بایستی گام در این وادی بگذارم. اولین اثر تالیفی اینجانب که ابتدا به صورت سلسله مقالاتی در ?? قسمت در نشریه‌ی باختر چاپ شد، در باره‌ی یکی از سرداران مشهور کرمانشاهی به نام «یارمحمد خان» بود این کتاب با نام «گرد کرد» در اختیار مشتاقان کتاب قرار گرفت. بعدها کتاب‌هایی مثل: «ایلات و عشایر»، «میرزا رضا کلهر»، «رشید یاسمی» و... به دست چاپ سپرده شد. در این ایام بود که فعالیت‌های جدی خود را در صداوسیمای کرمانشاه آغاز کردم و خیلی ضروری می‌دانم که از آقای ظریفیان که رهنمودهایش برایم راهگشا بود و رادیونویسی را به مدد ایشان یاد گرفتم یاد کنم. اوایل چاپ کتاب برای اینجانب مشکلات مالی فراوانی داشت و دریافت وام‌های متعدد برای اصرار بر امر تالیفات و نشر آنها مشکلاتم را دو چندان کرد. اما از سال ?? به بعد افق دیگری به رویم باز شد. سازمان اوقاف، اسناد مندرس را به بنده سپرد تا کتاب تاریخ وقف استان را بنویسم. به این ترتیب کتاب‌هایی با عناوین: «زندگان عرصه‌ی عشق» و «بقاع متبرک» در شش مجلد در موضوع مذکر چاپ شدند و این کتب به عنوان کتاب سال و بنده نیز به عنوان نویسنده‌ی ‌سال برگزیده شدم. آثار دیگری همچون: «رجال و مشاهیر کرمانشاهان»‌ «کرمانشاه و دور نمای قدیم شهر»، «کرمانشاهان در جنگ جهانی اول» و «‌کرمانشاهان در سفر نامه‌ی سیاحان» ‌از جمله‌ی آثار دیگری بودند که این سال‌ها به دست چاپ سپرده‌ شدند و روانه‌ی ‌بازار نشر گردیدند. از آثاری که آماده‌ی چاپ دارم می‌توانم به دو کتاب: «کرمانشاه در انقلاب مشروطیت» و «کرمانشاه در دفاع مقدس» اشاره کنم. در کل، کرمانشاه در هر واقعه‌ای تاثیر گذار بوده، دوست داشته‌ام که آن را زنده و مانا کنم.

ـ تسلط کافی شما و نیز تحقیقاتی که درباره‌ی زبان و فرهنگ کرمانشاهی دارید مرا وادار می‌کند که از گویش کرماشانی و قدمت آن بپرسم و اینکه آیا درست است که زمانی کردی کلهری در تمام کردستانات رسمیت داشته یا نه!؟‌

تا آنجا که سند یاری می‌کند، به‌وضوح می‌توان گفت که کردی کلهری بیش از پانصد سال در کرمانشاه رایج بوده. اما اینکه در تمام کردستانات رسمیت داشته، سندی در این مورد وجود ندارد.

عقیده دارم که لفظ کرماشان لفظی درست‌تر و به واقعیت نزدیکتر است و به این جهت سال‌هاست که در نوشتارم از این لفظ استفاده می‌کنم.

ـ بعضی معتقدند که کردهای کلهر مهاجرانی بوده‌اند که از نواحی کهکیلویه و بویراحمد و به‌ویژه شهرکرد به کرمانشاه آمده‌اند و حتی برای اثبات سخن‌شان به یکی از کتاب‌های تاریخی ارجاع می‌دهند. نظر شما در این رابطه چیست؟

ببینید! آنچه که در پژوهش‌های تاریخی اعتبار دارد، داشتن اسنادی است که بر صحت و سقم یک مسئله دلالت می‌کند. به اعتقاد بنده کلهر ایل مهاجری است، ولی بر صحت مبدا مهاجرت‌شان که کهکیلویه باشد باید شک کرد.

ـ به‌طور خلاصه اطلاعاتی را درباره‌ی زبان کردی و شاخه‌های آن دراختیار مخاطبان قرار دهید. در ضمن اگر جایگاه کردی کرماشانی را نیز خلاصه وار بررسی نمایید ممنون می‌شویم.

زبان کردی به اعتقاد بنده دارای چهار شاخه‌ی اصلی و شصت گونه‌ی گویشی است. در استان کرمانشاه سه شاخه از این چهار شاخه‌ی اصلی گویشور دارد و شاخه‌ی سوم زبان کردی نیز کردی کرماشانی است که گستره‌ی آن از اسدآباد همدان شروع می‌شود و تا آخرین شهرهای ایلام ادامه پیدا می‌کند و زیرساخت کردی کرماشانی «کردی کلهری»‌ است. چرا که به گواه تاریخ حداقل از پانصد سال گذشته تا به امروز کثرت گویشوران کلهری غیرقابل انکار بوده ‌است. و به‌علاوه بهره‌مندی این ایل از شاعران و ادیبان بنام و سخنوران شایسته خود باعث تثبیت بیشتر این گویش شده‌است. خوشبختانه این سال‌ها نیز از وجود جهرهای ادبی نوگرا بی‌بهره نمانده است که از نمونه های آن می‌توان به عبادتیان، آهنگرنژاد، موزونی، بنفشی و... اشاره کرد که با چاپ کتاب‌های شعر در راه حفظ زبان کردی در این دیار تلاش می‌کنند.

ـ سالهاست که مردمان این استان با دو واژه‌ی کرماشان و کرمانشاه برخورد دارند. دو واژه‌ای که هر کدام برای خود دلیلی بر ماندن دارند. خواستم نظر شما را در باره‌ی درستی یکی از این دو واژه جویا شوم. با ذکر این نکته که واژه‌ی کرماشان بر اساس مباحث ریشه‌ای زبانشناسی قدری کاربردش معقول‌تر به نظر می‌رسد.

ببینید! آنچه که همگان می‌دانند مردم عادی این شهر با واژه‌ی کرماشان اخت بیشتری دارند، ولی آنچه که در ابزارهای مکتوب رایج است لفظ کرمانشاه است. دکتر دولتشاهی در باره‌ی سابقه‌ی کاربرد کرمانشاه می‌گوید: این لفظ زمانی رسمیت یافت که ماموران دفاتر و اسناد رسمی دولتی برای نوشتن این دفاتر و اسناد به کرمانشاه آمدند و از آن تاریخ به بعد لفظ کرمانشاه رسمیت یافت. البته در بعضی از کتب تاریخی اشاره‌ای به بهرام چهارم می‌شود و علت نام گذاری آن را به ورود بهرام شاه نسبت می‌دهند که این خود جای شک و تردید دارد و خیلی از صاحبنظران آن را رد می‌کنند. دکتر کزازی معتقد است که: در گذشته معمولا هر گاه شاهی به ولایتی می‌رفت، اثری از خود به جای می‌گذاشت و حداقل سنگ نوشته‌ای از این سفر در تاریخ حک می‌شد. اما هیچ گونه سند تاریخی دال بر این قضیه وجود ندارد. آنچه که برای من مهم است این است که یک مسئله را با عقل و منطق بپذیرم. عقیده دارم که لفظ کرماشان لفظی درست‌تر و به واقعیت نزدیکتر است و به این جهت سال‌هاست که در نوشتارم از این لفظ استفاده می‌کنم.

سایت بلوط، فرهنگ و هنر کرمانشاه

ویژه نامه کتاب و کتابخوانی

نخبگان علمی

مقالات نخبگان

استعدادهای جوان

شخصیت های علمی

پژوهش های ورزشی

کتاب های « ادبیات » ، « سیاسی » ، « اسلامی » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان

ویژه نامه کتاب و کتابخوانی

نخبگان علمی

مقالات نخبگان

استعدادهای جوان

شخصیت های علمی

پژوهش های ورزشی

کتاب های « ادبیات » ، « سیاسی » ، « اسلامی » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان