تبیان، دستیار زندگی
روزگــــــــــاری می نشینی پای یک روزنامه ای تا بفهمی و بدانی از خبـــــــــــــــــر ها ، تازه ای *** اتفاقا اتفاقــــــی ، یــک نظــــــــــــــــــــــــــر روی تو گردد به یک سمت دگــــــــــــــــــــــــر *** در فلان تبلیــــــ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شاعر تبیانی می‌سراید
جراحی بینی
بهترین جراح بودست کردگار

ویژه نامه زیبایی مصنوعی تلنگری شد برای نوشتن یک شعر طنز دیگر.امیدوارم از خواندن آن لذت ببرید و هرگز در این مخمصه گرفتار نشوید.

دوستان عزیزی هم که مدام می‌فرمایند : « شعرهای من وزن نداره »، می‌توانند هر بیتی را که کم وزن فرض نمودند به رایانشانی (معادل فارسی ایمیل) من ارسال کنند و از میزان وزن آن مطلع گردند.

توضیح واضحات : هر کجا ویرگول مشاهده فرمودید ، لطفا" قدری مکث بفرمایید!

در ضمن می توانید این ویژه نامه را از این آدرس مطالعه بفرمایید:

ویژه نامه زیبایی مصنوعی

روزگــــــــــاری می نشینی پای یک روزنامه ای

تا بفهمی و بدانی از خبـــــــــــــــــر ها ، تازه ای

***

اتفاقا"  اتفاقــــــی ، یــک نظــــــــــــــــــــــــــر

روی تو گردد به یک سمت دگــــــــــــــــــــــــر

***

در فلان تبلیــــــــغ بینی یک نفـــــــر شِبهِ لولو

فی المثال زیبا شده ، گــــــردیده او شِبهِ هلو !!

***

همراه با  خطــــــــی نِکو در زیر آن هم یک نفر

چند جمله ، می نگارد زیــــــــــن قضایا نیک تر:

***

"چهره زشتـــی بیاور ، خوشگلش را پس بگیر

یا دماغــــــــی آور و زین جا تو بینی پس بگیر

یا که گر پوســــــتِ تو اینک ، اندکی افتاده است

میکِشیمش ،پس بیاور پوست را چون ساده است"

***

این نمای کار باشـــــــد ، لیک در پشت سرا

این نباشد کل قصه ، یا تمـــــــــــــــام ماجرا

***

یک نفر چاقــــــــــــــــو به دسـت ، در انتظار !

یک دمـــــــــــاغ در صورتی ، هست بی قرار !

***

می کِشد تیــــــــــــغ ، تا کمی خوشگل کند

گاه گاهی هم ظهـــور یک کمی مشکل کند !

***

بعد ِ یک ماه و کمــــــی ، این چسب بینی می کنی

دور از جان شریفت ، بهر ابقای نفس جان میکنی

***

یا اگر شکر خـــــــدا ،اکنون نفس ، آمد یا رفت

تو تقارن در رخت را هـــــم ببین ، آمد یا رفت ؟

***

تیغ ِ بُراّن را ، اگــــــر بر دستِ این کاره دهند

بر چهره ها یا این دماغان ، حس آرامش دهند

***

گر قرار است یک نفر با تیغ ، یـک دکتر شود

پس بلاشک ، بی درنگ ،قصـاب ما هم میشود

***

بینی ات باشـــــد اگر حتی دماغ ، قبل از عمل

به ز آن باشد که مانـــی در اتاق ، بعد از عمل

***

گر که لازم نیست ، نَسپُر تَــــن ، به تیغ روزگار

چون بلاشــــــک ، بهترین جراح بودست کردگار

شاعر همچنان زنده و معاصر تبیانی : جاده دوستی

اگر در بین دوستان بخش ثبت مطالب تازه وارد هستید،جاده دوستی شما را به خواندن این مطالب دعوت می کند:

یک کلوم ختم کلوم بنده فداتم، تبیانم!

« تبلاگ »

شعر طنز : شــــــــوق روزه داری ؟!

شعر طنز : « سربازی »

شعر طنز «جام حذفی »

عاقبت این مهر آخر را همین هفته زدند

آبگوشت !!

*ای كه بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده*

* ای خواهرم بیا کمی حیـــــا کن (1) *

* ای خواهرم بیا کمی حیـــــا کن (2) *

شعر طنز « خواب خواستگاری »


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از جاده دوستی