تبیان، دستیار زندگی
آن چه مهم است و قرآن و روایات بدان اهمیت داده اند مقدار «عمر» و «عمران» جان است. اینکه هر کس در خود نظر کند و ببیند چه مقدار به سرزمین درون پرداخته و آن را آباد کرده است. با این نگاه در پاسخ به سوال «چقدر عمر کرده ای؟» باید دید که «چقدر عمران کرده ایم؟»؛
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چقدر عمر کرده ای؟

ساعت مرگ

تا به حال به این فکر کرده اید که «عمر شما چقدر است؟»

شاید فکر کنید که  این یک سوال پیش پا افتاده ایست که همه پاسخ آن را می دانند و هیچ نیازی به فکر ندارد؛ چون جواب آن را همه حفظند و اگر هم کسی یادش نباشد بلافاصله با یک حساب سرانگشتی به ما خواهد گفت که چند سالش است.

ما هم با شما موافقیم و تا اینجا حرفی نداریم؛ اما لطف کنید به ما بگویید این که می فرمایید مثلا «من 25 سالمه» یعنی چی؟

در نهایت خواهید گفت از وقتی که من دنیا آمده ام 25 بهار آمده و رفته است و این یعنی 25 بار زمین به دور خورشید چرخیده است.

خوب! این که شد سن زمین، جواب ما نشد!

دوباره فکر کنید که این «من 25 سالمه» یعنی چه؟

تمام اعدادی که در پاسخ به این سوال داده می شود همه گویای رشد بدن در گذر زمان است. از این رو زیاد بودن سن کسی ارزش نیست همانگونه که کم بودن آن عیب نیست؛ هر چند برخی از زیادی آن فراری و به کمی آن خشنودند.

به هر حال ارزش این ارقام در نهایت به اندازه ارزش یک شماره شناسنامه است که لازمه یک زندگی اجتماعی است؛ همانطور که شماره شناسنامه برای یک سری کارهای اداری لازم است مقدار سن هم برای برخی از کارهای اجتماعی ضروری است. نشان به آن نشان که اگر کسی یک زندگی جدای از جامعه داشته باشد هیچ نیازی به این اعداد و ارقام ندارد.

بر اساس آیات و روایات کسی نیست که خداوند متعال را نشناسد؛ او را نخواهد و در پی او نباشد. کسی نیست که بدیها و خوبیها را نداند؛ اما افسوس و صد افسوس که قدر این سرمایه خدایی را ندانست و آن را زیر تلی از خواهشهای نفس دفن کرد و مصداق وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا شد. برخی نیز مقهور محیط شده و اینگونه از سرمایه فطرت غفلت کردند.

آن چه مهم است و قرآن و روایات بدان اهمیت داده اند مقدار «عمر» و «عمران» جان است. اینکه هر کس در خود نظر کند و ببیند چه مقدار به سرزمین درون پرداخته و آن را آباد کرده است. با این نگاه در پاسخ به سوال «چقدر عمر کرده ای؟» باید دید که «چقدر عمران کرده ایم؟»؛ نه چند تا تقویم باطل کرده ایم.

خموشید خموشید، خموشی دم مرگ است

دستور قرآن کریم برای پرداختن به درون، این آیه شریفه است: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُم؛(1) ای کسانی که ایمان آورده اید بچسبید به آبادی دل.

آن کس که به آبادی بیرون پرداخت و از زمین دل غافل شد فقط سالنامه کهنه کرد و عمری و عمرانی نکرد.

راه آبادی دل

خدا بشر را با سرمایه اولیه ای به نام فطرت خلق کرد (2) و سپس فجور و تقوا را به او الهام کرد.(3) خداوند در وجود انسان گوهری خداخواه و خداجو به نام فطرت نهاد. آنگاه او را به آنچه که باعث تباهی و یا موجب رشد و کمالش است آگاه نمود.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) كُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ یَعْنِی الْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُه‏(4) ؛ هر نوزادی بر سرشت توحید متولد می شود و این یعنی که می داند خداوند یکتا خالق اوست.

بر اساس این آیات و روایات کسی نیست که خداوند متعال را نشناسد؛ او را نخواهد و در پی او نباشد. کسی نیست که بدیها و خوبیها را نداند؛ اما افسوس و صد افسوس که قدر این سرمایه خدایی را ندانست و آن را زیر تلی از خواهشهای نفس دفن کرد و مصداق وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا (5) شد. برخی نیز مقهور محیط شده و اینگونه از سرمایه فطرت غفلت کردند.

قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله و سلم) كُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتَّى یَكُونَ أَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِه (6)؛ هر نوزادی با سرشت خدایی به دنیا می آید و بعد این پدر و مادر اویند که وی را از مسیر یکتا پرستی و اسلام خارج می کنند.

تا به حال به این فکر کرده اید که «عمر شما چقدر است؟»

شاید فکر کنید که  این یک سوال پیش پا افتاده ایست که همه پاسخ آن را می دانند و هیچ نیازی به فکر ندارد؛ چون جواب آن را همه حفظند و اگر هم کسی یادش نباشد بلافاصله با یک حساب سرانگشتی به ما خواهد گفت که چند سالش است.

در این وانفسا آیه آمد که عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُم؛ مومنین مراقب آن گوهر درون باشید. غبار غفلت و زباله معصیت از چهره خدائیش بزدائید. با ترک نبایدها مراقب او باشید و با عمل به بایدها آن را تقویت کنید.

سرزمین دل را خدا مهیای آبادانی کرد. وسایل آن را هم خود برای ما فراهم کرد؛ عقل و فطرت از درون، وحی و نبوت از بیرون. زمین داد و بذر پاشید و چشمه از درون جوشاند و نهری از بیرون روان ساخت و فرمود بسم الله عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُم. به سرزمین جان بپردازید و آن را آباد کنید که خرمی آن سعادت دنیا و آخرت شماست.

اکنون سری به اندرونی جان زده و با دیده حقیقت بین در آن نظر کنیم و به دنبال پاسخ این سوال باشیم که چقدر به دستور آیه عمل کرده ایم؟

با این بیان معنای این روایت هم قدری برای ما روشن می شود که امام صادق علیه السلام فرمود:

مَنِ اسْتَوَى یَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ؛ هر کس دو روزش مساوی باشد زیان دیده است

وَ مَنْ كَانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ خَیْرَهُمَا فَهُوَ مَغْبُوطٌ و آن کس که امروز او برتر از دیروزش باشد دیگران به حال غبطه می خورند

وَ مَنْ كَانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ شَرَّهُمَا فَهُوَ مَلْعُونٌ و هر که امروزش بدتر از دیروزش باشد بداند که از رحمت خدا دور مانده است.(7)

پس این سوال بسیار جدی تر از آن بود که ما گمان کردیم. دقت و اندیشه در این سوال، همان محاسبه نفس است که قرآن دستور داد (8) و روایت توصیه کرد (9) و این چنین شد که از مهمترین برنامه های سفر به سوی کمالات (سلوک الی الله) قرار گرفت.

بنشینیم و ببینیم که با این سرمایه درون چه کرده ایم؟ چه مقدار آن را آباد کرده و خلاصه «چقدر عمر[ان] کرده ایم؟»

نوشته امید پیشگر – گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها:

1- مائده / 105

2- روم /30

3- شمس / 8

4- الكافی، ج 2، ص 12

5- شمس /10

6- بحارالأنوار/ ج 3، ص 281

7- معانی الأخبار، ص 342

8- یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُون. حشر / 18

9- حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا، امالی شیخ مفید(ره)، ص 274