تبیان، دستیار زندگی
انسان عاقل برای رد یا پذیرش هر امری،دنبال نقاط قوت وضعف پیرامون آن میگردد و با توجه به نقاط ضعف یا قوت آن ،آن موضوع را رد کرده یا می پذیرد.در مورد ازدواج نیز باید به فوائد یا مضرّات ازدواج نگاه کردبهترین معیار برای یک انسان مسلمان ،معیار قرار دادن قرآن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فوائد ازدواج از منظر قرآن

ازدواج

انسان عاقل برای رد یا پذیرش هر امری،دنبال نقاط قوت وضعف  پیرامون آن میگردد و با توجه به نقاط ضعف یا قوت آن ،آن موضوع را رد کرده یا می پذیرد.در مورد ازدواج نیز باید به  فوائد یا مضرّات ازدواج نگاه کردبهترین معیار برای یک انسان مسلمان ،معیار قرار دادن  قرآن  کریم و اهل بیت(ع)برای تعیین میزان می باشد.

در قرآن کریم بعنوان آخرین کتاب آسمانی خداوند متعال فواید بسیار جالبی در مورد این امر مقدس  ذکر شده است .فوائدی مانند:

ازدواج مایه آرامش زن و شوهر است : «و از نشانه هاى او این است که از نوع خودتان، همسرانى براى شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید ، و میانتان دوستى و رحمت نهاد . آرى ، در این نعمت براى مردمى که مى اندیشند ، قطعاً نشانه هایى است .»(روم/21)

ازدواج ، وسیله اى براى تربیت فرزندان صالح و حفظ نسل انسان هاست : «جعل لکم من أنفسکم أزوجاً و من الأنعمِ أزوجاً یذرؤکم فیه»(شورى/11)  ؛ از خودتان براى شما جفت هایى قرار داد و از دام ها نیزجفت هایى قرارداد.بدین وسیله با ازدواج شما را بسیار مى گرداند

سنّت الهى بر این جریان یافته که انسان ها از پدر و مادر به وجود آیند .(1) و خداوند متعال براى انجام این مهم ، به ازدواج امر فرمود .

نحوه آفرینش انسان به گونه اى است که مرد و زن مکمل یکدیگرند ، و این مهم ، فقط با ازدواج تحقق مى یابد : «هنَّ لباسٌ لکم و أنتم لباسٌ لهنَّ »(بقره/187)  ؛ آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید .» همانگونه که لباس ، انسان را از سرما و گرما و خطر برخورد اشیاء به بدن حفظ مى کند و عیوب او را مى پوشاند و زینتى براى تن آدمى است ، دو همسر نیز یکدیگر را از انحرافات حفظ مى کنند عیوب هم را مى پوشانند ، و وسیله راحتى و آرامش یکدیگرند ، و نیز هر یک ، زینت دیگرى محسوب مى شوند .(2)

نیاز انسان به ازدواج ، امرى فطرى و طبیعى و بر حسب تکوین است ، و تشریع اسلامى نیز بر این امر تکوینى تطابق دارد یعنى نحوه آفرینش انسان به گونه اى است که خواه ناخواه ، به جنس مخالف و ارضاى غریزه جنسى نیاز دارد و خداوند متعال نیز انسان را دقیقاً براى پاسخگویى به این نیاز طبیعى و فطرى ، به ازدواج امر فرموده است بنابراین ، تشریعِ ازدواج ، مطابقِ نیاز فطرى و طبیعى انسان است : «وَ أنْکِحوا الأَیمى منکم و الصّلِحینَ من عبادِکُم وَ إِمَائکُم »(نور/32) ؛ به بى همسران خود ، و غلامان و کنیزان درستکارتان همسر دهید .» بدیهى است که پاسخ به نیازهاى فطرى ، انسان را به تکامل خواهد رساند و عدم پاسخگویى به آن ، یقیناً سدّى در مقابل تکامل انسان است .

آثار اخلاقى ازدواج و جلوگیرى از مفاسد اخلاقى ، فایده دیگر ازدواج است : «ولْیَسْتَعفِفِ الَّذین لایَجِدونَ نِکاحًا حتّى یُغْنِیهم اللهُ مِنْ فضله»(نور/33) ؛ و کسانى که وسیله زناشویى نمى یابند ، باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى نیاز گرداند .» از این آیه شریف فهمیده مى شود که ازدواج ، باعث عفت انسان مى شود و گویا عفت ازدواج کنندگان تضمین شده است  چرا که امر به عفاف را متوجه کسانى گردانیده که قدرت ازدواج ندارند .

تنظیم :محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها :

1: ترجمه المیزان،سیدمحمدباقر موسوى همدانى،ج3 ،ص333

2:تفسیر نمونه،ج 1 ،ص650