تبیان، دستیار زندگی
یادمه بچگی‌هام هروقت امتحان ریاضی داشتم و تو یه مسأله‌ای سر امتحان گیر می‌کردم به خدا می گفتم کمکم کنه خواستم برای دانشگاه آماده شم، از اول آزمون‌های آزمایشی تا آخرینش که همون کنکور بود می‌گفتم خدایا کمکم کن و جواب فلان مسأله را یادم بنداز.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدایا چقدر علم داری؟
امتحان

یادمه بچگی‌هام هروقت امتحان ریاضی داشتم و تو یه مسأله‌ای سر امتحان گیر می‌کردم به خدا می گفتم کمکم کنه

خواستم برای دانشگاه آماده شم، از اول آزمون‌های آزمایشی تا آخرینش که همون کنکور بود می‌گفتم خدایا کمکم کن و جواب فلان مسأله را یادم بنداز.

الانم تو مقطع فوق لیسانس دارم درس می‌خونم ولی بازم خداست که کمکم می کنه.

خدایا تو چقدر علم داری که من بنده هر کار می‌کنم نه علمت تموم میشه نه من به تهش می‌رسم!

همانا تویی اعلم

اللهم اجعل فی قلبی نورا و بصرا و فهما و علما انک علی کل شئ قدیر

ارسالی از حیات خلوت شلوغ 
شغلهای 2 و 3 نویسندگان محبوب شما

می خواهم تو باشم

بگذار خود را، به مانند ِ موج‌های سرگردان

در دریای وجود تو تکرار کنم

تا به ساحلی رسم که دیگر اثری از من نباشد

دلم می‌خواهد همه تو شوم

تویی که بهترین ِ خوبی‌ها هستی

بگذار خود را فریاد کنم

در کهکشان هستی‌ها تنها ترا یاد کنم

شاید این تنها راهی ست، که می‌توانم خود را شاد کنم

بگذار ترا تماشا کنم

با هر ذره وجودم ترا آشنا کنم

بگذار بگریم شمع وجود خویش را

تا در ظلمتِ تنهایی ِ شب‌ها

گرهِ غم ِخود را، از درون خویش وا کنم

بنواز تار و پودم را، ای محبوب دیر آشنا

با زخمه ی ناز سر انگشتانت

تا فرو چکد، هستی‌ام، در جسم و جانت

ارسالی از saaanaaaz


باشگاه کاربران تبیان