در این مقاله و چند مقاله آینده پیرامون ملاک‌های کلی که چهارچوب و شاکله (زی طلبگی) را تشکیل می‌دهند صحبت خواهیم کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ملاحظه آري٬ اما پيروي نه!

(

بسم الله الرحمن الرحیم

در مقالات گذشته درباره (زي طلبگي) و پيروي از اسلوب و شايستگي‌ها  و آداب يک روحاني صحبت کرديم. در اين مقاله و چند مقاله آينده پيرامون ملاک‌هاي کلي که چهارچوب و شاکله (زي طلبگي) را تشکيل مي‌دهند صحبت خواهيم کرد.

به عنوان مثال٬ آيا زي طلبگي را عرف مردم مي‌توانند تشخيص دهند. آيا هر چه عرف٬ آن را جزء شئونات روحاني٬ مي‌داند٬ به صواب قضاوت کرده و يا ممکن است اشتباه کند؟ ملاک اين تشخيص‌ها چيست؟

 

پیروی از عرف یا ملاحظه آن

[مؤمن] در صدد جلب رضای خدا است و هیچ عامل برانگیزنده دیگری در رفتار و تصمیم او اثر ندارد. اخلاق توحیدی نفی همه طاغوت‏ها و عبودیت محض پروردگار را فرمان می‏دهد و از دل‏دادگی و سرسپردگی به هر عامل دیگری در كنار خدا باز می‏دارد.

 

بعد از ملاك دانستن فرمان خدا اگر خدای متعال به فرمان‏بری از كسی امر كرده باشد، از باب اطاعت فرمان او، باید از آن كس تبعیت كرد؛ مثلاً خدا به اطاعت پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله یا احترام به پدر و مادر فرمان داده است. در این موارد، اطاعت از غیر خدا یا احترام به غیر خدا دقیقاً مقتضای بندگی او است و غیر خدا در كنار خدا قرار ندارد؛ بلكه احترام به وی در طول احترام به خدا و اطاعت از او، لازمه اطاعت خدا است.

 

اگر ثابت شود خدای متعال در مواردی به پی‏گیری روش عرفی رضایت یا فرمان داده است، توجه به نگاه مردم و و كسب خشنودی آنان در این موارد، هرگز به معنای عوام‏زدگی یا ریاكاری مذموم نیست. برعكس این توصیه، توصیه به اخلاص و گسترش دایره عبودیت خدا از باطن به صحنه ظاهر و از خلوت به جلوت است.

اگر ثابت شود خدای متعال در مواردی به پی‏گیری روش عرفی رضایت یا فرمان داده است، توجه به نگاه مردم و و كسب خشنودی آنان در این موارد، هرگز به معنای عوام‏زدگی یا ریاكاری مذموم نیست.

می‏توان ادعا كرد كه رعایت مطالبات عرفی، اجمالاً در شریعت اسلام توصیه شده است. نمی‏توان انكار كرد كه بی‏توجهی به قضاوت‏ها، اظهار نظرها، پسندها، انتظارات، درخواست‏ها، تأثرات و انفعالات، انزجار و اشتیاق‏ها، روش و رویه، تلقی‏ها و نوع برداشت دیگران، اجمالاً مطلوب نیست. محدوده و شرایطی نیز برای آن وجود دارد كه باید از منابع دین استخراج گردد؛ اما پیش از ورود در بحث قرآنی ـ روایی لازم است به روش دیگری موضوع عرف را تقریر و صورت مسأله را نمایان سازیم:

 

برخی از جلوه‏ها و افعال در نظر توده مردم زشت و ناروا و بعضی دیگر پسندیده و زیبا است. مرتكب این افعال نیز، یا مورد ستایش یا مورد سرزنش و نكوهش مردم واقع می‏شود. گویا مردم درباره خوبی یا بدی پاره‏ای از رفتارها یا حالات، داوری مورد اتفاق نسبی دارند و به مدح یا مذمت افراد بر اساس این داوری می‏پردازند.

 

انسان‏ها دارای خرد، وجدان، فطرت و گرایش‏های معنوی هستند. بر این اساس، می‏توان حدس زد كه دست كم پاره‏ای از داوری‏ها یا مطالبات عرفی، برخاسته از حكمت و وجدان عمومی باشد. توده عقلا غالبا از سر عقل و به ملاحظه مصالح عمومی ـ نه از سر هوس و بدون حكمت ـ احكامی درباره حسن و قبح امور صادر می‏كنند. البته از آن‏جا كه انسان علاوه بر این بعد متعالی دارای هوس‏ها و گرایش‏های پست نیز می‏باشد، ممكن است برخی از داوری‏ها و مطالبات‏اش برخاسته از این گرایش‏ها باشد.

لازم است در مواردی كه عرف قضاوت روشنی دارد، برای یافتن حكمت و سرچشمه آن تلاش كنیم. چرا عرف یك كار را زشت و كار دیگری را پسندیده تلقی می‏كند؟

توجه به این موضوع، ما را نسبت به داوری‏های عرفی حساس می‏كند. اگر احتمال دهیم كه این اظهار نظرها ریشه اخلاقی، فطری و عقلانی داشته باشد، باید بدان به دیده احترام بنگریم. از این جهت، لازم است در مواردی كه عرف قضاوت روشنی دارد، برای یافتن حكمت و سرچشمه آن تلاش كنیم. چرا عرف یك كار را زشت و كار دیگری را پسندیده تلقی می‏كند؟


منبع: زي طلبگي، محمد عالم زاده نوري

تهيه و فرآوري: محمد حسين امين، گروه حوزه علميه تبيان