تبیان، دستیار زندگی
پانزدهم رمضان سال 60 هـ ق لحظه ای غمناک برای مسلم بود. آخرین دیدار با محبوب لحظه وداع با مولایش حسین و آغاز سفر به سوی رستگاری ابدی. برای او که با عطر نفس حسین(علیه السلام) زنده بود این جدایی را چگونه تحمل می کرد این ماموریتی است که باید آنجام می داد. با
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هجرت سرخ سفیر حسین علیه السلام

15رمضان: حرکت مسلم بن عقیل به سوی کوفه

«اکنون من، برادر و پسر عمویم را که فردی موثق و مورد اطمینان از اهل بیتم می باشد به سوی شما فرستادم اگر او برای من چنین نوشت که رای و اندیشه خردمندان و دانایان شما، همان سخن فرستادگان شماست و با آنچه در نامه هایتان نوشته اید یکی است، انشالله به سوی شما خواهیم آمد.»1 و این آغاز هجرت سرخ سفیر حسین(علیه السلام) به سوی دیار بی وفایی ها بود.

مسلم از تبار بنی هاشم بود، هم او که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در باره پدرش فرموده بود: «من عقیل را از دو جهت دوست دارم یکی به خاطر(پدر بزرگوارش) او را دوست دارم و دیگر اینکه پسرش مسلم در راه محبت فرزندم حسین کشته می شود دیده مومنین بر او بگرید و فرشتگان مقرب براو درود فرستند.»2

مسلم از دوران کودکی حال و هوای فرزندان علی و زهرا سلام الله علیها را در دل داشت و در کنار فرزندان عمویش(حسن و حسین و عباس علیهم السلام) و در سایه پر مهر و محبت امیرمومنان(علیه السلام) تربیت یافت. علاوه بر آن مسلم یکی از دختران مولای متقیان را به همسری برگزید و داماد عمویش نیز گشت.3  تمام اینها از این مرد هاشمی و سردار شجاع جنگ صفین(در جنگ صفین در سال 37 هـ ق او به فرمانده ای جانب راست سپاه امیرالمومنین منصوب شد که خود حاکی از شجاعت و رشادت وی داشت) یار وفادار برای مولایش اباعبدالله ساخته بود.

هنگامی که امام حسین(علیه السلام) از مدینه به سوی مکه رهسپار گردید به اقوام هاشمی خود فرمود «هر کس به من بپیوندد شهید می شود»4 با این حال و با علم به شهادت خویش دعوت مولایش را لبیک گفت و همراه ایشان عازم مکه شد.

پانزدهم رمضان سال 60 هـ ق لحظه ای غمناک برای مسلم بود. آخرین دیدار با محبوب لحظه وداع با مولایش حسین و آغاز سفر به سوی رستگاری ابدی. برای او که با عطر نفس حسین(علیه السلام) زنده بود این جدایی را چگونه تحمل می کرد این ماموریتی است که باید آنجام می داد.

پانزدهم رمضان سال 60 هـ ق لحظه ای غمناک برای مسلم بود. آخرین دیدار با محبوب لحظه وداع با مولایش حسین و آغاز سفر به سوی رستگاری ابدی. برای او که با عطر نفس حسین(علیه السلام) زنده بود این جدایی را چگونه تحمل می کرد این ماموریتی است که باید آنجام می داد. با قلب ماتم گرفته اش به سخنان ابی عبدالله به گوش جان می سپرد:

«من تو را به سوی کوفه می فرستم و خداوند به زودی آنچه را که می خواهد و برای تو می پسندد انجام خواهد داد امیدوارم که من و تو در درجه شهیدان ماوا گزینیم پس به برکت خداوند و لطف و یاریش حرکت کن و چون به کوفه رسیدی نزد موثق ترین اهالی کوفه منزل کن.» 5

دعای سید جوانان اهل بهشت بدرقه راه مسلم گردد و او پس از وداع با شهر رسول خدا راهی کوفه شد و در پنجم شوال به آنجا رسید در ابتدای ورود به خانه مختار ثقفی رفت و در جمع شیعیانی که به استقبالش در خانه مختار گرد آمده بودند نامه حضرت را قرائت کرد. بزرگان طوایف کوفه بدون هیچ تردیدی با نماینده امام (علیه السلام) دست بیعت دادند و در یاری فرزند رسول خدا و یاری سفیرش سخنانی گفتند سه تن از آنان (عابس ابن شبیب، حبیب ابن مظاهر، و مسلم ابن عوسجه) بودند که در روز عاشورا نیز در رکاب ابی عبدالله به فیض شهادت نایل گشتند در آن جمع عابس به مسلم چنین گفت:

«اکنون من، برادر و پسر عمویم را که فردی موثق و مورد اطمینان از اهل بیتم می باشد به سوی شما فرستادم اگر او برای من چنین نوشت که رای و اندیشه خردمندان و دانایان شما، همان سخن فرستادگان شماست و با آنچه در نامه هایتان نوشته اید یکی است، انشالله به سوی شما خواهیم آمد.» و این آغاز هجرت سرخ سفیر حسین(علیه السلام) به سوی دیار بی وفایی ها بود.

«من به نمایندگی از مردم چنین نمی گویم و دیدگاه تو را به سوی آنان معطوف نمی دارم زیرا از درونشان آگاه نیستم اما آن گونه که خود هستم و خواهم بود اظهار نظر می کنم به خدا سوگند هر گاه بخوانیدم پاسخ گویم و بی هیچ تردیدی همراه شما با دشمنانتان می جنگم و شمشیرم را بر بدخواهان شما فرود آورم آن زمان که خدا را ملاقات کنم و این کار را جز برای خشنودی خداوند نمی خواهم6 حبیب ابن مظاهر نیز با سخنان راسخ چنین گفت: "ای عباس خداوند تو را رحمت کند که مکنونات قلبی ات را باز گفتی سوگند به خدای یگانه و بی همتا من نیز همان عقیده و تصمیم تو را دارم"7و نیز دیگران نیز سخنان مشابه به زبان راندند و سوگند وفاداری یاد کردند و برای امام از مردم بیعت گرفتند تا اینکه پس از چند روز شمار بیعت کنندگان هجده هزار نفر – و به قولی- 00250 - رسید 8 حضرت مسلم پس از بیعت کوفیان نامه ای به امام حسین(علیه السلام) نوشت و آن را به همراه عابس بن شبیب شاکری و قیس ابن مسهر صیداوی به مکه فرستاد (هجده هزار نفر از مردم کوفه با من بیعت کرده اند بنابراین پس از دیدن نامه برای آمدن به کوفه تعجیل فرمایید.) 9

نوشته علی نورگستر-  گروه دین و اندیشه تبیان


1- الارشاد - شیخ مفید - ج2 - ص51

2- امالی صدوق  ، مجلس  27 ، ص128  ح 3

3- (شهید مسلم بن عقیل 157 سید عبدالرزاق موسوی مقرم

4- نفس المهموم  شیخ عباس قمی ص65

5- مقتل الحسین مقرم 145و146

6- اعیان الشیعه  ج 4  ص554

7- همان

8- شهید مسلم ابن عقیل ص87

9- همان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.