تبیان، دستیار زندگی
به گفته کریمی بیش از بیست سال پای هیچ ایرانی مسئول و غیر مسئولی به پاراچنار نرسیده . آخرین هیأت ایرانی که به پاراچنار رفته ، شهید آوینی و همراهانش هستند که سال 68 به آن جا رفتند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تنهایی پاراچنار سند شرمندگی ماست

سهیل کریمی ، کارگردان مستند «زخم پیوار» که به تازگی از سفر به منطقه شیعه نشین پاراچنار بازگشته است در گفتگویی تفصیلی با مشرق به شرح شرایط جان خراش شیعیان پاراچنار و جنگ نابرابر آنان با طالبان پرداخت.

کریمی ضمن بیان نحوه گذشتن خود از حلقه محاصره پاراچنار و رسیدن به این شهر شیعه نشین ، با تشریح حقایقی درباره این منطقه گفت: در ایالت «سرحد » پاکستان نوعی تقسیم بندی سیاسی وجود دارد که به آن «ایجنسی» گفته می شود و این ایالت چندین ایجنسی دارد.  شهر « پاراچنار » در حقیقت مرکز یکی از ایجنسی های ایالت «سرحد » به نام « کوروم ایجنسی» می باشد. این ایجنسی در مرز با افغانستان است و در حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد که 60 درصد آن را شیعیان تشکیل می دهند که در پاراچنار و اطراف آن متمرکز هستند. پاراچنار از سال 2007 در محاصره طالبان و هم پیمانان بومی آن قرار دارد و مردم آن در فشار و تنگنای عجیبی قرار دارند.

پاراچنار

سهیل کریمی که برای ساخت مستندی با نام «زخم پیوار» به پاراچنار سفر کرده بود ، درباره مصائب شیعیان این منطقه گفت:

تصور شرایطی که این مردم در آن زندگی می کنند برای ما ایرانی ها و حتی دیگر مسلمانان جهان بسیار دشوار و حتی به زعم بنده غیر ممکن است. مثلاً شما می توانید فکرش را بکنید که وقتی صبح برای رفتن به دنبال رزق و روزی زن و بچه تان از خانه بیرون می روید ، جلوی در خانه تان پایتان روی مین برود؟ این اتفاق طی سه سال گذشته  در شهر پاراچنار بسیار طبیعی است.

طالبان جلوی در خانه مردم مین می گذارد و تا به حال با همین روش کلی هم تلفات ایجاد کرده. انشاءالله در مستند « زخم پیوار » خواهید دید که در پاراچنار ، در وسط زندگی مردم ، منطقه ای وجود دارد که زیر آتش تک تیراندازان طالبان است و مردم برای عبور از آن جا باید دولا شوند و با سرعت بدوند و تا به حال هفت نفر هم در آن جا به تیر تک تیراندازان شهید شده اند. من هنگام عبور از این دالان مرگ به یاد وقایع جنگ های داخلی لبنان و محاصره سارایوو افتادم که تک تیراندازان دشمن مردم را در وسط شهر شکار می کردند.

کارگردان مستند زخم پیوار افزود:طالبان در سه سال گذشته ده روستای تابعه پاراچنار را با خاک یکسان کرده و اهالی آن را شهید و آواره کرده اند. این مردم مظلوم در این سه سال 1300 شهید و پنج هزار مجروح داده اند. در پاراچنار هر کجا که سر بچرخانی جانبازان جنگی را می بینی که اغلب یا روی مین رفته اند یا در گلوله باران شهر  توسط طالبان مجروح شده اند. علاوه بر این ها بیش از 1500 زن و بچه به علت شرایط محاصره و عدم امکان انتقال به بیمارستان و نرسیدن خدمات حیاتی اولیه جان خودشان را از دست داده اند.

سهیل کریمی با اشاره به بایکوت خبری وقایع پاراچنار در رسانه های منطقه و حتی ایران ادامه داد:دولت پاکستان که کمترین سرویسی به این مردم نمی دهد و آشکارا نیز با جریان محاصره هماهنگی دارد. هیچ کس در پاراچنار باور نمی کرد که ما از ایران آمده و زنده به آن جا رسیده باشیم.همه می گفتند  سالم گذشتن شما از حلقه محاصره یک معجزه بوده. حقیقتاً هم همینطور بود.

ما با یک فروند هواپیمای دو موتوره خصوصی و به طور معجزه آسایی وارد حلقه محاصره شدیم. وقتی داخل هواپیما عطسه می کردیم واقعاً وضعیتی پیش می آمد که فکر می کردیم الان است که هواپیما سقوط کند. حالا ببینید مردمی که راه زمینی شان کاملاً مسدود است و راه هوایی شان هم این مدلی ست چه می کشند. این بندگان خدا هم با طالبان می جنگند ، هم از شر ارتش پاکستان در امان نیستند. هلی کوپتر های ارتش پاکستان هر وقت که متوجه خطوط دفاعی رزمندگان پاراچنار شده ، با آتشباران آنان ، حسابی از خجالتشان درآمده  است.

به گفته کریمی بیش از بیست سال پای هیچ ایرانی مسئول و غیر مسئولی به پاراچنار نرسیده . آخرین هیأت ایرانی که به پاراچنار رفته ، شهید آوینی و همراهانش هستند که سال 68 به آن جا رفتند

وی افزود:سرویس امنیتی پاکستان از اصلی ترین عوامل تشدید محاصره است و تا می تواند اجازه تحرکات دفاعی مردم پاراچنار را می گیرد. اسمش این است که این ها مردم پاکستان هستند اما دولت از دادن برق درست و حسابی هم به این ها عاجز است ، امنیت و خدمات اجتماعی که هیچ. تازه این مظلومان بی پناه باید مواظب باشند که به دست ارتش شهید نشوند. اسلحه و مهمات درست و حسابی هم که ندارند. هرچه در دستشان است در جنگ با طالبان غنیمت گرفته اند. می بینید که چه شرایط عجیبی در آن جا حاکم است! گرچه در پاکستان اساسا شیر تو شیر منحصربفردی وجود دارد اما آن چه در پاراچنار می گذرد واقعاً مو را بر تن انسان راست می کند.

کریمی اظهار داشت:ما در پاراچنار مسئولیت حفظ جانمان با خودمان بود.البته در حقیقت آن جا جان هر کس پای خودش است اما میزبانان ما با تمام توان از ما حفاظت می کردند ، با این وجود شرایط به گونه ای بود که ما را هم به سلاح انفرادی مسلح کردند و هر کدام از ما  در تمام مدت با یک قبضه کلاشینکوف تردد می کردیم تا اگر اتفاقی افتاد و  بر و بچه های پاراچناری از میان رفتند ، بتوانیم تا یک حدی از خودمان دفاع کنیم.

مستند ساز و مسئول کانون مستند سازان جهادی در بخش دیگری از این گفتگوی تفصیلی گفت:جمهوری اسلامی بخواهد یا نخواهد در برابر سرنوشت تمام مسلمانان جهان مسئول است ، خاصه این مردم مظلوم که بیخ گوش خودمان هستند و عاشقانه ایران را دوست دارند. آقایان مسئول و متولیان امور چه جوابی در پیشگاه خدا دارند برای تنها رها کردن این بی پناهان که چشم امیدشان تنها و تنها به ما است؟ ما حتی اخبار کشت و کشتارهای پاراچنار را درست منعکس نمی کنیم و برای این کارها دلایلی هم اقامه می کنیم که از اساس دروغ است.

کریمی افزود: هر جا می روی و می گویی چنین جایی هم وجود دارد می گویند جنگ قبیله ای است ، اختلاف آب و زمین است و ... به هیچ وجه این طور نیست. این مردم دارند چوب دلبستگی شان به انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را می خورند.

گوشه گوشه شهر پاراچنار پر است از تصاویر امام و آقا و احمدی نژاد. اسم « رهبر معظم » که می آید این مردم چنان منقلب می شوند که قابل وصف نیست. در مراسمات مذهبی و مجالسشان برای آقا و نظام جمهوری اسلامی دعا می کنند و برای شهید مطهری و شهید بهشتی فاتحه می فرستند ، این ها در حالی است که اساساً امکان هیچ ارتباطی با ایران ندارند.

به گفته کریمی بیش از بیست سال پای هیچ ایرانی مسئول و غیر مسئولی به پاراچنار نرسیده . آخرین هیأت ایرانی که به پاراچنار رفته ، شهید آوینی و همراهانش هستند که سال 68 به آن جا رفتند و هنوز هم بعضی از مسن تر های پاراچنار از آن ها به خوبی و نیکی یاد می کنند. تنهایی پاراچنار سند شرمندگی ما است.

تنظیم : رها آرامی