تبیان، دستیار زندگی
این روزها که در هفته جهانی فضا قرار داریم صحبت درباره اسپوتنیک-۱ و آغاز عصر فضا فراوان شنیده می‌شود. اما بد نیست بدانید که پرواز تاریخی این ماهواره کوچک و ساده نه تنها آغاز عصر طلایی فضا را رقم زد بلکه شعله‌های رقابتی پر خرج و هیجان‌انگیز را نیز برافروخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسپوتنیک1 و مسابقه فضایی

این روزها صحبت درباره اسپوتنیک-1 و آغاز عصر فضا فراوان شنیده می‌شود. اما بد نیست بدانید که پرواز تاریخی این ماهواره کوچک و ساده نه تنها آغاز عصر طلایی فضا را رقم زد بلکه شعله‌های رقابتی پر خرج و هیجان‌انگیز را نیز برافروخت که تا سالها پس از آن روشن بود. مسابقه فضایی بین دو ابرقدرت شرق و غرب از لحظه پرتاب اسپوتنیک-1 آغاز و تا زمان قدم نهادن نیل ارمسترانگ بر سطح ماه ادامه یافت.

مسابقه فضایی

صدای بیپ بیپ منظمی که در یک صبح خنک پاییزی حدود پنجاه سال پیش، شهروندان آمریکایی را از خواب غفلت بیدار کرد، مربوط به ساعت‌های زنگ‌دار آنها نبود. بلکه سیگنال‌های منظم دریافتی از اولین ماهواره‌ی ساخت بشر بود که نوید دنیایی پر رونق‌تر و عصری جدید می‌داد.

چهارم اکتبر 1957 را بشر هیچگاه از یاد نخواهد برد، چرا که دانشمندان کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق با پرتاب اسپوتنیک1 به عنوان اولین نماد بشریت به فضا دروازه‌های دوره‌ی جدید تمدن را با همه‌ی مزایا و معایب خود به روی زمینیان باز کردند و بدین‌ سان اسپوتنیک1 اولین دست‌ساخته بشریت نام گرفت که بی‌وزنی را تجربه کرد.

اما این ماهواره کوچک که شکل کروی عجیب آن قرار بود ما را به یاد سایر اجرام سماوی اندازد غیر از شور و شعف جهانی به مناسبت ورود به عصر فضا، حسادت‌ها و وحشت‌هایی را نیز در آن سوی سیاره زمین، جایی که آمریکا می‌نامندش برانگیخته بود. اسپوتنیک1 زمانی به فضا پرتاب شد که چند سالی از آغاز جنگ فرسایشی سرد گذشته بود. دو ابرقدرت آن زمان به شدت در راه رسیدن به تکنولوژی‌های نو با هم رقابت می‌کردند. تکنولوژی موشکی، فناوری اتمی و حالا دانش سفر به فضا.

اسپوتنیک

آمریکایی‌ها از اینکه رقیب شماره یک به محدوده‌ای از جهان هستی دست یافته بود که آنها را توان نزدیک شدن به آن هم نبود، سخت برآشفته بودند. فشارهای عمومی بر سیاستمداران آمریکایی هر روز بیشتر می‌شد و حالا نگاه کردن به ستاره‌ی پر فروغی که حدود غروب آفتاب به سرعت از بالای سرشان رد می‌شد و با بیپ‌های منظم خود آرامش را از آنها گرفته بود، بیش از پیش موجبات تحقیر آنها را نیز فراهم می‌کرد. از همین لحظه‌ی تاریخی بود که مسابقه فضایی آغاز شد و تا سال‌ها بخش بزرگی از منابع مالی و توانایی فنی دو ابرقدرت زمان را به خود اختصاص داد.

حال مقوله جدیدی جنگ سرد را تحت تأثیر قرار داده بود. مسابقه‌ی بزرگی آغاز شده بود برای فتح فضا و به رخ کشیدن توانایی فنی شرق و غرب زمین. روس‌ها اما حسابی جلودار بودند. آنها اولین ماهواره و بلافاصله بعد از آن اولین موجود زنده را که سگی به نام لایکا بود را به مدار زمین ارسال کردند. شوروی‌ها همچنین در ادامه این مسابقه بزرگ نخستین انسان را به مدار زمین فرستادند. اولین ملاقات فضانوردان در فضا نخستین بانوی فضانورد جهان اولین راهپیمایی فضایی و بسیاری دیگر از نخستین‌های فضایی روز به روز موجبات تحقیر بیشتر رقیب غربی را فراهم می‌آورد.

در آن زمان توانایی فنی امریکایی‌ها برای ارسال محموله‌های سنگین به مدار زمین کافی نبود. در روزهای ابتدایی مسابقه‌ی فضایی توان موشکی ایالات متحده آمریکا از رقیب شرقی خود کمتر بود.برای اولین بار این شوروی‌ها بودند که نخستین موشک بین‌قاره‌ای جهان را (سال‌ها قبل از آغاز عصر فضا) ساختند. این موشک قدرتمند و باشکوه (R7) که به نوعی می‌توان آن را زائیده‌ی هنر و فناوری نامید، همان موشکی است که بعدها دانشمندان روسی با تغییر و تبدیلاتی از آن به عنوان موشک فضایی استفاده کردند. به همین دلیل بود که شوروی در مسابقه‌ی فضایی تا سالیان درازی از رقیب غربی خود جلو بود.

خروشچف، رئیس حزب کمونیست شوروی، در سفر تاریخی خود به آمریکا در سال 1961 توله‌ی متولد شده از یکی از سگ‌های فضانورد روسی را به عنوان هدیه برای دختر جان اف کندی، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا به ارمغان آورد.

اسپوتنیک

این توله بعد از سفر فضایی مادرش به دنیا آمده بود و به نوعی نشان‌دهنده‌ی قدرت فنی اتحاد جماهیر شوروی در ارسال گونه‌های جانوری به فضا و بازگرداندن سالم آنها به زمین بود. قطعاً این هدیه سیاسی که نشانه‌ای از برتری روس‌ها بر آمریکایی‌ها بود به مذاق کندی خوش نیامد. خیلی‌ها معتقدند که این هدیه خفت‌آور یکی از دلایل عزم راسخ کندی برای انجام مأموریتی سترگ و بی‌نظیر توسط کشور متبوعش بوده و منجر به صدور فرمان تاریخی اعزام فضانورد آمریکایی به سطح ماه گردید.

کندی که با شعار برتری موشکی و فضایی نسبت به رقیب اصلی جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی سابق، قدم به رقابت‌های انتخاباتی گذاشته بود تنها پس از چند ماه از تحویل گرفتن اتاق خود در کاخ سفید با خبر ویران‌كننده‌ی پرواز مداری یوری گاگارین نخستین فضانورد جهان از کشور پهناور شوروی روبرو شد.

کندی یادداشتی برای معاون خود لیندون بی جانسون نوشت و در آن از وی خواست که وضعیت ایالات متحده آمریکا را در زمینه‌ی تکنولوژی فضایی بررسی نماید و طرحی برای برتری این کشور در دسترسی به فضا ارائه کند. یک هفته‌ای طول کشید تا جانسون پاسخ خود را به پرزیدنت ایالات متحده آمریکا بنویسد. پاسخی که سرنوشت فعالیت‌های فضایی بشر را به شدت دگرگون کرد. در آن نامه جانسون قید کرده است سفر سرنشین‌دار به ماه آن قدر بزرگ و دست نیافتنی است که بتواند سال‌ها آمریکا را در حاشیه‌ی امنیت برتری در صنعت فضایی دنیا قرار دهد.

کمی بعد و پس از مذاکرات و مشورت‌های مفصل با کارشناسان و خبرگان و تنها کمی بیش از یک ماه پس از سفر تاریخی یوری گاگارین به فضا، رئیس جمهور آمریکا حمایت قاطع خود را از پروژه‌ای آن قدر عظیم و مشکل که از نظر او برتری آمریکا را در سفر به فضا اثبات نماید اعلام نمود. کار عظیم پروژه‌ی سفر به ماه اکنون رسماً آغاز شده بود و طبق وعده‌ی کندی می‌بایستی تا قبل از سال1970 تحقق می‌یافت.

در آن زمان ناسا تنها توانسته بود یک نفر به نام آلن شپرد را از طریق پرواز زیرمداری به فضا بفرستد و فناوری فضایی آنها برای ارسال فضانوردی به مانند یوری گاگارین که سفر به فضا را از طریق یک پرواز مداری تجربه کرده بود بسیار عقب‌افتاده محسوب می‌شد.

خروشچف، رئیس حزب کمونیست شوروی، پرواز فضایی آلن شپرد نخستین فضانورد آمریکایی را در مقایسه با پرواز مداری یوری گاگارین به پرش یک کَک تشبیه کرده بود. حتی کارمندان و مهندسان ناسا نیز در آن زمان به آرزوی بلندپروازانه رئیس جمهور کشورشان با دیده تردید می‌نگریستند.

آرمسترانگ

کنگره آمریکا با بودجه 25میلیارد دلاری ناسا موافقت کرد و بدین وسیله جنبش ملی بزرگی به راه افتاد تا آرزوی برتری‌جویانه‌ی یک ملت برآورده شود. در اوج این فعالیت‌ها حدود 400 هزار نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم در استخدام ناسا بودند و 20 هزار شرکت، دانشگاه، مرکز تحقیقاتی و واحد صنعتی مختلف برای ناسا کار می‌کردند.

در دوازدهم سپتامبر 1962 جان اف کندی در نطقی تاریخی در دانشگاه رایس رسماً استراتژی فضایی ایالات متحده آمریکا برای ارسال و بازگرداندن فضانورد به ماه تا پایان دهه 60 را ارائه نمود. در آن نطق مهیج جمله‌ای تأثیرگذار وجود دارد که می‌گوید:

    "ما انتخاب کردیم که تا پایان این دهه به ماه سفر کنیم و کارهای مهم دیگری انجام دهیم؛ نه به این خاطر که آنها اهدافی سهل‌الوصول هستند بلکه اتفاقاً به این دلیل که این اهداف بسیار سخت می‌باشند."

این ها همه نشان از آن دارد که انگیزه‌ی اصلی ایالات متحده آمریکا از برداشتن چنین گام بزرگی تنها کسب برتری و از آن مهم تر اعتبار بین‌المللی بوده است. البته نباید از نظر دور داشت که قدم گذاشتن در چنین راه سختی علاوه بر کسب اعتبار بین‌المللی در زمینه‌ی فناوری و دانش که منجر به توسعه‌ی بازارهای بین‌المللی خواهد شد، باعث رونق دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی و به طبع آنها دانش‌محور شدن اقتصاد کشور نیز خواهد گردید.

شاید همین تفکر آینده‌نگرانه به موضوع بود که سران سیاسی کاخ سفید را مجاب کرد تا چنین سرمایه‌ی هنگفتی را (25میلیارد دلار) خرج سفر12فضانورد به ماه کنند. تاریخ نشان داد که این پیش‌بینی کاملاً درست و به جا بوده و اثرات آن کار عظیم تا امروز موجبات رونق اقتصادی آمریکا را فراهم آورده است.

بسیاری لحظه‌ی تاریخی قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ بر سطح ماه را در 20ام جولای 1960 زمان پایان مسابقه‌ی فضایی می‌دانند که با برتری آمریکا در آخرین و مشکل‌ترین مرحله این مسابقه توأم بود. اما برخی نیز با به رخ کشیدن توانایی‌ها و جلوداری چند ساله‌ی شوروی، این کشور را پیروز سر به زیر و آرام این چشم و هم‌چشمی فضایی می‌دانند.

منبع:سایت دانش فضایی

تنظیم: مرادی