خویشتنداری را بیاموزیم
سبک حیات جنسی
یکی از ضرورت های حیات کامیاب، سبک داشتن زندگی است. اگر می خواهید به کامیابی دست یابید، باید برای زندگی خود سبک و روش داشته باشید. این شامل همه ابعاد زندگی شما می شود. شهوت و غریزه جنسی، از ابعاد مهم حیات انسانی است. لذا نیاز به الگو و سبک در حیات جنسی یک ضرورت است. شما بدون در نظر گرفتن این بعد، نمی توانید زندگی موفقی داشته باشید و بدون انتخاب و اتخاذ سبک در این بعد نمی توانید راه سعادت و خوشبختی را بپیمایید. هر فرهنگ و تمدنی، سبکی برای زندگی و از جمله حیات جنسی ارائه می دهد. زندگی «بازار بزرگ سبکها» است و شما «خریدار» آن هستید و بهای آن «عمر و زندگی» شماست. در خرید خودتان دقت کنید که جنس فروخته شده پس گرفته نمی شود و بهار پرداخت شده بازگردانده نمی شود. امروزه نبرد شدیدی میان سبک غربی حیات جنسی با سبک های بومی و دینی ملتهای دیگر وجود دارد. سبک غربی حیات جنسی چیست؟ ویژگیهای آن کدام است؟ و چه دورههایی را پشت سر گذاشته است؟
دوره های حیات جنسی در فرهنگ غرب عبارتند از:
- آزادی جنسی :
در این دوره و بر اساس این سبک از حیات جنسی، افراد آزاد بودند که با یکدیگر روابط جنسی داشته باشند.پیامدها :
اندیشمندان غربی در باره پیامدهای این سبک، به چند مسئله مهم اشاره می کنند که به اختصار عبارتند از:
- شیوع بیماریهای مقاربتی - افزایش بارداری های ناخواسته در نوجوانی
- افزایش فرزندان نامشروع و بی سرپرست - کاهش ازدواج و تشکیل خانواده
بر همین اساس، طرحی نو درانداخته و سبکی جدید ارائه کردند تا از پیامدهای این سبک در امان باشند:
- رابطه ی جنسی آزاد (آزادی جنسی + وسایل پیشگیری):
در این سبک، روابط جنسی آزاد بود، اما برای مهار پیامدهای زیانبار آزادی جنسی، استفاده از وسایل پیشگیری مورد توجه قرار گرفت.پیامدها:
به نظر می رسید این روش باید بهترین روش باشد. اما مرور زمان چیز دیگری را نشان داد. اندیشمندان غربی در بیان پیامدهای این سبک، به این موارد اشاره میکنند:
• ناکارآمدی در پیشگیری از بیماریهای مقاربتی
• افزایش نگرانیهای خانواده ها و جوانان و نوجوانان
• افزایش بی بند و باری و افول ارزشهای اخلاقی
• تداوم کاهش ازدواج و تشکیل خانواده
متفکران غربی برای برون رفت از این مشکلات بزرگ، چاره ای اندیشیده و سبک جدیدی را ارائه کرده اند.
- خویشتنداری جنسی
معضل اجتماعی یاد شده،اندیشمندان غربی را به طرح ایده ای وا داشت که می توان آن را یک نقطه عطف دانست و این چیزی نیست جز خویشتنداری جنسی. اندیشمندان غربی به خصوص امریکایی اکنون از چیزی به نام خویشتنداری جنسی یاد می کنند. شعار این اندیشمندان این است: «فقط خویشتنداری جنسی تا هنگام ازدواج». یعنی تنها راه نجات از آن پیامدهای هولناک و زندگی سوز، عفاف یا خویشتنداری جنسی است. بر همین اساس «برنامه فقط خویشتنداری» را طراحی کرده و بر مبنای آن به ترویج عفاف در میان جوانان و نوجوانان امریکایی می پردازند. در سال 1981 میلادی برابر با 1360 شمسی، قانونی به نام «قانون عفاف» در کنگره امریکا به تصویب رسید. تجربه غرب نشان داده که عفاف یک ضرورت زندگی است نه یک تشریفات دینی، و خداوند متعال عفاف را جز برای سعادت و بهروزی بشر نخواسته است. در این برنامه، به بحث پیامدهای مثبت خویشتنداری جنسی نیز پرداخته شده و فواید آن برای جوانان و نوجوانان تشریح شده است. در یکی از این موارد، بحثی تحت عنوان «آزادیهایی که خویشتنداری جنسی به ما می بخشد» طرح شده و از این موارد به عنوان فواید خویشتنداری یاد شده است:
هر فرهنگ و تمدنی، سبکی برای زندگی و از جمله حیات جنسی ارائه می دهد. زندگی بازار بزرگ سبکها است و شما «خریدار» آن هستید و بهای آن عمر و زندگی شماست
- آزادی از خطرات فیزیکی به خاطر داشتن شرکای جنسی متعدد
- آزادی از مشکلات کنترل زاد و ولد
- آزادی از فشار زود ازدواج کردن
- آزادی از درد رها کردن کودک
- آزادی از استثمار کردن دیگران یا استثمار شدن توسط آنان و پیامدهای آن
- آزادی برای کنترل بدن خود
- آزادی که شریکت را به عنوان شخص بشناسی! نه وسیله سکس
- آزادی برای کنترل زندگی و آینده
- آزادی که بتوانی به خود احترام بگذاری
- آزادی که با اشتیاق منتظر ازدواج باشی
- آزادی تشکیل زندگی با یک نفر برای یک عمر
آسیب شناسی این برنامه
با همه این اوصاف، آمار نشان داده 88 درصد کسانی که وارد برنامه فقط خویشتنداری شده اند، نتوانسته اند تا هنگام ازدواج به خویشتنداری پایبند باشند. سؤال مهمی که وجود دارد این است که چرا این طرح موفق نبوده است؟ روشن شدن پاسخ این پرسش جلوه آموزه های دین درباره عفاف را مشخص تر خواهد ساخت.
علت ناکارآمدی برنامه فقط خویشتنداری در الگو اجرایی آن است. هر چند اصل چنین برنامه ای گامی مثبت به شمار می رود، اما شیوه اجرایی آن نقص دارد. الگوی اجرایی این برنامه چیزی است به نام«عشق بدون سکس». لذا یکی از مباحث مطرح در این برنامه، راه های ابراز عشق بدون سکس است. این برنامه، عفت و خویشتنداری را فقط در امر آمیزش دانسته و دیگر امور را آزاد گذاشته است در حالی که نمی توان مقدمات را آزاد گذاشت و انتظار داشت که عفت زنان و مردان حفظ شود.
پس از این آسیب شناسی، معتقد شدند که برای حفظ عفاف باید مهارت هایی را کسب نمود و لذا مسأله جدیدی به نام «مهارت های خویشتنداری جنسی» را طرح کرده و هم اکنون به آموزش این مهارت ها می پردازند. به عنوان نمونه در یک مورد شش مهارت برای خویشتنداری جنسی مطرح شده که عبارتند از:
- لباسهای مناسب بپوش. طرز لباس پوشیدن تو برای دیگران پیامهایی می فرستد حتی اگر تو قصد این کار را نداشته باشی. مردان مخصوصاً از طرز لباس پوشیدن تأثیر می پذیرند و تحریک جنسی می شوند.
- از دارو و ... استفاده نکن، این دو توانایی تصمیم گیری و مقابله با نه گفتن راکاهش می دهند.
- برای مدتی طولانی با هم تنها ننشینید، زیرا این کار به سرعت، به ارتباط فیزیکی شدید منجر می شود.
- با افرادی که اهداف مشابهی مانند تو دارند، بیرون برو ...که حفظ سیستم ارزشی را برای تو آسان می کند.
- نیاز عشق خود را بشناس. شناخت نقاط آسیب پذیر خود، تو را از اشتباهات جدی حفظ می کند.
- معیار خود را در سطحی بالا قرار ده و آن را قبل از آن که اوضاع حاد شود، معین کن.
همان گونه که مشاهده می کنید در اولین مورد از حجاب و پوشش سخن به میان آمده، در دومین مورد از مشروبات الکلی و در سومین مورد از خلوت نکردن با نامحرم، در چهارمین مورد از دوستان ناباب، در پنجمین مورد از نقطه ضعف شخصی هر فرد و در ششمین مورد از بالا بردن سطح معیار. هر کدام از این مهارت ها به نوعی در دین مطرح شده اند.
بحث مهم دیگری که در همین زمینه مطرح شده، آموزش «مهارت های نه گفتن» می باشد. بررسی ها نشان داده بسیاری افراد بدین خاطر خویشتنداری خود را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای سکس از طرف مقابل، مقاومت کنند. به همین دلیل سناریوهایی را طراحی کرده و به جوانان و نوجوانان آموزش می دهند که در چنین موقعیت هایی چه باید بگویند و چگونه مقاومت کنند. جالب اینجاست که بررسی های آماری، نشان از گرایش روز افزون دختران امریکایی به حجاب دارد. علاقه رو به افزایش دختران جوان نیویورکی به پوشیدن لباس‌هایی که بخش‌های بیشتری از بدن را بپوشاند و کمتر آنها را در معرض دید دیگران قرار دهد، توجه محققان را به خود جلب کرد.
محققان دلیل این روی آوردن دختران جوان به حجاب را تمایل آنها به داشتن کنترل خویش و راحت بودن از آزار دیگران می‌دانند و اضافه میکنند: به طور کلی گرایش به مذهب، رفتن به کلیسا و مقابله در برابر فرهنگ عمومی بی‌بندوباری علامت آن است که نسل جوان قصد دارد که خودش بر خود کنترل بهتری داشته باشد.
از آنچه تا کنون گفتیم، دو نتیجه می توان گرفت: یکی این که عفاف ضرورت زندگی است و بدون آن زندگی بشر به مخاطره می افتد. بشر غربی که برنامه زندگی اش را از خدای مهربان نگرفت و دست از دامن دین برکشید، رفت و رفت، و آنقدر آزمون و خطا کرد تا بالاخره به همان عفاف یا خویشتنداری جنسی بازگشت؛ اما با هزینه ای بسیار سنگین و جبران ناپذیر. چه سال های زیادی که از بشر غربی تلف شد و چه انسانهایی که در این میان هلاک شدند و چه سرمایه هایی که از دست رفتند. ما باید خداوند متعال را هزاران بار شکر کنیم که دست در دستان مبارک پیامبر اکرم (ص) و خاندان مطهرش داریم و برنامه زندگیمان را از طریق آنان از خدای مهربان می گیریم و پشت سر آنان راه زندگی را می پیماییم. اگر این نعمت بزرگ نبود، ما نیز باید آنقدر هزینه می پرداختیم تا به یکی از آموزههای دین دست می یافتیم؛ و اما نتیجه دوم این که حفظ عفاف و دست یافتن به برکات آن نیازمند مهارت است. بدون داشتن مهارت نمی توان عفاف را به درستی حفظ کرد.
منبع: سایت سواد زندگی
گروه خانواده و زندگی سایت تبیان - نسرین صفری
مقالات مرتبط
