تبیان، دستیار زندگی
باید اعتراف كنیم كه ما در مملكتمان كتابخوان حرفه ای خیلی كم داریم و اكثر كسانی كه كتاب می خوانند، كتاب بخش كوچكی از زندگیشان را پر كرده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتاب‌خوان حرفه‌ای کم داریم

کرم کتاب

اگر بخواهیم در میان كالاهایی كه ایرانی ها برای زندگی خود تهیه می كنند‌ جایی برای كتاب بیاییم، به طور حتم این جایگاه چندان چشمگیر نخواهد بود. البته باید هم این طور باشد؛ چرا كه كتاب در خرید های ما كالایی ثابت نیست و شاید سال به سال هم اقدامی برای تهیه آن نكنیم.

این در حالی است كه اهمیت این كالای فرهنگی كمتر از دیگر مایحتاج زندگی نیست و ما باید در خریدهایمان برای آن سهمی در نظر بگیریم. البته این صورت مسأله است و باید برای حل این بحران همه چیز را خوب بررسی كنیم. در واقع باید مقوله كتاب را فراتر از مسائل اقتصادی و با نگاهی عمیق بررسی كنیم.

اما ما در جامعه مان، هر چقدر هم كه از نظر كتابخوانی بی بضاعت باشیم، افرادی داریم كتابخوان. این افراد كه بیشترشان تحصیل كرده هستند، در این چند سال اخیر تا حد زیادی از كتاب فاصله گرفته اند. گاهی به نظر می رسد به خاطر مسائل روز و سیاست و به دنبال آن زیاد شدن روزنامه ها و مجلات، جای كتاب را رسانه های نوشتاری پر كرده اند، ولی این گونه نیست. روزنامه و مجله موجب دوری از كتاب نمی شوند و برای مطالعه انگیزه ایجاد می كنند. حتی خیلی از ما خواندن را از روزنامه و مجله شروع می كنیم.

زیاد شدن روزنامه ها و مجلات هم در این راستا خوشحال كننده است و همان طور كه گفته شد، ضرری را متوجه كتـــاب و كتابخــوانی نمی كند. پس مشكل در چیزهای دیگری است. مشكلاتی كه هم درست هستند و هم درست نیستند. این تناقص به خاطر برخورد دوگانه ای است كه می توان با این مشكلات داشت. و چقدر خوب است این برخورد چیزی كه الآن هست نباشد.

اگر بخواهیم در میان كالاهایی كه ایرانی ها برای زندگی خود تهیه می كنند‌ جایی برای كتاب بیاییم، به طور حتم این جایگاه چندان چشمگیر نخواهد بود

اما این یك وجه قضیه است و مسئله اصلی چیز دیگری می باشد. در واقع مسأله اولی دردی است، این دومی آفتی. آمار نشان می دهد كه جامعه ما وقت و انرژی كه برای خواندن كتاب صرف می كند، بسیار كم است. در واقع بیشتر افراد جامعه ما كتاب‌خوان نیستند. این در كشوری كه سطح سواد مردمش در این چند سال اخیر بیشتر شده، تاسف انگیز است.

ما كتــاب نمی خوانیم و ماندن تیراژ كتاب در دو و سه هزار تا ملاك این گفته است. مقایسه كتابفروشی ها با اماكن خرید و فروشگاه ها، ‌دلیل دیگر این ادعاست. و خلاصه عقب ماندن ما از نظر فكری و علوم شاهد بعدی این كلام است. به خصوص كه با این سیستم آموزشی كشور و این كتاب های پر حجم و بی محتوای درسی، مدام در حال درجا زدنیم. باعث تأسف است كه هر آنچه هم در این مورد چاره اندیشی شده تأثیر زیادی از خود به جا نگذاشته است. شاید این بدان خاطر است كه ریشه ای با این مسأله برخورد نكرده ایم.

باید اعتراف كنیم كه ما در مملكتمان كتابخوان حرفه ای خیلی كم داریم و اكثر كسانی كه كتاب می خوانند، كتاب بخش كوچكی از زندگیشان را پر كرده است. طبیعی است كه این افراد با كوچكترین مشكلی كه برایشان پیش می آید، این كوچكترین جز زندگی را كنار می گذارند و در كوتاه مدت فراموش می كنند. بر عكس، كتابخوان حرفه ای چون كتاب بخش مهمی از زندگی اش را تشكیل می دهد، در مقابل این مشكلات می ایستد و با راه حل های منطقی همچنان جای كتاب را در زندگی خود محفوظ می دارد.

باید اعتراف كنیم كه ما در مملكتمان كتابخوان حرفه ای خیلی كم داریم و اكثر كسانی كه كتاب می خوانند، كتاب بخش كوچكی از زندگیشان را پر كرده است

غرض از این مقدمه كوتاه، ریشه یابی مشكلاتی است كه افراد كتابخوان جامعه به عنوان سدی در برابر كتابخوانی بیان می كنند. مشكلاتی كه در نگاه اول درست به نظر می رسند، ولی وقتی عمیق به آنها بنگریم، می بینیم آنقدر سطحی و تو خالی اند كه فقط حرفه ای نبودن در كتابخوانی موجب آوردن چنین بهانه هایی می شود.

اولین مشكل و در واقع عمده ترین آن كه مدام تكرار می شود، مشكل اقتصادی و به دنبال آن افزایش قیمت كتاب است. این افزایش قیمت كه تحت تأثیر دیگر كالاها صورت گرفته است، در حال حاضرمشكل بزرگی شده است و افراد كتابخوان برای خرید، بیش از این كه به عنوان كتاب توجه كنند، به قیمت آن نظر دارند. این در حالی است كه رشد قیمت كتاب در مقایسه با دیگر كالاهای هنری با دیگر كالاها تفاوت چندانی نداشته است و می بینیم كه آنها قیمتی ندارند و حتی در شرایط فعلی هم نمی توان روی آنها نام گران را گذاشت.

در صورتی كه در اكثر نقاط دنیا، كتاب و دیگر كالاهای فرهنگی و هنری جزو گرانترین كالاها هستند. اگر گفته شود كه ما خیلی از كشورهای دیگر عقب هستیم و نباید خود را با آنها مقایسه كنیم و در ضمن یادمان نرود در این زمینه حرفه ای نیستیم؛ باز راه حل هایی هستند كه این مشكل را به راحتی از سر راه بر می دارند.

رشد قیمت كتاب در مقایسه با دیگر كالاهای هنری با دیگر كالاها تفاوت چندانی نداشته است و در شراط فعلی هم نمی توان روی آنها نام گران را گذاشت

اولین و ساده ترین راه كه در اكثر نقاط كشور هم می شود به آن تكیه كرد، عضویت در كتابخانه های عمومی است. الآن خدماتی كه كتابخانه های عمومی ارائه می دهند، آن طور هست كه اكثر ما را راضی كند. هزینه عضویت در این كتابخانه ها هم آنقدر پایین است كه هر كسی از عهده آن بر می آید. پس می بینیم كه با كمترین هزینه هم می شود كتاب خواند.

عضویت در كتابخانه های عمومی موجب می شود با برخورداری از یك محیط مناسب و آرام، به راحتی مطالعه كنیم. دیگر آن كه می توانیم از كتاب هایی كه قیمت بالایی دارند و قادر به تهیه آنها نیستیم، استفاده كنیم. البته جا دارد سرویس دهی این كتابخانه ها بهتر از این هم باشد و شرایط به صورتی مهیا شود كه همه افراد جامعه، و نه فقط قشر تحصیلكرده، از آنها استفاده كنند.

راه حل دیگری كه برای حل این مشكل بنظر می رسد، خرید از نمایشگاه بین المللی كتاب و كتابفروشی های ثابت است. هر ساله به غیر از نمایشگاه بین المللی كتاب، نمایشگاه های متفرقه نیز برگزار می شود. این نمایشگاه ها كه كتاب را با تخفیف عرضه می كنند، مكان خوبی برای خرید این كالا با قیمت پایین ترند.

حسن دیگر این نمایشگاه ها كه كتاب را با تخفیف عرضه می كنند، مكان خوبی برای خرید این كالا با قیمت پایین ترند. حســن دیگر این نمایشگاه ها، جمع بودن همه كتاب های منتشره در یكجاست.


منبع: روزنامه‌ی اطلاعات

گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی