تبیان، دستیار زندگی
خنده را از من بگیر تصویری است از زندگی رفته یک نسل؛ نسلی که کودکی خود را در سال های جنگ پشت سر گذاشت؛
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خنده را از من بگیر

خنده را از من بگیر

«خنده را از من بگیر» نخستین رمان جواد ماه زاده، اثری است در ۱۴فصل که هر فصل نیز از عنوانی مرتبط با مضمون آن برخوردار است.

نویسنده‌ی رمان، جوانی است متولد ۱۳۵۷ و به بچه های نسل پس از انقلاب تعلق دارد؛ نسلی که دوران کودکی و نوجوانی اش همزمان بوده با سال های جنگ تحمیلی میان ایران و عراق و حضور در این دوران و لمس واقعیت های آن از نزدیک باعث شده است که همواره تصویری از آن سال ها و حال وهوای حاکم بر آن در ذهن داشته باشد.

سال های شنیدن مارش های نظامی، آژیر حمله های هواپیماهای دشمن بر شهرها و دیدن اعزام رزمندگان به جبهه های جنگ و... اتفاقاتی که تجربه روزمره زندگی مردم جامعه ایرانی در آن روزگار محسوب می شدند.

جواد ماه زاده با توجه به این دست تجربیات در دوره کودکی خود، کوشیده است در رمانی که به آن روزها می پردازد، تصاویری از آن زمان را در لابه لای رخدادهای رمانش پیش روی مخاطب قرار دهد. نگاه جواد ماه زاده به جنگ نگاهی توأم با واقع گرایی است و تاکید او بیشتر روی تاثیری است که جنگ ناخواسته بر زندگی مردم در پشت خط های مقدم جنگ و در شهرها می گذارد؛ تاثیری که هم در حیات اجتماعی و هم حیات خانوادگی مردم قابل ردیابی است.

خنده را از من بگیر تصویری است از زندگی رفته یک نسل؛ نسلی که کودکی خود را در سال های جنگ پشت سر گذاشت؛ گرفتار در یک موقعیت دشوار که کودک را کودکی نکرده بزرگ می کند

رمان به شیوه اول شخص مفرد روایت می شود. راوی رمان نوجوانی است به نام امیر، از خانواده ای کم وبیش فقیر که ساکن شهر کرج هستند. در واقع راوی نوجوانی است هم نسل و یا هم سن و سال خود نویسنده که در سال های جنگ تحمیلی میان ایران و عراق تجربیاتی مشابه را پشت سر گذاشته است.

امیر نیز همچون بسیاری از نوجوانان این سال ها به جای آنکه به اقتضای سن و سال خود در حال گذار از دوران نوجوانی و دلمشغولی های این سن و سال باشد، به دنیایی پرت می شود که شرایط و مناسبات دیگرگونه ای دارد و این چنین است که با جابه جا شدن نوع تجربیاتی که به اقتضای سن و سالش باید داشته باشد با تجربیاتی که به ضرورت زمان جنگ پیش کشیده می شود، تاثیری عمیق پذیرفته و گویی زودتر از موعد مقرر دنیای بزرگ ترها را درک و احساس می کند. بنابراین در یک مسیر تدریجی سرانجام به نقطه ای می رسد که خود را یک آدم بزرگ احساس می کند.

«خنده را از من بگیر» رمانی حادثه محور نیست، حتی از آن دست آثار هم نیست که به کمک اتفاقات ساده ای که در پی هم روی می دهند، فراز و فرود دراماتیک را به وجود آورده و خوانندگان را با خود همراه کند. جواد ماه زاده بیش از هر چیز به موقعیت ها و فضاسازی ها اهمیت داده است و شخصیت ها نیز تا آنجا که در این راستا قرار می گیرند با پرداخت مناسبی روبه رو شده و روابط میان آنها زنده و ملموس ترسیم شده است.

نویسنده بیش از هر چیز به موقعیت ها و فضاسازی ها اهمیت داده است و شخصیت ها نیز تا آنجا که در این راستا قرار می گیرند با پرداخت مناسبی روبه رو شده و روابط میان آنها زنده و ملموس ترسیم شده است

ماه زاده با استفاده از این زاویه دید اول شخص، زمینه ای را فراهم می آورد که خواننده احساس حضور در صحنه رمان و مشارکت در آن را داشته باشد؛ مشارکتی که با توجه به فضای غیرماجرایی آن بیشتر در آشنایی با شخصیت ها و نمایش روابط میان آنها بوده است.

در واقع ماه زاده در بخش هایی از رمان با استفاده از وارد کردن شخصیت های فرعی در آن، قصه را به جلو می برد. به این ترتیب اگرچه خنده را از من بگیر به لحاظ شخصیت پردازی و توجه به رابطه ها امتیازاتی رابه دست می آورد اما از سوی دیگر به دلیل کندشدن رمان، احتمال از دست دادن همراهی مخاطب را به میان می کشد.

خنده را از من بگیر تصویری است از زندگی رفته یک نسل؛ نسلی که کودکی خود را در سال های جنگ پشت سر گذاشت؛ گرفتار در یک موقعیت دشوار که کودک را کودکی نکرده بزرگ می کند.

حمیدرضا امیدی سرور


گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی