تبیان، دستیار زندگی
دیگر نه پسر از وظایف پدرانه خود چیزی یاد می گیرد و نه دختر از وظایف مادرانه چیزی می فهمد، این یعنی سر آغاز بی زندگی در زیر چتر زندگی نوین ...!!!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازی نرم باربی ها با کودکان

عروسک باربی با خالکوبی یا تاتو

بخش اجتماعی- سر آغاز بی زندگی در زیر چتر نوین زندگی

هنوز خیلی از آن زمان ها نگذشته که بچه ها با شور و حال خاص و وصف ناپذیری اسباب بازی هایشان را وسط حیاط خانه پخش کرده و بازی می کردند. یکی می شد مادر و یکی می شد پدر و عروسک ها هم نقش بچه ها را بازی می کردند. بچه ها مدام ادای پدر و مادرشان را در می آوردند، کسی که نقش مادر را بازی می کرد به آشپزی، تمیز کردن خانه، صحبت، دیدن کارتون و بازی با بچه ها می پرداخت و کسی که نقش پدر را بازی می کرد، صبح زود برای کار به بیرون از خانه  رفته و نزدیک غروب و اوایل شب به خانه بر می گشت و همه دور هم جمع می شدند. پس از چیدن سفره شام توسط مادر خانه، همگی کنار هم شام را خورده و پدر بابت غذای خوشمزه ای که مادر پخته بود از او تشکر می کرد. پس از آن بچه ها با پدرشان در مورد مدرسه، کارهایی که در طول روز انجام داده بودند صحبت می کردند و پدر هم با مهربانی خاصی به صحبت هایشان گوش می داد. سپس شب، هنگام خواب فرا می رسید و پدر و مادر عروسک ها را بوسیده و در کنارشان می خواباندند و برایشان قصه می گفتند و این گونه بنیان خانواده ها محکم می شد . هم چنین فیلم ها و کارتون هایی که در آن دوران پخش می شد، در راستای تحکیم همان بنیان ها بود. برای مثال در آن زمان شخصیت های محبوب دختربچه ها حنا، کوزت، ممول، دختر مهربون، پرین، پسر شجاع و بسیاری از این قبیل شخصیت های کارتونی بودند که همه شان رفتاری آموزنده و تقریبا مطابق با فرهنگمان را به کودکان می آموختند. این ها الگوهای بچه های آن دوران بودند که تصاویرشان بر روی جلد دفتر ها، جامدادی، برچسب ها و ... حک می شد و بچه ها با دیدن آن ها به یاد مهربانی دختر مهربون ، کمک های پسر شجاع به دیگر حیوانات و غیره می افتادند . در نهایت این افراد برای کودکان در نقش الگو ظاهر می شدند، الگوهایی که حداقل تاثیر گذاری مثبتشان بیش از تاثیر گذاری منفی شان بود .

این بود دوران کودکی بسیاری از بچه های هم سن و سال من در حدود پانزده سال پیش و قبل از آن که زمان زیادی از آن نمی گذرد.

دیگر نه پسر از وظایف پدرانه خود چیزی یاد می گیرد و نه دختر از وظایف مادرانه خود که مهم ترین آن عاطفه و احساس مادریست چیزی می فهمد، این یعنی سر آغاز بی زندگی در زیر چتر زندگی نوین ...!!!

اما هم اکنون دیگر نه از مادر دیروز خبری است نه از فرزند دیروز. بازی بچه ها و به عبارت دیگر زندگی بچه ها بسیار متفاوت تر از زندگی بچه های دهه قبل شده است. بچه های امروزی صبح ها که از خواب بیدار می شوند باید تا پایان ساعت کاری پدر و مادر در مهد کودک ها حبس شوند. تنها زمانی که اعضای خانواده می توانند دور هم جمع شوند، ساعات پایانی شب آن هم حول محور سفره و غذاست، که در آن زمان هم پدر و مادر و هم فرزند خسته و در انتظار یک خواب راحت پس از یک روز تلاش در بیرون از منزل هستند، در نتیجه روابط و تعاملات احساسی و عاطفی بین اعضای خانواده محدود شده و فرصتی برای انتقال تجربیات از والدین به فرزندان باقی نمی ماند و با این روش دیگر نه پسر از وظایف پدرانه خود چیزی یاد می گیرد و نه دختر از وظایف مادرانه خود که مهم ترین آن عاطفه و احساس مادریست چیزی می فهمد، این یعنی سر آغاز بی زندگی در زیر چتر زندگی نوین ...!!!

الگو سازی

عروسک باربی حامله عرضه شده در فروشگاه های ایران

در روش های تعلیم وتربیت، کلیدی ترین عامل بحث «الگو سازی» است. در واقع افراد در هر سن و جنسی به دنبال یافتن الگو برای خود هستند تا کارهایشان را مطابق با کارهای آن افراد و اشخاص انجام دهند. در این میان مهم ترین سن دوران کودکی است. بدیهی است که الگوهای برگزیده  دوران کودکی بدون بهره گیری از گزاره های عقلانی و بیشتر بر مبنای مولفه های عاطفی و احساسی است. در نتیجه کودکان بیش از گروه های سنی دیگر در معرض هجوم الگوهای ناشایست و مخرب هستند و بیشتر تحت تاثیر آن ها قرار می گیرند.

در زمان حاضر الگوی بچه ها و خصوصا دختران ما نه دیگر دختر مهربون، پسر شجاع، ممول و... بلکه باربی شده است. باربی با اندام زنانه ، وسایل زنانه، رفتارهای زنانه. باربی های بالغی که دوست پسر دارند و باردار هم می شوند ...!

اولین فیلم کامپیوتری باربی، باربی در فندق شکن نام داشت. این فیلم بیش از همه در پی تحریک انگیزه کودکان در یادگیری رقص غربی باله بود. در ادامه این فیلم ها و در راستای کارکرد تربیتی باربی، فیلم هایی که در آن باربی نقش هایی چون فاحشه، دزد، رقاص، مهمان دار هواپیما و ... داشت، تولید شد. این در حالی است که اغلب مخاطبان فیلم های باربی، کودکان و نوجوانانی هستند که به طور فعال در حال الگوپذیری از محیط اطرافشان هستند، محیطی که در آن نقش والدین بسیار کمرنگ شده است و این الگو پذیری اغلب با معیارهای غیرعقلانی و صرفا با معیارهای احساسی صورت می گیرد.

هجوم این عروسک نیمه عریان با ژست های زننده نشان از تهاجم فرهنگی خاص است که اختصاصا دختربچه ها را هدف قرار داده است که و در تلاش است نوعی زندگی آمریکایی را به کودکان و نوجوانان جهان تحمیل کند

عروسک و تهاجم فرهنگی

یکی از مهم ترین کالاهای فرهنگی که در تعلیم و تربیت کودکان نقش دارد اسباب بازی است. به عبارت دیگر اسباب بازی و هر چیز فرهنگی دیگر ، با رد پایی از عقاید و فرهنگ  و تمدن کشور سازنده آن به بازار عرضه می شود. اسباب بازی های بچه ها هم از چنین شخصیت های کارتونی الگوبرداری شده است. یکی از مهم ترین این اسباب بازی ها عروسک است که دارای تاثیرگذاری فرهنگی، اخلاقی و تربیتی بسیاری است. کودکان به طور غیرمستقیم از عروسک های خود الگو و سرمشق می گیرند و از آموزه های نهانی آن ها تبعیت می کنند. در نتیجه عروسک بالاترین عامل در شکل دهی به شخصیت کودکان و علی الخصوص دختران است . دختران و زنانی که آینده یک  ملت هستند و پیروزی و انحطاط یک ملت بستگی به نحوه تربیت دختران و زنان آن دارد (البته می توان از عروسک  مرد عنکبوتی و بن10، برای الگودهی به پسران هم یاد کرد ولی در این مقاله تمرکز ما بیشتر بر روی عروسک باربی و دختران است ).

عروسک باربی حامله به همراه دوست پسر خود «پل» عرضه شده در فروشگاه های ایران

عروسک هایی که بچه های دیروز به آن عشق می ورزیدند، عروسک هایی با سایز و اندام بچه گانه و کودکانه بودند و دیگر خبری از لباس های فشن، موهای رنگ شده و... نبود. اما عروسک باربی که در زمان حاضر یکی از مهم ترین همبازی های کودکان و دختران ما شده، دیگر تداعی کننده چهره پاک و معصوم بچه گانه نیست، بلکه عروسک باربی نمایانگر یک زن 20ساله آمریکایی با تمام مشخصات اندام های جنسی است.

هجوم این عروسک نیمه عریان با ژست های زننده نشان از تهاجم فرهنگی خاص است که اختصاصا دختربچه ها را هدف قرار داده است که و در تلاش است نوعی زندگی آمریکایی را به کودکان و نوجوانان جهان تحمیل و مردان و زنان آینده جهان را با فرهنگ و ارزش های خود به ویژه در مورد نحوه لباس پوشیدن و آرایش کردن در مقابل حجاب نماد بارز زنان مسلمان تربیت کند و در نتیجه نیازهای واقعی انسان ها را در این گونه تجملات خلاصه می کند. به همین منظور شرکت متل، تولید کننده عروسک باربی، برای تاثیر گذاری بیشتر و عمیق تر عروسک های باربی با پوست قهوه ای، سیاه و زرد تولید کرده تا دختران کشورهای گوناگون را به سوی خود جلب کند ، این باربی ها با وجود داشتن پوست تیره، فاقد خصوصیات نژاد سیاه پوستان هستند و همگی قدی بلند و اندامی لاغر دارند .

نکته قابل توجه این است که عروسک باربی نه تنها الگوی دختر بچه ها بلکه الگوی خانم های جوان و بزرگسال هم شده است

وارد شدن این عروسک ها به دنیای دختربچه ها باعث می شود که آن ها از دنیای بچگی شان لذت نبرند، زیرا هدف سازندگان این عروسک پیش از جنبه سرگرمی ، کنترل ذهن کودکان و هدایت آن به سمت تحریک غرائز جنسی بوده است. در نتیجه دختران ما بچگی نکرده بزرگ می شوند و بزرگ نشده وارد دنیای زنانه می شوند و شور و شوق از سنوات عمرشان حذف شده و آن ها بدون تغذیه روحی، روانی، آموزشی و دینی بی مقدمه وارد معرکه زنانه می شوند.

این تهاجم فرهنگی صرفا در تولید عروسک خلاصه نمی شود ، بلکه انواع لوازم و وسایلی که مورد استفاده کودکان قرار می گیرد مانند لوازم التحریر، کیف، لباس و... را که به ظاهر تامین کننده نیاز کودکان ولی در اصل در پی بر آوردن اهداف پلید فرهنگ غربی است شامل می شود . استفاده از این وسایل در طول زمان تاثیرات کوتاه مدت و بلند مدت بر ذهن کودکان گذاشته و باعث تغییر ذائقه فرهنگی و ارزشی شان شده و در نهایت نوعی احساس بی هویتی و بی اعتمادی و از خود بیگانگی در آن ها به وجود می آورد و پایه و اساس ارزش های پذیرفته شده آنان را فرو ریخته و الگوی برنامه ریزی شده خود را به آن ها عرضه می کنند.

عروسک باربی در کهولت سن

نکته قابل توجه این است که عروسک باربی نه تنها الگوی دختر بچه ها بلکه الگوی خانم های جوان و بزرگسال هم شده است، به طوری که در غرب الگوپذیری از باربی تا حدی شده است که بسیاری از خوانندگان و هنرپیشه ها خود را به تیغ جراحان سپرده تا چهره و اندامی باربی گونه برایشان درست کنند. در حالی که اگر باربی واقعی وجود داشت می بایست قدی حدود 190سانتی متر و وزنی حدود 54کیلوگرم می داشت که  انسانی  با این اندام به هیچ وجه حتی قادر به راه رفتن هم نخواهد بود.

جالب است بدانید که یک ضرب المثل انگلیسی می گوید انسان هرچقدر پولدارتر و لاغرتر شود باز هم کم است . در نتیجه تمامی این افکار و عقاید در دهه 90 میلادی به علت کاهش نرخ تولید مثل در غرب و به ویژه آمریکا، فکر چاره را در آن دیدند که در سال 1995 باربی با جنینی در شکم به بازار عرضه کنند تا در دختران نوجوان و زنان نوعی اشتیاق به مادر شدن ایجاد کنند. زیرا به اعتقاد آنان بارداری و زایمان تناسب اندام را ازبین برده و باعث بد هیکل شدن و چاقی می شد.

ملاحظه دقت و ظرافت در طراحی این سلاح موثر و فراگیر فرهنگی نشان از رصد دائمی تغییرات فرهنگی و سیاسی دنیا توسط سازندگان عروسک باربی دارد

عروسک باربی هندی

سخن آخر

دقت در پدیده عروسک باربی و تاثیرگذاری آن در طول بیش از نیم قرن هر انسان خردمندی را به تامل وا می دارد که چگونه یک عروسک می تواند این همه تاثیرات مخرب فرهنگی ، اجتماعی ، روانی و …. داشته باشد و چه ماهرانه توانسته از غفلت میلیون ها انسان سوء استفاده کرده و در قلعه ی ذهن آن ها خانه کند . نتیجه اینکه در میان عروسک هایی که تاکنون ساخته شده باربی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است چرا که باربی تنها یک عروسک نیست بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه ی جنگ فرهنگی است و به همین خاطر برای تولید و تبلیغ و توزیع آن متخصصین فراوانی گرد هم جمع شده و نهایت تلاش خود را کرده اند و در نهایت تلاششان به ثمر رسیده است .

ملاحظه دقت و ظرافت در طراحی این سلاح موثر و فراگیر فرهنگی نشان از رصد دائمی تغییرات فرهنگی و سیاسی دنیا توسط سازندگان عروسک باربی دارد . در همین راستا این جمله از براندا آندولینا بازار یاب کمپانی متل بسیار تکان دهنده است که گفته بود : «ما همواره با دقت آمار نوزادان متولد شده را بررسی می کنیم و ترکیب والدین و فرهنگ و زبان آن ها را کاملا در نظر می گیریم».

از این نکته نباید غفلت کرد که غرب و به ویژه آمریکا ، برای تعریف انسان معیار خود از همه ی ابزارهای فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و... خویش بهره می برد و البته به کمک رسانه های ارتباط جمعی پذیرش این مدل و معیار را مطلوب و قابل دستیابی جلوه می دهد .

اما روی دیگر سکه مقابله با این هجوم گسترده و استفاده از قابلیت های فراوان اسباب بازی در الگو سازی برای دختران و مادران آینده جامعه است، چنانچه در فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی زن از جایگاه ویژه برخوردار بوده و سلامت او تضمین کننده سلامت جامعه محسوب می شود. اگر چه دارا و سارا و دیگر اعضای خانواده او آغاز قابل تقدیر و موثری در ورود به این مسیر بوده اند اما به هیچ وجه کافی نبوده و پاسخگوی این هجمه عظیم فرهنگی نخواهد بود . موفقیت این امر و دستیابی به الگویی برای تربیت دختران در گرو یک عزم ملی و سامان دهی همه ی توان فکری ، فرهنگی ، اقتصادی و … برای تحقق آن است و تردیدی نیست که اگر در مسیر تربیت مادران فردای سرزمینمان موفق شویم آن روز است که می توانیم مدعی ترسیم آینده ای روشن و جامعه ای آباد توام با سلامت اخلاقی و روانی برای همه ی مردم باشیم .

فاطمه برادران

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم:مسلم حقیقی