آقا درباره جنگ نرم می گویند
( قسمت سوم)
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت
علىرغم همهى آنچه كه انجام گرفته است در این سه دهه؛ توطئههاى گوناگون، از موذیگرىها و توطئههاى براندازى و كودتا كه در سالهاى اول، دههى اول انقلاب بود، تا جنگ تحمیلى، تا توطئههاى به اصطلاح نرم از بعد از دههى اول و بعد از پایان جنگ به این طرف تا امروز، ملت ایران و جمهورى اسلامى ثابت كرد كه شایسته و لایق باقى ماندن است؛ با قدرت ایستاد. بعد از این هم حوادث گوناگون عالم نخواهد توانست این درخت تناور را تكان بدهد، كه آن روزى كه یك نهال بود، نتوانستند از جا درش بیاورند، امروز تبدیل شده به یك درخت تناور و ریشهدار. جمهورى اسلامى را نمیتوانند تكان بدهند. ما باید خودمان مراقب باشیم كه از درون پوك نشویم؛ از درون پوسیده نشویم. از دشمن بیرونى، آن وقتى كه ما سلامت معنوى خودمان را حفظ كردیم، راهى را كه اسلام و جمهورى اسلامى به ما نشان داده، پیش رفتیم و از آن راه منحرف نشدیم، مطلقا ترسى نداریم؛ به ما آسیبى نمیزند؛ نمیتواند آسیب بزند.
(1387/09/24)
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان دانشگاههاى استان یزد
آنى كه ما به شدت نیازمند اعتماد به نفس او هستیم، قشر جوان ماست؛ بخصوص قشر جوان اهل علم و فرزانه و بالقوه اداره كنندهى بخشى از آیندهى این كشور؛ چه اداره كنندهى علمى، چه اداره كنندهى سیاسى، چه اداره كنندهى عملى و اجرائى. این قشر باید توصیهى به اعتماد به نفس را - كه من دیروز به صورت گذرا گفتم و امروز میخواهم قدرى بیشتر دربارهى آن حرف بزنم - درست به گوش بشنود و از اعماق دل بپذیرد و در همهى فعالیتهاى خود آن را محور و ملاك قرار بدهد.
چرا من مسئلهى اعتماد به نفس را اصلاً مطرح میكنم؟ مگر در كشور چه اتفاقى افتاده كه بنده اصرار دارم روى اعتماد به نفس ملتمان یا جوانانمان تكیه كنم؟ توضیحى وجود دارد. ملت ما بر اثر انقلاب، بر اثر دفاع مقدس، بر اثر تأثیر شخصیت ویژهى امام - كه حالا بعد اگر انشاءاللَّه یادم ماند، اشاره میكنم كه در ایجاد اعتماد به نفس ملى، شخص امام و عناصر تشكیل دهندهى شخصیت او، یكى از بیشترین تأثیرها را داشت - و بر اثر پیشرفتهاى گوناگون، امروز به یك نصاب قابل قبولى از اعتماد به نفس دست یافته است. بیم آن هست كه در عرصهى جنگهاى روانى و تبلیغاتى و به اصطلاح جنگ نرم بین ما و دشمنانى كه بسیار اصرار بر ادامهى این نبرد دارند، این اعتماد به نفس یا خدشه پیدا كند، تضعیف بشود، متزلزل بشود یا لااقل در حدى كه ملت ما به آن احتیاج دارد، پیش نرود. ما در نیمهى راهیم. من به عیان مىبینم كه در ذهن و زبان و عمل بسیارى از برجستگان كشورمان این اعتماد به نفس هنوز به حد نصاب لازم نرسیده.
(1386/10/13)
امروز مهمترین چالش بیرونى تحمیلىِ ما، از ناحیهى امریكاست؛ در این هیچ تردیدى نداشته باشید
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى
آزادى را نباید بد معنا كرد. آزادى یكى از بزرگترین نعمتهاى الهى است كه یكى از شعبش آزاداندیشى است. بدون آزاداندیشى، این رشد اجتماعى، علمى، فكرى و فلسفى امكان ندارد. در حوزههاى علمیه، دانشگاه و محیطهاى فرهنگى و مطبوعاتى، هو كردن كسى كه حرف تازهاى مىآورد، یكى از بزرگترین خطاهاست؛ بگذارید آزادانه فكر كنند. البته من فهم غلط از آزادى را تأیید نمىكنم؛ من باز گذاشتن دست دشمن را در داخل براى اینكه مرتباً گاز سمّى تولید كند و در فضاى فرهنگى یا سیاسى كشور بدمد، تأیید نمىكنم؛ من براندازى خاموش را - آنچنانى كه خود امریكاییها گفتند و عواملشان چند سال قبل در اینجا سادگى و بىعقلى كردند و به زبان آوردند - برنمىتابم و رد مىكنم؛ اما توسعهى آزادى و رها بودن میدان براى پرورش فكر و اندیشه و علم و فهم، ربطى به اینها ندارد. ظرافتى لازم است كه آدم این دو منطقه را از همدیگر باز بشناسد و مرز اینها را معین بكند. آزادى و آزاداندیشى، یكى از مبانى اصلى اصولگرایى است.
امروز مهمترین چالش بیرونى تحمیلىِ ما، از ناحیهى امریكاست؛ در این هیچ تردیدى نداشته باشید. اینها روى خاور میانه از قرن نوزدهم برنامهریزى دارند - نه امریكاییها، غرب - چون خاورمیانه منطقهى فاصل بین دریاى مدیترانه و اقیانوس هند است.دریاى مدیترانه، محل استقرار دولتهاى استعمارگر است و اقیانوس هند، منطقهى مستعمرات؛ و خاور میانه بین این دو منطقهى حساس قرار گرفته، كه نمىتوانستند نسبت به آن بىتفاوت باشند. فشارهاى انگلیس روى ایران و نفوذش در قرن نوزدهم، براى حفاظت از هند - كه آن روز جزوِ دولت بریتانیا بود - انجام گرفت و ما آن روز قربانى هند شدیم؛ و این نسبت به همهى خاور میانه تعمیم دارد. پیدایش اسرائیل هم از همینجاست. بعد، عوامل گوناگون دیگرى هم پیدا شد: مسئلهى نفت، مسئلهى تقسیم متصرفات عثمانى بعد از جنگ اول و مسئلهى پیدایش شوروى، كه همهى اینها، موضوع را تشدید كرد. غرب، بعد هم در آخر میراثخوار غرب - امریكا - روى منطقهى خاور میانه برنامهریزى دارند. حالا در این منطقهى حساس كه در آن نفت و منطقهى راهبردى و استراتژیك جغرافیایى و سیاسى و همه چیز هست، ناگهان دولتى به نام «جمهورى اسلامى»، با اصول خودش و با ضدیت با مبانى ظالمانه و سیاست متجاوزانهى امریكا، سر بلند كرده است. بعضیها مىگویند: شما چرا لج امریكا را در مىآورید؟ لج امریكا را ملت درآوردند؛ شما درآوردید؛ جمهورى اسلامى را تشكیل دادید، لج امریكا درآمده، چه كارش كنیم؟ آنها در آن دورهى ده سالهى اول، با توطئهى براندازى سخت - جنگ تحمیلى و تحریم اقتصادى - شروع كردند؛ اما نتوانستند كارى بكنند. جنگ تحمیلى و تحریم اقتصادى، هر كدام به نحوى براى ملت ایران و جمهورى اسلامى یك فرصت شد. این ابرهاى تیرهاى كه آنها روى سر ملت ایران راه انداختند، در دل خود، براى ملت ایران بارانهاى نافعى داشت. جنگ، ما را مصمم و استوار كرد؛ تحریم اقتصادى، ما را به فكر اتكاى به خود انداخت و همهى این بركات را براى ما آورد. در دورهى بعد، براندازى نرم را دنبال كردند - تهاجم فرهنگى و شبیخون فرهنگى - كه آن هم به جایى نرسید و بعد از سالهاى متمادى، نتیجه این شد كه حالا یك دولت متكى به اصول و با شعار اصول سركار مىآید، كه پیداست تهاجم فرهنگى نتوانسته آن كارى كه آنها مىخواستند، بكند. بعد از این هم توطئههاى دیگر در راه است، كه ما باید خودمان را مصون كنیم. بخشى از این مصونیت با اتحاد، با ایمان، با به كارگیرى عقل و علم به وجود مىآید. تأكید مىكنم كه اگر انسان چشم را ببندد و راه بیفتد، كارى پیش نمىرود؛ با چشم باز، با حواس جمع، با اتحاد كلمه و با استفاده از همهى فرصتها باید پیش رفت. همهى مشكلات یكى پس از دیگرى حل خواهد شد؛ قلهها یكى پس از دیگرى فتح خواهد شد.
(1385/03/29)
آزادى را نباید بد معنا كرد. آزادى یكى از بزرگترین نعمتهاى الهى است كه یكى از شعبش آزاداندیشى است. بدون آزاداندیشى، این رشد اجتماعى، علمى، فكرى و فلسفى امكان ندارد
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اعضاى شوراى تأمین استانها
به نظر من غیر از مسائلى از قبیل قاچاق و عوارضى كه در این زمینه وجود دارد و در بعضى از مرزها و جاهاى گوناگون دیده مىشود، عمدهى آن چیزى كه باید آماج ذهن و فكر و عمل شما قرار گیرد، مسألهى براندازى است. كسانى كه این امر خباثتآمیز را دنبال و براى آن پول خرج مىكنند، درصددند این را از ذهن مسؤولان ردههاى مختلف، از ردههاى بالا تا پایین، دور كنند - در این زمینه مردم را چندان مورد خطاب قرار نمىدهند - تا مسؤولان ملتفت نشوند كه قضیه چیست و اینها بتوانند كارشان را انجام دهند. لذا هر كس از تلاش براى براندازى و اینكه توطئهاى علیه انقلاب و ملت ایران وجود دارد، بحث كند و یا از دشمن خارجى صحبت كند، جنجال عظیمى راه مىاندازند. امروز مسؤولان سیاسى و امنیتى دستگاههاى ضدّ نظام جمهورى اسلامى در امریكا و اروپا در گفتارهاى خودشان تصریح مىكنند و براى ایجاد رادیو پول مىدهند و مىگویند این براى مقابلهى با نظام جمهورى اسلامى است - این را تصادفاً بنده خودم از یكى از همین رادیوهایى كه مىدانید با پول سرویسهاى امنیتى امریكا به وجود آمد، شنیدم - تصریح هم نكنند، همه مىفهمند؛ اما تصریح مىكنند كه ما مىخواهیم با اساس نظام و استوانههاى آن مقابله كنیم؛ تصریح مىكنند كه باید قانون اساسى نظام عوض شود؛ تصریح مىكنند كه باید براندازى انجام گیرد؛ منتها لطف مىكنند و مىگویند براندازىِ آرام باید انجام گیرد! آیا این بخردانه و هوشمندانه است كه ما چشم خود را ببندیم و بگوییم نه، چنین چیزى وجود ندارد؟! واقعاً وجود دارد؛ نشانههایش را مىبینیم و احتیاج نداریم كه دنبال شواهد احتمالى بگردیم.
امروز یكى از كارهاى امنیتى مسؤولان اطّلاعات عبارت است از شناسایى نفوذیهایى كه از خارج وارد كشور مىشوند و خمپاره و مواد منفجره و امثال اینها را به داخل مىآورند. از آن طرف هم نمایندگان كنگرهى امریكا و فلان بخش ِ دولتى اروپا به اینها امضاء مىدهند! معناى این كارها چیست؟ آیا اینها به هم ربط ندارد و به یكدیگر متّصل نیست؟ كسانى كه اینها را راه مىاندازند و به داخل مىفرستند، همان كسانى هستند كه در كنگرهى امریكا یك طور و در فلان كشور اروپایى یك طور، از رئیس جمهور، از نخست وزیر و از نمایندهى مجلس تأیید و امضاء و كمك و تشویق و پول مىگیرند. مگر معناى ارتباط با خارج چیست؛ چرا ما باید چشمان خود را ببندیم؟ اگر ما دشمنِ خود را نبینیم و به فكر مقابلهى با او نباشیم، چه كسى ما را تشویق و تحسین مىكند؟ ما در داخل كشور، دشمن فرضى درست مىكنیم؛ جناحها همدیگر را دشمنِ عمده مىكنند؛ این جناح علیه آن جناح، آن جناح علیه این جناح! آیا این عقلایى است؟! آیا این لازمهى ادارهى درست كشور است؟!
(1379/11/25)
منبع:پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور