تبیان، دستیار زندگی
سلام هر كس برای خواستگاری دختر می‌آمد،پدر می‌گفت: ازدواج دختر من باید با اذن الهی انجام بشه. دیگه همه فهمیده بودند كه یك انسان عادی لیاقت همسرس این دختر رو نداره و باید كسی به خواستگاری بره كه از نظر صدق وصفا،ایمان اخلاص،فضائل معنوی واخلاقی نزد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهترین ازدواج دنیا
ازدواج دو معصوم

هر كس برای خواستگاری دختر می‌آمد، پدر می‌گفت:

ازدواج دختر من باید با اذن الهی انجام شود.

دیگه همه فهمیده بودند كه یك انسان عادی لیاقت همسری این دختر رو نداره و باید كسی به خواستگاری بره كه از نظر صدق و صفا، ایمان، اخلاص، فضائل معنوی واخلاقی نزدیك به پیغمبر باشه.

نظر همه به سمت علی علیه السلام جلب شد و امام رو تشویق به خواستگاری كردند. علی علیه السلام خدمت رسول خدا رسید و با شرم و حیا موضوع رو با پیغمبر مطرح كرد.پیامبر فرمود:

باید موضوع رو با فاطمه‌ام در میون بذارم.

پدر موضوع رو با دخترش در میون گذاشت.فاطمه علیها‌السلام سكوت كرد.پیامبر بلند شد وفرمود:

«الله اکبر سکوتُها اِقرارُها» (کشف الغمة، ج‏1، ص 50.)

سکوت فاطمه رضای اوست.

پیامبر هم با این ازدواج موافقت كرد و قرار شد مقدمات فراهم بشه. داماد اندوخته‌ای نداشت و  زره خودش رو فروخت وپولش رو خدمت پیامبر آورد. پیامبر مقداری از پول رو به سلمان داد تا برای فاطمه عطر تهیه كند و بقیه را به عمار و ابو بكر داد تا برای عروس و داماد وسایل زندگی تهیه كنند. جهیزیه فاطمه بشرح زیر تهیه شد: ( كشف الغمه، ج1، ص 359.)

1- یك پیراهن سفید .

2- یك روسرى بزرگ .

3- یك حوله خیبرى.

4- یك تختخواب كه از پوست خرما بافته شده بود.

5- دو عدد تشك كتانى كه یكى از پشم گوسفند و دیگرى از لیف خرما پر شده بود.

6- چهار عدد بالش از پوست میش كه از گیاهى به نام اذخر پر شده بود.

7- یك قطعه حصیر هجرى.

8- یك عدد آسیاى دستى.

9- یك كاسه مسى.

10- یك مشك چرمى براى آبكشى.

11- یك طشت لباسشویى.

12- یك عدد كاسه براى شیر.

13- یك ظرف آبخورى.

14- یك پرده پشمى.

15- یك آفتابه.

16- یك سبوى گلى.

17- یك عدد پوست براى فرش.

18- دو كوزه سفالین.

19- یك عبا.

شب عروسی رسید. بعد از صرف شام رسول خدا فاطمه‌اش رو صدا كرد. فاطمه با شرم وحیای خاصی خدمت پدر رسید به‌طوری كه پایش لغزید ونزدیك بود زمین بخورد. پیامبر دست دخترش رو گرفت ودر حقش دعا كرد: "خداوند تو را از تمام لغزشها حفظ كند"

بعد همه به‌طرف خانه داماد راه افتادند. پیامبر مهار شتر عروس رو به دست سلمان داد.به خانه علی رسیدند. عروس وداماد وارد حجله شدند. بعد پیامبر وارد شد.

چهره فاطمه‌اش رو باز كرد ودست دخترش رو در دست علی گذاشت. از فضائل علی برای فاطمه گفت وبالعكس. و گفت اگه علی آفریده نشده بود هیچكس لیاقت همسری فاطمه‌اش رو نداشت. بعد كارها رو تقسیم كرد:

كارهای داخل خانه برای فاطمه و خارج از خانه برای علی

آخرین دعایی كه پیامبر فرمود این بود:

پروردگارا این دختر من ومحبوب‌ترین مردم نزد من است. پروردگارا علی نیز گرامی‌ترین مسلمانان نزد من است. خداوندا رشته محبت این دو را استوار فرما....

سروده‌ای از حقیر تقدیم به این ازدواج آسمانی:

مدینه مجلس جشنی بپا شد سبب بر شادی عرش خدا شد

مبارك باد بر تو‌ای محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ز سوی قادر اعلا ندا شد

 چه جشنی؟جشن پیوندی مقدس كه بهر حیدر وزهرا بپا شد

فقط حیدر شده لایق به زهرا بخوبی حق این مطلب ادا شد

ولیمه داد پیغمبر به مردم از آن پس سنتی نیكو بنا شد

گذارد دست زهرا دست حیدر پیمبر،بعد آن اندر نوا شد

كه زهرا جان بدان وشادمان باش تو را همسر امام الاتقیا شد

 علی جانم امانتدار من باش تو دانی مادر از بابا جدا شد

سپس رو سوی درگاه خدا كرد برای هردو مشغول دعاشد

بدینسان شد بپا آن زندگانی كه شاد از آن همه ارض وسما شد


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از برزخ