تبیان، دستیار زندگی
جبرئیل نازل شد. پس از پایان وحى روى به اصحاب كرده فرمود كدامیك از شما دیشب عمل نیكى انجام داده اید خودتان مى گوئید یا من بگویم . على (علیه السلام ) عرض كرد شما بفرمائید. پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود اینك جبرئیل بر من نازل شد،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حقوق مالی همسایه را بپردازید!

نخل

در کتاب گرانسنگ بحارالانوار، جلد نهم ، ص 516 در باب شأن نزول آیات 7-1 سوره مبارکه "لیل" که درباره وجود مقدس حضرت علی علیه السلام فرود آمده است چنین می خوانیم:

موسى ابن عیسى انصارى می گوید بعد از نماز عصر با امیر المؤ منین(علیه السلام ) نشسته بودم . مردى خدمت ایشان رسید. عرض كرد یا على تقاضائى دارم. مایلم حركت كنید، پیش كسى كه مورد نظر من است با هم برویم و خواسته مرا برآورید، فرمود كار تو چیست؟ گفت من در خانه شخصى همسایه هستم . در آن خانه درخت خرمائى هست كه در موقع وزش باد از خرماى رسیده و نارس مى ریزد و یا پرنده اى از بالاى درخت مى اندازد. من و بچه هایم از آنها مى خوریم بدون اینكه به وسیله چوب یا سنگ آنها را بریزیم. اكنون مى خواهم شما واسطه شوید كه از من بگذرد. موسى بن عیسى مى گوید حضرت به من فرمود حركت كن با هم برویم .

در خدمت ایشان رفتیم ، پیش صاحب درخت كه رسیدیم على (علیه السلام ) سلام نمود. او جواب داد، احترام كرد و شادمان شد. عرض كرد یا على به چه منظور تشریف آورده اید. فرمود این مرد در خانه تو مى نشیند از درخت خرمائى كه دارى با یا پرنده مى ریزد بدون اینكه با سنگ یا چوب بزنند آمدم درخواست كنم او را حلال كنى .

صاحب باغ امتناع ورزید. مرتبه دوم حضرت درخواست كرد. باز قبول نكرد. در مرتبه سوم فرمود به خدا قسم از طرف پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ضامن مى شوم در قبال این كار خداوند بستانى به تو  در بهشت عنایت كند. این بار هم نپذیرفت . كم كم نزدیك شامگاه شد على (علیه السلام ) فرمود آن خانه را به فلان باغستان مى فروشى؟ پاسخ داد آرى حضرت گفت خداوند و موسى بن عیسى انصارى را به شهادت مى گیرم خرمایش در مقابل آن منزل به تو فروختم آیا راضى هستى؟ صاحب منزل باور نمى كرد على (علیه السلام ) این معامله را بكند. گفت من هم خدا و موسى بن عیسى را گواه مى گیرم كه فروختم خانه را در مقابل آن باغ .

على (علیه السلام ) رو كرد به مردى كه در خانه به عنوان همسایگى مى نشست فرمود منزل را به رسم مالكیت تصرف كن خداوند به تو بركت دهد حلال باد بر تو. در این هنگام صداى اذان بلند شد. همه حركت كردند براى انجام فریضه نماز مغرب و عشاء. نماز را با پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) خواندیم. هر كسى به منزل خود رفت . فردا پس از نماز صبح پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) مشغول تعقیب بود حالت وحى بر آنجناب عارض گشت . جبرئیل نازل شد. پس از پایان وحى روى به اصحاب كرده فرمود كدامیك از شما دیشب عمل نیكى انجام داده اید خودتان مى گوئید یا من بگویم . على (علیه السلام ) عرض كرد شما بفرمائید. پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود اینك جبرئیل بر من نازل شد، گفت شب گذشته على بن ابیطالب (علیه السلام ) كار پسندیده اى انجام داد. پرسیدم چه كار. گفت این سوره را بخوان بسم الله الرحمن الرحیم و اللیل اذا یغشى و النهار اذا تجلى تا به این آیه فاما من اعطى و اتقى و صدق بالحسنى فسنیره للیسرى الى آخر سوره .

رو به على كرد فرمود تو تصدیق به بهشت كردى و خانه را به آن مرد بخشیدى و بستان خود را دادى؟ عرض كرد بلى . فرمود این سوره درباره ات نازل شد. آنگاه حركت كرد پیشانى او را بوسید و گفت من برادر تو هستم و تو برادر من.

یا واصف المرتضى قد صرت فى التیه

هـیـهــات هـیـهــات ممـا لاتمنیه

واجـب اگــر خوانــمش العقل ینهانى

ممكن اگر دانمش فالعشق یابیه

واجب ممكن نما ممكن واجب خصال

هنـدسـة المـمـكنات مظهر باریه

هـو الــذى كــان بـیــت الله مـــولده

و صـاحب البـیـت ادرى بــمــا فیه

مهـلا الـى الحشر یوما اذ اقول لكم

یــا لائـمــى فــى علــى لاتعادیه

فــانــه منشاء الاشیــاء و مـنـشیه

و ذلــكـــن الـــذى لـمـتـننى فیه

شکوری، گروه دین و اندیشه تبیان