تبیان، دستیار زندگی
« لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی كَبَدٍ »[1] انسان درد سر دارد و در سختی و رنج و درد است . نقش سختی‌ها در رشد انسان انسان همواره در سختی ها می باشد ، و انتظار اینکه دنیا به کسی خوش بگذرد را باید از ذهنمان پاک کنیم .در دنیا هیچکس خوش نیست . انسان را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برای سفر کوله بارت را بسته ای ؟!

برای سفر کوله بارت را بسته ای ؟!

« لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی كَبَدٍ » 1 انسان درد سر دارد و در سختی و رنج و درد است .

نقش سختی‌ها در رشد انسان

انسان همواره در سختی ها می باشد ، و انتظار اینکه دنیا به کسی خوش بگذرد را باید از ذهنمان پاک کنیم .در دنیا هیچکس خوش نیست .

انسان را طوری آفریدیم که در میان سختی‌ها باشد. چون رشد انسان در سایه سختی‌ها است. انسان در زمین صاف رشد نخواهد کرد . زندگی مرفه انسان را تن پرور می‌کند. « كَبَدٍ » در لغت به معنی تعب و سختی می باشد .

در نهج البلاغه داریم : « قرن سعتها فاقتها ؛ یعنی کنار گشایش‌ها تلخی هاست .»2 می خواهد بگوید : دنیا جای سختی است ، دنیا جای خوشی نیست .

دنیا چه جایگاهی است ؟!

دنیا میدان رشد است . در میدان رشد باید ابزار سختی‌ها وجود داشته باشد . وقتی می‌گوییم رزم شبانه است ؛ یعنی خودت را آماده کن ، شب می‌خواهیم تا صبح روی تپه ها ، رزم آبی رزم خاکی بدویم . اگر به سرباز بگویند اینجا پادگان است ، دوره نظامی است ، دیگر نمی‌گوید چرا این متکّا پر نیست ، این پتو چرا ملافه ندارد !

در میدان رشد باید  با حوادث دست و پنجه نرم کنیم . امیرالمؤمنین (ع) فرمود : « درختهای کویر که آب نمی‌خورند ، چوبشان محکمتر است از درختهایی که کنار جوی آب هستند .»3

شتر که در کویر است ، مقاومتش از طاووسی که در باغ است بیشتر است .

آمیختگی دنیا با بلا و مصیبت

امیرالمؤمنین فرمود : « دنیا خانه ای است که با بلا مخلوط شده است .»4

مغرور نشدن به ثروت و قدرت دنیا

آیا به تو یک جفت چشم ندادیم ؟ تو با چشم می‌بینی ، اما خالق چشم را نمی‌بینی ؟ «أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ »5 آیا فکر می‌کنی کسی تو را نمی‌بیند ؟ تو همه را می‌بینی ، اما خالق تو را نمی‌بیند ؟ آیا به تو یک جفت لب ندادیم ؟ آیا به تو زبان ندادیم ؟ امکاناتی به تو دادیم ، ولی انسان باز به بیراهه می‌رود .

آیا انسان خیال می‌کند کسی حریفش نمی‌شود ؟! مغرور نشوید ! اگرخیلی باسواد هستید ، ممکن است خدا چنان حافظه را از شما بگیرد که حتی اسم خودتان را هم فراموش کنید !

به هیچ چیزنباید مغرور شد ! عمروبن عبدودّ قهرمان احد قهرمان خندق خیلی پول خرج کرد که جنگ خندق را برنده بشود ، اما برنده نشد ، گفت : « أَهْلَكْتُ مَالًا لُبَدًا »6 . پشم متراکم را لبد می‌گویند ، لبد یعنی خیلی پول‌های زیادی خرج کردم ولی به نتیجه نرسیدم .

چقدر آمریکا پول داد که جمهوری اسلامی را براندازد ؟! روز به روز بر قدرت جمهوری اسلامی اضافه می‌شود وروز به روز آمریکا در دنیا خوارتر می‌شود .

تمام کسانی که پول‌های خوبی دارند اما در راه خدا خرج نمی‌کنند ، در قیامت شعارشان این جمله خواهد بود : «أَهْلَكْتُ مَالًا لُبَدًا »

خدا می فرماید : ما امکانات دادیم اما این از گردنه‌ها بالا نرفتید ! چشم وگوش و عقل به تو دادیم که بروی ، ولی نرفتی. به تو نردبان دادیم ، اما از آن بالا نرفتی . امکانات داشتی ، اما از این امکانات برای قیامتت ذخیره نکردی ؛ « فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ»

شناخت حق از باطل و خوب از بد

خداوند می فرماید : « أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ » آیا می پندارید که خداوند نمی بیند ، در حالی که خدا به شما یک جفت چشم بینا وزبانی گویا داده است : « أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ »7 قطعاً خدایی که به انسان چشم بینا داده است ، خود نیز باید بالاتر از آن را داشته باشد . در آیه ای از قرآن خداوند می فرماید :

« هَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ »8 دو راه برجسته را به تو نشان دادیم . حق و باطل . راه حق را فهمیدی ، راه باطل را هم فهمیدی ، امکانات هم داشتی ، پس چرا به بیراهه می روی ؟!

خداوند می فرماید : انسان برای حرکت به چه نیاز داشته است که ما به او نداده باشیم ؟ 1- راه می‌خواهد . 2- چشم می‌خواهد که راه را ببیند . 3- نور می‌خواهد . 4- رهبر می‌خواهد . 5- مرکب یا وسیله می‌خواهد. 6- راهنما می‌خواهد.

راه را به تو نشان دادیم ؛ " وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ " ، «نَّجْد» به معنای زمین بلند است. دو راه بلند یعنی راه حق و باطل .

« قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَیِّ »9 کسی نیست که بگوید نفهمیدم حق با چه کسی بود؟ راه را مشخص کردیم . اگر انسان لحظه‌ای بیاندیشد، می‌فهمد حق با کیست ؟

به تو چشم هم دادیم ؛ « أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ؛ آیا به تو یک جفت چشم ندادیم ؟!»10

به تو نور هم دادیم . نور چیست ؟ نور انواع مختلف دارد . نورعلم ، نورعقل ، نوروحی . وسیله هم که به تو دادیم ، اعضای سالم وسیله رشد است. مال و سرمایه نیز به تو دادیم !

راهنما مهمترین این موارد است . اگر رهبر باشد ، وسایل درست به کار می‌رود و راه درست را تشخیص می‌دهیم .

خدا می گوید : من در خدایی کم نگذاشتم ، ولی تو در بندگی کم گذاشتی ! چه چیزی نیاز داشتی که من به تو ندادم ؟ اولین چیزی که به فکر هیچ کس نمی‌رسید ، به تو دادم . مکیدن را به تو آموختم ! هر چه نیاز داشتی من به تو دادم . حتی آن زمانی هم که به تو چیزی ندادم ، نعمت بود .

نداده‌های خدا هم نعمت است . مثلاً نوزاد عقل ندارد . این خیلی خوب است ، چرا که اگر نوزاد عقل می‌داشت ، هر گاه لباس خود را خیس می‌کرد ، می‌بایست کلی از مادر خود خجالت می‌کشید . ولی می بینیم که همه چیز را خراب می کند اما باز لبخند می‌زند . داده ها و نداده های خدا هر دو نعمت است .

بهره گیری از امکانات برای بالا رفتن از نردبان دنیا

نردبان آسمان

خدا می فرماید : ما امکانات دادیم اما این از گردنه‌ها بالا نرفتید ! چشم وگوش و عقل به تو دادیم که بروی ، ولی نرفتی .

به تو نردبان دادیم ، اما از آن بالا نرفتی . امکانات داشتی ، اما از این امکانات برای قیامتت ذخیره نکردی ؛ « فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ » 11؛« اقْتَحَامَ » یعنی بالا رفتن. «عَقَبَةَ» یعنی گردنه. می‌فرماید: از گردنه بالا نرفت .

چرا می‌گوید گردنه ؟

زیرا در کار خوب شیطان انسان را به پایین می‌کشد . بالا رفتن از گردنه نیازمند نیرو است . انرژی می‌خواهد . شیطان می‌گوید : می‌خواهی به مکه بروی ؟! تو هنوز پسرت را داماد نکرده ای ! دخترت را عروس نکرده ای ! برای چه می‌خواهی به مکه بروی ؟! چرا به فقرا کمک می‌کنی ؟! چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است . وسوسه‌ها او را به پایین هل می‌دهند .

گاهی اوقات انسان برای بالا رفتن از گردنه ها باید نفس خود را بکشد . بگوید اینجا من اشتباه کردم . گردنه استاد این است که حرف خود را بگوید ، اگر اشتباه کرد ، نترسد و با شجاعت بگوید اشتباه کردم !

این گردنه ها چه چیزهایی هستند ؟!

« فَكُّ رَقَبَةٍ »12 یک برده را آزاد کن . یک اسیر را آزاد کن . جوانی دارد کار می‌کند ، می‌بینی جوانی می‌تواند رشد بیشتری داشته باشد ، به شرط آنکه کسی خرج دانشگاه او را چند سال بدهد ، برو و خرج او را بده .

کسی به خاطر مبلغی زندانی است ، برو پول بده و او را آزاد کن .

« أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ »13 می‌توانستی یک گرسنه‌ای ر ا سیر کنی ، یک یتیمی که ذا مقربه است را سیرکنی ، " ذا مقربه " یعنی قریب ، یتیمی که فامیلت است می‌توانستی دستش را بگیری ، اما نگرفتی !

« مِسْكِینً » از مسکن است . مسکن به معنای خانه است . « مِسْكِینً » کسی است که از بی پولی در خانه می‌نشیند .

مسکین در خانه نشسته و می‌گوید: اگر بیرون بروم بچه‌ام چیزهایی را می خواهد که من پول برای خرید آنها ندارم .اگر مهمانی بروم و بخورم باید پس بدهم ، ندارم . «ذَا مَتْرَبَةٍ »14 بر روی خاک نشسته است . فقرای خاک نشین را می‌توانستی از فقر نجاتشان بدهی ،ام کوتاهی کردی ! وقتی نکردید ، می‌دانی روز قیامت چه خواهی گفت ؟! « أَهْلَكْتُ مَالًا لُبَدًا » سرمایه‌ام دود شد ، هیچ ذخیره‌ای برای قیامت قرار ندادم !

اینها گردنه‌هایی است که باید از آنها بالا رفت .

ایمان ، شرط پذیرش کارهای نیک

« ثُمَّ كَانَ مِنْ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ »15. قرآن می‌فرماید : اگر می خواهی از این گردنه ها بالا بروی و بالارفتنت خوب و موفق آمیز باشد ، شرط دارد ؛ وقتی پول داری ، « مِنْ الَّذِینَ آمَنُوا » باید ایمان هم داشته باشی . یعنی اگر کسی ایمان نداشته باشد ، کار خوب او هم قبول نمی‌شود . تشنه آب می‌خواهد اما این آب را در ظرف تمیز می‌خواهد . کمک به فقیر باید برخاسته از ایمان باشد . ممکن است تو به من غذا بدهی که من را بله قربان گوی خودت در آوری ، روز انتخابات از من رأی بگیری ، اطعام تو بر اساس ایمان نیست ، بر اساس اهداف نفسی یا شخصی است نه « آمَنُوا » .

بعد از ایمان « تَوَاصَوْا » یعنی غیر از اینکه خودت می‌دهی ، به دیگران هم سفارش به کمک کنی . « تَوَاصَوْا » یعنی همدیگر را سفارش کنید که آنها هم کمک کنند .

زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان


1- بلد / 4

2- نهج البلاغه / خطبه 220

3- همان / خطبه  223

4- همان / خطبه 226

5- بلد / 7

6- همان / 6

7- همان / 8 – 9

8- همان / 10

9- بقره / 256

10- بلد / 8

11- همان / 11 – 12

12 – همان /12

13- همان / 14

14- همان / 15

15- همان / 17