شما می دونید کی مقصره؟
در مطالب قبل "آرامش را در آغوش بگیرید" برای شما شرح دادیم که برای رسیدن به آرامش باید مسیر انتخاب های خود را اصلاح کنیم و در مورد انتخاب های خود بیشتر فکر کنیم در مورد چرایی آن نیز اشاره هایی نمودیم و در ادامه به تفصیل بیشتر می پردازیم .
هر انتخابی عواقبی دارد که انسان باید مسئولیت انتخاب خود را پذیرا باشد
اگر شما زحمت زیادی برای انتخاب صحیح بکشید، مسئولیت عواقب انتخاب خود را نیز می پذیرید. وقتی موفق می شوید از اینکه بگوئید« من موفقیت کسب کردم» خوشحال می شوید ؛ یعنی خود را صاحب اختیار و متعهد به انتخابی خود می دانید ، ولی اگر زحمتی نکشید ، انتخابهایتان محدود شده و تن به انتخابی می دهید که حاضر نیستید خود را مسئول آن بدانید . از همین جا بحث مسئولیت پذیری آدمها شروع می شود.
آرامش انسان از پذیرش مسئولیتی حاصل می شود که آن هم به نوبه خود در پی انتخاب صحیح و زحمت ها و هزینه های قبل از آن به وجود آمده است.
پس سخت کوشی و پرداخت هزینه های لازم-------انتخاب صحیح-------پذیرش مسئولیت------آرامش انسان
سخت کوشی و پرداخت هزینه های لازم ، منجر به انتخاب صحیح و انتخاب صحیح نیز موجب پذیرش مسئولیت می شود و در نهایت آرامش انسان به جهت احساس آزادی به وجود می آید.
وقتی از انتخاب کردن طفره می رویم چه بهانه هایی می آوریم
1 – دیگران مقصرند:
وقتی تلاش لازم و برنامه صحیح نداریم ، ناگزیر انتخابهایی گریبانگیرمان می شود که ما را راضی نمی کند. حالا دیگران را مسبب وضع می دانیم. یا پدر و مادرمان سخت گیر بوده اند؛ یا همسرمان بد اخلاقی کرده ؛ یا دوستانمان ناباب بودند یا فرزند ناخلف داشته ایم؛ یا آزمون و مصاحبه مشکل بوده، یا کارفرما با تبعیض و ظلم با ما رفتار کرده است؛ یا افراد سود جو تقلب کرده و سر ما کلاه گذاشته اند؛ یا دولت بی عدالتی را گسترش داده است؛ به نظر این دسته از افراد همه دست به دست هم داده اند تا آنها را شکست دهند. (یعنی اینکه فقط من که زحمتی برای انتخاب صحیح و درست نکشیده ام ، بی تقصیرم!!!)
2 – زمین و زمان مقصرند:
وقتی فعالیت های لازم و مشاوره های ضروری برای انتخابهایمان نداشته ایم. نتایج و مسئولیت های انتخابمان را به همه اشیاء نسبت می دهیم. ترافیک بود، سر قرار نرسیدم! زمانه بد شده و همه بدبختند! فرهنگ ما ، بد فرهنگی هست! کشورما اینطوره! قانون ما خرابه!
3 – شانس من بد هست(بدشانسی)
بعضی هم متوجه می شوند ، مشکل خودشان هستند، ولی اگر اشاره کنند که کم زحمت کشیده اند ، بی برنامه بوده اند و ...، مجبور می شوند که خود را اصلاح کنند، پس بهتر است تقصیر را گردن شانس بیندازند تا خود را رها کرده و لذت های آنی را کسب کنند. « دریا هم به ما میرسه خشک میشه»
4 – هیچ فایده ای نداره:
این افراد مانند درمانده ای هستند که برای انتخاب بعدی خود نیز، همان نسخه بی فایده قبلی را اجرا می کنند. اینها با سیاه نمایی افراطی و بی نتیجه خواندن هر تلاشی ، به همه می گویند که قصد ندارند در آینده مسیر خود را عوض کنند، از قبل می گویند که تصمیم زحمت و پرداخت هزینه ندارند. نمی خواهند که برای عوض شدن اوضاع زحمتی بکشند. اینها چون کودکی دست خود را در آتش می کنند و دست خود را می سوزانند و گریه می کنند لیکن دوباره همان کار را تکرار می کنند ولی نمی خواهند که روش خود را تغییر دهند. اینها « انسان بدبخت» را به جای «انسان زحمت کش یا آرامش انسان» انتخاب کرده اند.
لذا قبل از اینکه مجبور باشیم به خاطر فرار از انتخاب، دچار بهانه تراشی و مشکلات ناشی از آن شویم بیاییم برای انتخابهایمان برنامه ریزی کنیم. مشورت کنیم و شروع به تکاپو و فعالیت نمائیم.
سایت همدردی
تنظیم برای تبیان : کهتری
مقالات مرتبط