تبیان، دستیار زندگی
در زمانهای دوری کشاورزی زندگی می کرد که از تمام دنیا تنها یک اسب داشت که گاوآهنش را می کشید. روزی اسبش فرار کرد. همسایه ها به کشاورز گفتند: چه بد اقبالی!...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اتفاق خوب یا بد؟

اسب

در زمان های دوری کشاورزی زندگی می کرد که از تمام دنیا تنها یک اسب داشت که گاوآهنش را می کشید.

روزی اسبش فرار کرد.

همسایه ها به کشاورز گفتند: چه بد اقبالی!

کشاورز گفت:شاید!

روز بعد اسبش با دو اسب دیگر بازگشت.

همسایه هابه کشاورز گفتند: چه خوش شانسی!

او گفت: شاید!

پسرش وقتی مشغول پرورش اسب ها بود افتاد و پایش شکست.

همسایه ها گفتند:چه اتفاق ناگواری!

اسب

کشاورز پاسخ داد: شاید!

فردای آن روز افراد پادشاه برای سرباز گیری وارد روستای آنها شدند تا مردان را با خود به جنگ ببرند اما چون پای پسر کشاورز شکسته بود او را رها کردند.

همسایه ها به او گفتند: چه خوش شانسی!

و باز کشاورز صبورانه گفت: شاید!

و این داستان ادامه دارد همچنان که زندگی با اتفاق های به ظاهر خوب و بدش ادامه خواهد داشت..

و چه کسی جز خدا به خوب یا بد بودن اتفاقی حکیم است ...


دوست عزیز شما می توانید لینك ها و مطالب طنز و سرگرم كننده جالب خود را به ای میل زیر ارسال نمایید : ایمیل فستیوال

باشگاه کاربران تبیان - از وبلاگ های تبیان

عاشق واقعی کیست ! مادر؛ عشق واقعی
سوپ جوجه برای روح سوخته مادر زخم های عشق مادر
امان از دست شیطان

کلماتت را خوب انتخاب کن

اتفاق خوب یا بد داستان سنگ و سنگتراش
تله موش چند داستان کوتاه
کلید دستیابی به شادیاین است مردانگی ...!
معجزه عشق را امتحان کن ملاقات با خدا
روز قسمت بود در جستجوی خدا
هر فردی سازنده زندگی خود است جای میخ همیشه روی دیوار می‌ماند
داستان بسیار ساده و آموزنده ” مداد ”برای معذرت خواهی دیر شده
زمان بزرگی عشق را درک می کند درد دلی با خدا
زوج خوشبختی که در همه‌چیز شریکند خداوند ضامن روزی است
راز جعبه کفش امان از دست خانم های باهوش
قاضی زیرک و عصای طلا مراقب حاضر جوابی بچه ها باشید
پسر زیرک و کله گوسفند آرامش دنیا مال کیه؟