تبیان، دستیار زندگی
یکی از براهین معروفی که برای اثبات وجود خدا بکار رفته است برهانی است که متکلم قرون وسطایی ـ¬قدیس آنسلم¬ـ مطرح کرده است. این برهان بعدها به نام برهان وجودشناختی معروف شد. این برهان تقریرهای مختلفی شده است و حتی توسط خود آنسلم دچار اصلاحاتی گردید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برهان وجودشناختی

براهین وجود خدا (10)

خدا

یکی از براهین معروفی که برای اثبات وجود خدا بکار رفته است برهانی است که متکلم قرون وسطایی قدیس آنسلم مطرح کرده است. این برهان بعدها به نام برهان وجودشناختی معروف شد. این برهان تقریرهای مختلفی شده است و حتی توسط خود آنسلم دچار اصلاحاتی گردید. در این نوشته کوتاه از این اختلاف نظرها عبور می کنیم تا ذهن خواننده با انباشتن مسائل اختلافی دچار سردرگمی نشود. این برهان ساختار ساده ای دارد. من قدم به قدم به مقدمات آن می پردازم و شما نیز در حین خواندن همین نوشته کوتاه می توانید با تصور مقدمات آن به نتیجه برسید. آنسلم در ابتدای کتاب خود می گوید: «با چه نشانه هایی، با چه صورت هایی می توانم در طلب تو (خدا) باشم؟» شما نیز می توانید با پیگیری همین پرسش برهان او را مورد مطالعه قرار دهید.

شما چه تصوری از خدا دارید؟ معمولاً همه ما تصورمان از خدا به عنوان چیزی ست که بزرگتر از آن را نتوان تصور کرد. آنسلم معتقد است اگر کسی تا همین مقدار با او همراهی کرده و قبول کند که تصور ما از خدا "چیزی که نتوان از آن بزرگتر را تصور کرد" باشد، می توان وجود خدا را برای او اثبات کرد. به عبارت دیگر، تصور وجود خدا مستلزم تصدیق به وجود اوست. حتی احمق می‏پذیرد که چیزی که از آن بزرگتر نتوان تصور کرد حداقل در ذهن وجود دارد، زیرا هنگامی که او این جمله را می‏شنود می‏فهمد. هر آنچه فهمیده می‏شود در ذهن و فهم وجود دارد و مسلما آن چیزی که از آن بزرگتر نتوان تصور کرد نمی‏تواند فقط در ذهن وجود داشته باشد; زیرا اگر فرض کنیم فقط در ذهن وجود دارد، می‏توان همان چیز را طوری تصور کرد که هم در ذهن و هم در خارج وجود دارد پس تصور دومی بزرگتر از تصور اولی است و این خلف است. 1

آنسلم می گوید: ما باور داریم که تو (خدا) چیزی هستی که هیچ چیز بزرگتر از آن نمی توان تصور کرد و چنین استدلال می کند: «وقتی کافری می شنود که می گویم "چیزی که هیچ چیز بزرگتر از آن نمی توان تصور کرد" آنچه را که می شنود می فهمد. بنابراین کافر باید موافق باشد که مفهوم چیزی که بزرگتر از آن نمی توان تصور کرد در درک و فهم او وجود دارد. و چیزی که بزرگتر از آن نمی تواند تصور شود، در حقیقت چنان وجود دارد که امکان ندارد درباره آن بصورت چیزی که وجود ندارد بیاندیشیم». بنابراین خدا بالضروره وجود دارد

سوال: در همین ابتدای کار ممکن است یک سوال بجا به ذهن شما خطور کرده باشد: تصور خدا (به عنوان چیزی که بزرگتر از آن نتوان تصور کرد) مستلزم وجود ذهنی خداوند است و نه وجود خارجی آن. در واقع، ما با تصور خداوند با هر صفت و ویژگی، صرفاً او را در ذهن خود ساخته و پرداخته کرده ایم. از کجا مطمئن باشیم که چنین تصوری در عالم خارج نیز وجود دارد؟

پاسخ: آنسلم متوجه این اشکال هست و می گوید "چیزی که بزرگتر از آن را نتوان تصور کرد" باید در خارج نیز وجود داشته باشد.  "چیزی که بزرگتر 2 از آن را نتوان تصور کرد" نمی تواند صرفاً یک موجود ذهنی باشد. اگر چنین موجودی تنها در ذهن موجود باشد به این معناست که دیگر بزرگترین چیز نیست، زیرا می توان همان چیز را به گونه ای تصور کرد که در خارج هم وجود دارد و در اینصورت تصور دوم ما از تصور نخست (چیزی که بزرگتر از آن را نتوان تصور کرد) بزرگتر است، در صورتی که تصور نخست ما بنابر تعریف خودش قرار بود بزرگترین چیز باشد. پس نمی توان چیزی را به عنوان بزرگترین چیز دانست و صرفاً برایش وجودی ذهنی قائل شد. پس خارجی و واقعی بودن در تعریف "چیزی که نتوان بزرگتر از آن را تصور کرد" اخذ شده است. اگر ما ایده کمال مطلق را در ذهن داشته باشیم، و وجود آن را نپذیریم، دچار تناقض شده ایم، زیرا مفهوم کمال مطلق ضرورتا شامل محمول هستی او نیز است. ما به آن چیز که بزرگتر از آن قابل تصور نیست خدا می گوییم.

سوال: ممکن است گمان کنید با این روش می توان وجود اشیاء غیر واقعی را نیز اثبات کرد! مثلا می‏توان با تصور "جزیره‏ای که کاملتر از آن را نتوان تصور کرد" وجود خارجی آن را نتیجه گرفت در حالی که چنین جزیره¬ای میتواند صرفاً از وجودی ذهنی بهره مند باشد.

پاسخ: پاسخی که آنسلم به این اشکال می دهد چنین است:

فقط در مورد مفهوم خداست که از تصور آن وجود آن ناشی می‏شود و نه مفاهیم دیگر، زیرا فقط خدا واجب الوجود است. دکارت  (فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی قرن 16 میلادی) بار دیگر با سر زبان انداختن این برهان به این اشکال معروف چنین پاسخ می دهد که تنها تصور کمال مطلق شامل صفت "وجود" است، و فقط در این مورد خاص است که ما محق هستیم "وجود" را از "مفهوم" استنتاج کنیم. درمورد هر موجود دیگر، مثل "کامل ترین جزیره قابل تصور"، صفت وجود در تعریف آن اخذ نشده است و این تنها در مورد مفهوم کمال مطلق صادق است. به نظر دکارت «اگر خدا وجود نداشت نمی توانست اینقدر کامل باشد».

بیان فنّی تر این برهان چنین است:

مقدمه 1: منطقا ضروری است که هرچه برای مفهوم موجود واجب، ضرورت دارد، مورد تصدیق قرار گیرد.

مقدمه 2:  وجود واقعی منطقا برای مفهوم موجود واجب، ضرورت دارد.

نتیجه:

بنابر این منطقا ضروری است اذغان کنیم واجب الوجود وجود دارد.

بنابراین مقدمات: منطقا غیر ممکن است که آنچه برای مفهوم موجود واجب ضروری است مورد انکار قرار گیرد و وجود برای مفهوم موجود واجب، ضروری است. بنابراین منطقا غیر ممکن است که وجود واقعی موجود واجب، مورد انکار قرار گیرد.

این استدلال را می توان با این بیانات آنسلم تطبیق داد:

آنسلم می گوید: ما باور داریم که تو (خدا) چیزی هستی که هیچ چیز بزرگتر از آن نمی توان تصور کرد و چنین استدلال می کند:

«وقتی کافری می شنود که می گویم "چیزی که هیچ چیز بزرگتر از آن نمی توان تصور کرد" آنچه را که می شنود می فهمد. بنابراین کافر باید موافق باشد که مفهوم چیزی که بزرگتر از آن نمی توان تصور کرد در درک و فهم او وجود دارد. و چیزی که بزرگتر از آن نمی تواند تصور شود، در حقیقت چنان وجود دارد که امکان ندارد درباره آن بصورت چیزی که وجود ندارد بیاندیشیم». بنابراین خدا بالضروره وجود دارد. 3

علیزاده - گروه دین و اندیشه تبیان


برای مطالعه بیشتر:

1- پل ادواردز، براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ترجمه شهید علیرضا جمالی نسب، محمد محمد رضایی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

2- جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، تهران، انتشارات بین¬المللی هدی،1372

3- هادی صادقی، درآمدی بر كلام جدید، قم: كتاب طه و نشر معارف

4- عبدالله جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا (قم، اسراء، 1375)

5- محمد محمدرضایی و دیگران، جستاری در کلام جدید، (تهران، سمت 1381)

6- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، (تهران، صدرا، 1372) ج1

7- جعفر سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام  (قم، موسسه امام صادق(ع))

8- محسن غرویان، سیری در ادله اثبات وجود خدا، (قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1373)


1- اتین ژیلسون، مبانی فلسفه مسیحیت، ترجمه محمد محمد رضایی و سید محمود موسوی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم،ج 1، زمستان 1375، ص 53

2- بزرگتر در این برهان ناظر به ابعاد مکانی یا زمانی نیست بلکه به صفات کمالی خداوند اشاره دارد.

3- به نقل از "برهان وجودشناختی کورت گودل" هادی وکیلی، قبسات، پاییز 1385، شماره 41

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.