تبیان، دستیار زندگی
یهود از اینکه زنی نامشروع باردار شود یا اینکه دارای نامزدی باشد و زودتر از موعد دارای فرزند شود، این چنین برآشفته نمی شود و تا این حد حساسیت نشان نمی دهد که نسبت به مریم حساسیت نشان دادند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضرت عیسی و جنگ نرم

حضرت عیسی ابن مریم

چکیده

با مراجعه به کتاب آسمانی اسلام، قرآن، مشاهده می شود که پیشینه ی عملیات روانی به پیش از هبوط انسان به زمین باز می گردد. در واقع، شیطان، آنچنان که خود قسم یاد کرده است، از ابتدای خلقت آدم درصدد گمراه ساختن وی برمی آید. بدین سان، عملیات روانی در ساحتی فرازمانی و با سرپیچی ابلیس از دستور خداوند آغاز می شود و در سیر تدریجی تاریخی به ویژه در اعصار انبیاء عظام و ائمه معصومین(ع) ادامه می یابد. با تدقیق و تدبر در آیات کتاب الهی در  نظر داریم، سیر پیدایش و فرآیند عملیات روانی را از افق آیات قرآن، روایات، احادیث و سایر منابع تحقیق اسلامی مورد مطالعه قرار دهیم. رهیافت تاریخی تحقیق در مقوله عملیات روانی، توجه به ابعاد روانی را در گستره ی تمام شئون فردی و اجتماعی انسان از منظر دینی برجسته می سازد.

حضرت عیسی(ع) و عملیات روانی یهود

دشمنان پیش از ظهور عیسی(ع) خود را برای مقابله با اصلاح گری های او آماده کرده بودند، زیرا پیش بینی می کردند بروز اصلاح توحیدی در جامعه، با منافع و امیال آنان در تعارض و تضاد است.

الف. سانسور اخبار نشانه های ظهور مسیح(ع)

یکی از روش های عملیات روانی، سانسور اخبار، وقایع و حقایق است. هدف دشمن از سانسور اطلاعات و اخبار، جلوگیری از آگاه شدن افکار عمومی نسبت به اخبار و اطلاعات و حقایقی است که انتشار آن برای طرف مقابل مفید یا برخلاف منافع خود دشمن است. سانسور انواع گوناگونی دارد. گاه جلوی شنیدن، خواندن و آگاهی یافتن مردم گرفته می شود و مانع آن می شوند که چنین اخبار و حقایقی از هر طریقی در اختیار عموم قرار گیرد. نوع دیگر سانسور این است که دشمن جلوی "فهمیدن" مردم را می گیرد. در این شیوه جلوی شنیدن و خواندن و نوشتن گرفته نمی شود، بلکه ساز و کار اجتماعی به گونه ای چیده می شود که جامعه، آن گونه بیندیشد که مطلوب دشمن است. ابزار تبلیغی و اطلاع رسانی در خدمت این هدف قرار می گیرد و اصلاً مانع احساس نیاز مردم به دانستن چنین اموری می شوند. وقتی طلب آگاهی از امری نباشد، کسی هم دنبال آن نمی رود. این استکبار خبری و اطلاع رسانی از طریق انحصاری کردن جریان اطلاع رسانی، طبیعی جلوه دادن این جریان و کتمان انحصار سازمان یافته، صورت می پذیرد.

یهود از اینکه زنی نامشروع باردار شود یا اینکه دارای نامزدی باشد و زودتر از موعد دارای فرزند شود، این چنین برآشفته نمی شود و تا این حد حساسیت نشان نمی دهد که نسبت به مریم حساسیت نشان دادند

با مراجعه به تاریخ ظهور حضرت عیسی(ع) درمی یابیم که وی در هنگام نبوت دو پیامبر از پیامبران بنی اسرائیل، "زکریا"  "یحیی" به دنیا آمد. پس برای آگاهی کامل از داستان تولد، رشد و نموّ این مصلح موعود، باید تاریخ و سرنوشت این دو پیامبر مورد اهتمام جامعه منتظر و پیرو مسیح قرار می گرفت. ولی با کمال شگفتی با آنکه بنی اسرائیل به ثبت و ضبط تاریخ خود اهمیت زیادی می دادند، در عهد عتیق سخنی از این دو پیامبر نیامده است و این کتاب، به سکوت از کنار آن می گذرد. این سانسور تاریخی، گوشه ای از عملیات روانی گسترده دشمن برای رسیدن به اهداف خود در مقابل جریان ظهور عیسی(ع) است.(1)

بی تردید اطلاعات مربوط به نشانه های حضرت عیسی(ع) و زمان ظهور او باید طبق بشارت های پیامبران پیشین در دست مردم آن دوران بوده باشد، اما دشمن، هوشمندانه به سانسور اطلاعات مربوط به ظهور وی پرداخت.

عملیات روانی علیه حضرت عیسی(ع) بیشتر از ناحیه یهود بود که در این باره بسیار توانمند و با سابقه بودند و خدا از اقدامات آنها با عنوان مکر یاد کرده و فرموده است:

وَ مَکَروا و مَکَرَاللهُ و اللهُ خَیرُ المَاکِرِینَ؛ علیه عیسی برنامه ریزی کردند و خدا علیه آنها برنامه ریزی نمود و خدا بهترین برنامه ریزان است (آل عمران/54)

مصائب مسیح

ب. سانسور اخبار حضرت مریم(س)

با آنکه میلاد مریم(س) و رویدادهای پس از آن از حساس ترین و شنیدنی ترین حوادث تاریخ بنی اسرائیل است، این رویداد نیز در عهده عتیق کنونی که در اختیار ماست، به فراموشی سپرده شده است. این حذف نیز نوعی سانسور وقایع و حقایقی است که با منافع دشمن در تعارض است. این حذف و سانسورها به قدری در تاریخ دوران یاد شده و انحراف مردم از حقایق مهم بوده که قرآن هنگامی که داستان مریم(س) را بیان می کند به رسول خدا(ص) می فرماید:

ذَلِکَ مِن أنبَاءِ الغَیبِ نُوحِیه إلَیکَ وَ مَا کُنتَ لَدَیهِم إِذ یُلقُونَ أَقلاَمَهُم أَیُّهُم یَکفُلُ مَریَمَ وَ مَا کُنتَ لَدَیهِم وَ إِذ یَختَصِمُونَ؛ این [جمله] از اخبار غیب است که به تو وحی می کنیم، و[گرنه] وقتی که آنان قلم های خود را [برای قرعه کشی به آب] می افکندند. تا کدام یک سرپرستی مریم را به عهده گیرد، نزد آنان نبودی؛ و [نیز] وقتی با یکدیگر کشمکش می کردند نزدشان نبودی (آل عمران/ 44).

این سانسورها همان گونه که گفته شد به خاطر این بوده که ظهور حضرت عیسی(ع) و موفقیت او می توانسته ضربه کاری به دشمن وارد سازد. از این رو مطالب مزبور حذف یا به گونه ای تفسیر انحرافی می شد که منطبق بر حقیقت عیسی(ع) نباشد.

ج. تخریب چهره حضرت عیسی(ع)

یهود علاوه بر سانسور، با اتهام حضرت مریم (سلام الله علیها) به فحشا به تخریب شخصیت حضرت عیسی(ع) و ایجاد جو بی اعتمادی علیه او اهتمام ورزیدند. یهود از اینکه زنی نامشروع باردار شود یا اینکه دارای نامزدی باشد و زودتر از موعد دارای فرزند شود، این چنین برآشفته نمی شود و تا این حد حساسیت نشان نمی دهد که نسبت به مریم حساسیت نشان دادند. علت حساسیت آنها نسبت به مریم(س) مقابله با حضرت عیسی(ع) بود. زیرا آنها می دانستند پیامبری جدید از این قوم یعنی بنی اسرائیل ظهور می کن و برخلاف میل و خواسته آنها سخن می گوید  در صورت موفقیت او، موجودیت آنان به خطر می افتد. بنابراین از آغاز تصمیم به تخریب و جلوگیری از پیدایش، رشد و نمو او گرفتند. بر این اساس در آغاز علیه حضرت مریم(س) جوسازی کردند تا شاید بتوانند او را سنگسار کنند و عیسی(ع) از همان آغاز ناپاک زاده معروف شد. این ترفند با سخن گفتن عیسی(ع) در گهواره منتفی شد.

یهود خود را پیرو دین حضرت موسی(ع) و معتقد به تورات می دانست بنابراین، چنانچه یهود عیسی(ع) را تأیید می کرد دیگر نمی توانست او را به یک توطئه گر علیه حکومت و قدرت طلب معرفی کند

د. شایعه پراکنی

آنها اتهام به حضرت مریم(س) در زمینه ارتباط نامشروع را ادامه دادند و شایع کردند که او با مردی نجار به نام یوسف رابطه داشته است و این شایعه را رها نکردند. انها اصرار می ورزیدند عیسی کسی نیست که بدن پدر به دنیا آمده باشد و او موعود تورات نیست.

هـ. انحراف افکار عمومی

دشمنان با شایع ساختن ارتباط نامشروع مریم(س) با یوسف نجار چند هدف را دنبال می کردند. مهم ترین هدف، انحراف افکار عمومی از حقیقت عیسی(ع) به مثابه موعود تورات بود؛ زیرا موعود تورات آنچنان که وعده داده شده بود باید بدون پدر به دنیا بیاید و تبلیغات یهود مدعی بود عیسی(ع) هر چند به طریق نامشروع دارای پدر است. آنان انتظار داشتند که در نتیجه این تبلیغات کسی به او ایمان نیاورد.

و. ایراد اتهام

هدف دیگر آنان از اتهام به حضرت عیسی(ع) به ناپاک بودن نطفه اش، تخریب شخصیت او در ذهن مردم و جلوگیری از گرایش عمومی به آن پیامبر برگزیده ی خدا بود.

ز. برچسب زدن

همراه اتهام این موعود الهی به فحشا و اینکه او فرزند نامشروع یوسف نجار است، در شهر شایع کردند که او مردم را به خود دعوت نموده علیه حکومت تحریک می کند تا حکومت را بگیرد. آنان عیسی(ع) را فردی متقلب و بدعت گذار معرفی کردند.

حضرت عیسی مسیح(ع)

در سایه این عملیات روانی، چنان جوی پدید آمد که عرصه بر مؤمنان تنگ شد و کسی یارای دفاع از حق را نداشت. تا جایی که حضرت یحیی(ع) را بدون حامی یافتند و او را شهید کردند. جوّ خوف و ارعاب چنان در دست دشمن بود که حتی به (حضرت) مریم(س) و مولودش حمله ور شدند تا با این اتهام، آنان را از میان بردارند. به مریم گفتند:

فَأنتَ بِهِ قَومَهَا تَحمِلُهُ قَالُوا یَا مَریَمُ لَقَد جِئتِ شَیئاَ فَرِیّاً؛ یَا أُختَ هَا رُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امرَأَ سَوءٍ وَ مَا کَانَت أُمُّکِ بَغِیّاً؛ پس [مریم] در حالی که او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد. گفتند: ای مریم، به راستی کار بسیار ناپسندی مرتکب شده ای؛ ای خواهر هارون، پدرت مرد بدی نبود و مادرت[نیز] بدکاره نبوده(مریم / 27 و 28).

این مطلب در بین یهود مسلم بود که حضرت عیسی(ع) در پی ترویج دین خدا و اقامه احکام آن است و برای ابلاغ دین توحیدی می آید. یهود خود را پیرو دین حضرت موسی(ع) و معتقد به تورات می دانست بنابراین، چنانچه یهود عیسی(ع) را تأیید می کرد دیگر نمی توانست او را به یک توطئه گر علیه حکومت و قدرت طلب معرفی کند. بنابراین ابتدا او را فردی دروغ گو و به دنبال سوء استفاده از نام و عنوان عیسی و مدعی پیامبری معرفی کرد تا از گرایش مردم به او جلوگیری کند. از سوی دیگر، با اتهام خروج علیه حاکم روم، فیلاطوس را علیه او تحریک نمود تا او را به قتل برساند.

پیامدهای اقدام یهود علیه حضرت عیسی(ع)

این عملیات روانی با ابعاد گوناگون و پیچیده ی خود، پیامدهای پیش بینی نشده ای به همراه داشت.

یکم. فیلاطوس درباره عیسی(ع) تحقیق کرد و متوجه شد آنها دروغ می گویند و این جوسازی سران یهود علیه ایشان است.

دوم. تبلیغات وسیع یهود درباره عیسی(ع) که او را ناپاک و سپس مدعی دروغین پیامبری معرفی کردند به اندازه ای علیه او جو روانی ایجاد کرد که افکار عمومی تحریک به کشتن عیسی(ع) شدند و در برابر محل اقامت او تجمع کردند تا او را به قتل برسانند.

سوم. فیلاطوس مسئول امنیت اورشلیم بود و عیسی(ع) را بی تقصیر می دانست، در نتیجه برای رهایی عیسی(ع) از کشته شدن او را دستگیر و به زندان منتقل نمود.

پولس پس از به صلیب کشیده شدن مسیح، با زیرکی تمام خود را به سیستم روحانیت مسیحیت نزدیک کرد و به تحریف حقایق آسمانی انجیل پرداخت

چهارم. یهود متوجه اقدام فیلاطوس شدند و علیه او شروع به جوسازی و انتشار شایعات نمودند که او همدست عیسی(ع) در کودتا علیه حاکمیت روم بر اورشلیم است و در این زمینه به جعل نامه و نوشتن طومارهای دروغین پرداختند، به گونه ای که حاکمیت مرکزی از فیلاطوس توضیح خواست پس از آن، فیلاطوس که قدرت خود را در خطر می دید چاره جز تسلیم عیسی(ع) به سران یهود و به صلیب کشیدن او نداشت (المیزان، ج 3، ص 317). البته آنان در کشتن عیسی(ع) موفق نشدند و او غایب شد.

پنجم. مهم ترین دستاورد اقدامات روانی دشمن، نفوذ در سیستم تبلیغی دین مسیحیت و انحراف معارف آسمانی بود. به گونه ای دشمن این دین توحیدی را تحریف و واقعیات و حقایق آن را دگرگون کرد که مسیحیت را دینی خنثی در مبارزه با دشمنان خدا تبدیل کرد.

فردی به نام پولس پس از به صلیب کشیده شدن مسیح، با زیرکی تمام خود را به سیستم روحانیت مسیحیت نزدیک کرد و به تحریف حقایق آسمانی انجیل پرداخت. او با حذف یا تحریف لفظی (اضافه کردن) یا معنوی (تفسیر نادرست) این کتاب آسمانی، اعتقاداتی نادرست چون اینکه اگر عیسی(ع) بخواهد ظهور کند باید قدس در دست یهودیان باشد؛ ایمان به عیسی برای نجات کافی است و احتیاجی به عمل صالح نیست؛ مبارزه در انواع آن محکوم و خشونت ناپسند است و... را وارد این دین کرد. سرانجام پیروان عیسی(ع) از یک امت عملگرا به اجتماعی خرافه گرا و بی خطر برای دشمن تبدیل شد.

نبردهای ساختگی با هدف فریب کاری

مسیح ع

فریب دادن از شیوه های عملیات روانی است. در این شیوه، دشمن می کوشد طرف مقابل را از هدف اصلی اقدام یا اقدام های خود گمراه سازد و او را به سردرگمی یا گرفتن تصمیم اشتباه گرفتار سازد. تغییر جبهه و انحراف افکار عمومی از موضوع اصلی به موضوعات فرعی و غیرمهم از جمله روش اجرای طرح فریب است.

پس از عروج عیسی(ع) نبردهایی میان اقوام گوناگون، به ویژه جهان مسیحیت و یهودیت پدید آمد. این نبردها شایسته تأملی دیگرگونه و متفاوت است. برپایی چنین نبردهایی، از شگردهای یهود برای گمراه کردن طرف مقابل از اقدام اصلی خود بوده است. برای نمونه پس از این نبردها، وقتی برآیند اتفاقات و تغییرات طرفین سنجیده و ارزیابی شود، مشاهده می گردد که یهودیان شمار زیادی از جمعیت خود را از مکانی به جای دیگر منتقل کردند، بدون آنکه مورد توجه دیگران قرار گیرد. آنان با این کار ژئوپلیتیک منطقه را به نفع خود تغییر می دادند و برتری خود را از لحاظ کمی و کیفی حفظ می کردند و در موقعیت جدید، اندیشه تازه ای را طراحی و اجرا می کردند. در این نبردها بیشتر طرف مقابل کشته می شد! (الطائی)

نوشته استاد محترم حاج مهدی طائب

تنظیم:سعیدآقازاده

منابع:

- قرآن کریم

- طباطبایی، سید محمد حسین (1393 ه.ق)؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ چاپ دوم؛ بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.

- الطائی، نجاح (1382 ش)؛ مظلوم نمایی یهود در طول تاریخ؛ بیروت، لبنان: دارالهدی لاحیاء لتُراث، ط الاولی.