تبیان، دستیار زندگی
سبک های ادبی تحت تاثیر درونمایه و زمان نگارش آثار هستند. به عبارت بهتر عوامل مختلفی هستند که سبک اثر را تعیین می کنند؛ مانند تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی، زمینه فرهنگی، مخاطب، محیط جغرافیایی و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سبک های ادبی و نگارش حکایات هزار و یک شب

قسمت اول: ریشه یابی حکایات هزار و یک شب

سبک های ادبی و نگارش حکایات هزار و یک شب

سبک های ادبی تحت تاثیر درونمایه و زمان نگارش آثار هستند. به عبارت بهتر عوامل مختلفی هستند که سبک اثر را تعیین می کنند؛ مانند تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی، زمینه فرهنگی، مخاطب، محیط جغرافیایی و ...

سبک ادبی این اثر کهن که آوازه ی شفاهی اش از ایران زمین با پیک های عرب زبان به دیار اعراب رسیده است، تحت تاثیر کدام یک از عوامل بالا بوده است؟ آیا مخاطبین فارس زبان بیشتر بر این اثر تاثیر گذارده اند یا مخاطبین عرب زبان؟ آیا این اثر بیشتر تحت تاثیر فرهنگ غنی ایران زمین بوده است یا فرهنگ اعراب هم در آن بی تاثیر نبوده اند؟

سبک های ادبی متفاوتی در حکایات مختلف هزار و یک شب وجود دارند[1]. این موضوع تغییرپذیری مولفان را به اثبات می رساند. در ابتدای امر حکایاتی که رنگ و بوی خدعه دارد به چشم می خورد. شخصیت اصلی این حکایات از مرگ می گریزد. بدینسان شهرزاد نیز از حکایات کمک می گیرد تا شاه را قانع کند که مرگش را به تعویق بیندازد.

هزار و یک شب دربرگیرنده حکایات شگفت انگیزی است که جن ها، افسونگران و پری ها در آن نقش به سزایی دارند و در مرکز توجه قرار گرفته اند. در این طبقه بندی می توان به خوبی حکایاتی چون "قصه تاجر و اهریمن" را دید که در آن زن پادشاه جزیره سیاه در شهرش مسلمانان را به ماهی های سفید، زرتشتیان را به ماهی های قرمز، مسیحیان را به ماهی های آبی و یهودیان را به ماهی های زرد تبدیل می کند. [2]

سبک ادبی دیگر در این مجموعه رویدادهای عاشقانه است. می توان این سبک را در حکایت "ایوب بازرگان و پسرش قانم" [3] ملاحظه نمود. اوج این رویداد عاشقانه در عشق بین قانم و همنشین خلیفه است که این راز در طول زمان فاش می شود.

حماسه هایی نیز در این حکایات رخ می دهد، مانند حکایت "عمر النعمان شاه و 2 پسرش" و سرانجام به حکایات پندآموز می رسیم حکایت "گوژپشت" یا حکایات "هارون الرشید". نکته قابل توجه این است که احترام به اصول اسلامی در این حکایات دیده می شوند. این ثنا گویی ها در ارتباط شناخت آنان از قرآن کریم است که گاه مکان بزرگی را در برخی حکایات به خود اختصاص می دهد.

یکی از مشخصه های این اثر مبالغه گویی های بیش از حد است که می توان نمونه ای از آن را در حکایت "النعمان شاه" دید. در این حکایت می خوانیم که هزاران جنگجوی صلیبی که همچون بزدلانی متکبر و خائن هستند نمی توانند چندین فرد معتقد به خدا و پیامبر را شکست دهند. مومنانی که سوار بر اسب تا دروازه های قسطنطنیه پیش می روند و با صدای بلند تکبیر می گویند. به راحتی می توان به این نتیجه رسید که راوی با دادن مشخصه دلیری و بی باکی به مسلمانان در مقابل فوج کافران رومی قصد دارد تا شنوندگانش را مجذوب نماید.

شیوه نگارش حکایات نیز متفاوت است. اگر متن اصلی به نثر نگاشته شده باشد ابیات اقتباس شده از شاعران نام آشنای عرب زبان در آن به چشم می خورد[4]. این ابیات برای بیان احساسات شخصیت ها یا برای حمد و ثنا برای خلفا یا پیامبر اکرم (ص) استفاده می شوند. وانگهی سبک نوشتاری از نوشتار عامیانه به سطح ادبی آراسته تغییر می یابد. این حقیقت را می توان به این گونه توجیه کرد که داستان سرایان بیشتر از دست نوشته های عربی استفاده می کنند تا یادداشت ها.

مترجمان اروپایی نیز سطح نوشتار را تغییر دادند. زیرا انتشار یک مجموعه با سطح نوشتاری عامیانه نمی تواند راهی در میان خریداران خوش ذوق ادبی باز کند[5]. بدین گونه بود که آنتوان گلان فرانسوی اولین فردی است که علی رغم تمامی تغییرات و اضافات اثر هزار و یک شب را به مجموعه ای ادبی تبدیل نمود که ارزش خواندن دارد.

هزار و یک شب که حکایاتش از درونمایه فرهنگ ایران برخاسته است و با گذر زمان به دیار عرب زبانان هم رسیده است تحت تاثیر دو ملیت مختلف بوده است که شاید تنها نقطه مشترکشان بعد مذهب باشد.

با در نظر گرفتن این مطلب که سبک بکار رفته در هر اثر حاكی از شخصیت مولف اثر است، و با توجه به این موضوع که اثر هزار و یک شب را بیش از یک مولف به رشته تحریر درآورده است، می توان سبک های مختلف ادبی را در این اثر مشاهده نمود.

در نهایت امر می توان به این نتیجه رسید که با توجه به مولفان مختلف این اثر که فرهنگشان نیز متفاوت است، سبک های ادبی بکار رفته در اثر نیز متفاوت هستند.


پی نوشت ها:

[1] هزار و یک شب، ج 1، صفحات 11-10.

[2] الیسف، نیکیتا، تم ها و علل هزار و یک شب، بیروت، 1949، ص 143.

[3] هزار و یک شب، ج 1، صفحات 220-177.

[4] الیسف، نیکیتا، تم ها و علل هزار و یک شب، بیروت، 1949، صفحات 28-27.

[5] هزار و یک شب، ج 1، صفحات 24-21.


ساحره بلوچی - تبیان