تبیان، دستیار زندگی
صادق یادگاری در گفت و گوی اختصاصی با تبیان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صادق یادگاری در گفت و گوی اختصاصی با تبیان:

ابهت آمریكا و استكبار جهانی با تسخیر لانه جاسوسی فرو ریخت

بخش سیاسی- دكتر صادق یادگاری، تحلیلگر مسایل سیاسی در ارزیابی خود از واقعه تاریخی 13 آبان 58 و تسخیر لانه جاسوسی، هدف اولیه دانشجویان پیرو خط امام(ره) از تسخیر سفارت آمریكا را فروریزی ابهت و استكبار آمریكا توصیف می کند و معتقد است که بعد از این واقعه مردم فهمیدند كه می توان در مقابل استکبار ایستاد. او همچنین به سخن تاریخی حضرت امام(ره) که این واقعه را انقلاب دوم نامیدند اشاره می کند و می افزاید که اگر انقلاب اول در 22 بهمن 57 علیه استبداد بوده، انقلاب دوم نیز در 13 آبان 58 علیه استكبار شكل گرفته است. یادگاری البته هشدار می دهد که اكنون هم آمریكا دست روی دست نگذاشته و سیاست ها و اقدامات دیگری را همانند جنگ نرم و اتفاقات پس از انتخابات سال 88 با برنامه ریزی و به صورت پیش بینی شده دنبال می کند.

تسخیر لانه جاسوسی

مشروح این گفت و گو را در ذیل می خوانید:

هدف و انگیزه اولیه دانشجویان پیرو خط امام(ره) از تسخیر سفارت آمریکا به عنوان لانه جاسوسی چه بود و آیا تصور می کنید بعد از گذشت 31 سال از این واقعه می توان گفت که اهداف طراحان این واقعه محقق شده است؟

هدف دانشجویان پیرو خط امام(ره) از تسخیر سفارت آمریكا فروریزی ابهت و استكبار كشوری مثل آمریكا بود كه این اتفاق به حق افتاد و به كشورهای دیگر هم ثابت كرد كه می توانند در مقابل اینگونه كشورها قد علم كنند. نقطه آغاز این حركت هم  تسخیر لانه جاسوسی بود و كمك كرد تا كشورهای دیگر هم بتوانند تظاهرات اعتراضی علیه استكبار انجام دهند. تا پیش از پیروزی انقلاب كمتر كشورها اعتراضاتی از این دست داشتند اما پس از این اتفاق، اینگونه اعتراضات همه گیر شد و به نوعی می توان گفت كه ابهت آمریكا و استكبار جهانی با تسخیر لانه جاسوسی فرو ریخت و مردم فهمیدند كه می توان در مقابل این ها ایستاد.

هم چنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تصور می شد که دیگر كشورهایی مثل آمریكا و كشورهای اروپایی درسیستم های حكومتی دخالتی نمی كنند در صورتی كه وقایع سیزده آبان 58 نشان داد حتی بعد از انقلاب هم نیروهای نفوذی و ستون پنجمی هستند كه بر اساس اسناد یافت شده از سفارت آمریكا می خواستند نظام را به شكست وادار كنند

به نظر شما بعد از گذشت این سالها چه پیامی را می توان از واقعه 13 آبان استنباط کرد؟

بحث اساسی همان شناسایی استكبار جهانی است؛ بعد از اینكه اسناد لانه جاسوسی از سفارت آمریكا مستقر در تهران به دست آمد مشخص شد كه عده ای با هدایت آمریكا سعی داشتند تا كشور را در سالهای اولیه انقلاب بر هم بریزند ولی تسخیر لانه جاسوسی كمك كرد تا چهره كریه آمریكا نشان داده شود و این اتفاق ثابت كرد كه می توان استكبار را به زیر كشید و آبرویش را ریخت. هنوز هم بعد از گذشت 31 سال از تسخیر لانه جاسوسی این پیام از این واقعه  تاریخی به گوش می رسد و این اتفاق می تواند به جهان نشان دهد که در پی پیروزی انقلاب و قدرتمند شدن مردم، این خود مردم بودند كه با اتحاد خود، قدرتشان را در مقابل استكبار به رخ كشیدند.

تسخیر لانه جاسوسی

هم چنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تصور می شد که دیگر كشورهایی مثل آمریكا و كشورهای اروپایی درسیستم های حكومتی دخالتی نمی كنند در صورتی كه وقایع سیزده آبان 58 نشان داد حتی بعد از انقلاب هم نیروهای نفوذی و ستون پنجمی هستند كه بر اساس اسناد یافت شده از سفارت آمریكا می خواستند نظام را به شكست وادار كنند. در این میان افرادی مثل امیرانتظام، یزدی و قطب زاده رابط بین آمریكا و داخل كشور بودند.

به نظر شما تسخیر لانه جاسوسی چه ویژگی خاصی داشت که امام خمینی(ره) بر این اساس آن را انقلاب دوم نامیدند؟

واقعه تسخیر سفارت آمریكا در واقع دگرگونی دیگری در اندیشه ی مردم بود و همین امر موجب شد تا حضرت امام خمینی(ره) آن را انقلاب دوم بنامند. به بیان دیگر انقلاب اول در 22 بهمن سال 57 علیه استبداد بود و انقلاب دوم در 13 آبان 58 علیه استكبار شكل گرفت و دو ویژگی كه جریان سلطنت پهلوی را در جامعه ایران شكل داده بود یكی پس از دیگری شكست خورد و فرو ریخت.

البته قابل ذکر است که اكنون هم آمریكا دست روی دست نگذاشته و سیاست ها و اقدامات دیگری را دنبال می كند؛ همانطور كه در جنگ نرم، اتفاقات پس از انتخابا ت سال 88 و ... شاهد توطئه های با برنامه ریزی و پیش بینی شده آمریكا بودیم.

یقینا این اتفاق تاریخی در افكار عمومی این كشورها و سایر ملت ها زمینه ای فراهم كرده كه آنها به راحتی می پذیرند اگر مردم یك كشور با یكدیگر متحد باشند می توانند علیه استكبار قیام كنند

تاثیر واقعه 13 آبان را در افکار عمومی دیگر کشورها چطور ارزیابی می کنید؟

یقینا این اتفاق تاریخی در افكار عمومی این كشورها و سایر ملت ها زمینه ای فراهم كرده كه آنها به راحتی می پذیرند اگر مردم یك كشور با یكدیگر متحد باشند می توانند علیه استكبار قیام كنند. گرچه علی رغم  این موضوع سردمداران این كشورها چون از موضع قدرت و استكبار به این مسائل نگاه می كنند از آن عبرت نمی گیرند و اگر از جایی شكست بخورند از جای دیگری وارد می شوند. اما به هر حال به میمنت این اتفاق نتایجی حاصل شده که تاثیر آن را در ملت های دیگر جهان می بینیم. مثلا در آمریكای لاتین این اتفاق افتاده و مردم هشیار شده اند كه استكبار حالت پوكی و پوچی دارد لذا علیه آن قیام می كنند و اجازه نمی دهند در كشورشان كودتایی از سوی این کشورها و حامیانشان شكل بگیرد.

با تمام این اوصاف بحث رابطه بین ایران و آمریکا و انجام مذاکراتی به این منظور که گاهی مطرح می شود چطور توجیه پذیر خواهد بود؟

مطمئنا اگر قرار باشد این ارتباط، ارتباط یك گردن كلفت با زیر مجموعه اش باشد به این معنا كه هر چه ما می گوییم همان باشد 100 درصد این درست نخواهد بود. همانطور كه رهبری معظم انقلاب و مسئولان كشور بارها و بارها گفته اند ما زمانی صحبت و مذاكره می كنیم كه آمریكا از حالت استكباری فرود بیاید، از موضع قدرت صحبت نكند و طلب های ما از استكبار جهانی پرداخته شود. یعنی اگر آمریكایی ها ضررهای وارد شده به كشور ما در جنگ هشت ساله ی تحمیلی و توطئه ها علیه ایران را بپذیرند، موضوع مذاكره قابل طرح است؛ اما چون استكبار با خصوصیات و وی‍ژگی های خاص خود از پذیرفتن این مسائل سرباز می زند طبعا مذاكره ای هم صورت نخواهد گرفت.

گفت وگو از سارا کیان

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور