عصر طلایی علوم اسلامی کتاب «کاشفان: عصر طلایی علوم عربی» به بررسی داستان پنهان علوم دانشمندان عرب و مسلمان و اهمیت آن در دنیای مدرن که به وضوح اهمیت تاریخی آن را نشان میدهد.
«جیم الخلیلی» فیزیکدان نظریهپردازی است که در بغداد متولد شده است و هم اکنون کرسی نظریهپردازی در دانشگاه سوری انگلیس را دارد. وی در کتابی با عنوان «کاشفان: عصر طلایی علوم عربی» برجستهترین نظریههای قدیمی در علوم طبیعی مربوط به مسلمانان را بررسی میکند.
او در کنار بررسی نقش دانشمندان مسلمان در پیشرفت علوم مینویسد: «در زمانی که غرب هنوز به تجدد امروز خود نرسیده بود در شرق باستان شهرها به عنوان مرکز تمدن و تجدد، علوم مختلف را از شرق هند تا غرب اقیانوس اطلس در قرون هفدهم و هجدهم هجری گسترش دادند.
در بغداد خلیفه های حاکم دستور میدادند علوم مختلف با ترجمه آثار علمی دانشمندان یونان و ایرانی گسترش داده شود و به تدریج کتابهای پزشکی و علوم طبیعی، فلسفه و نجوم به عربی ترجمه شدند که در بسیاری از کشورهای اروپایی همین کتابها در اختیار مسلمانان عرب زبان اروپا قرار گرفت که یکی از نطفه های پیشرفتهای این قاره را تشکیل داد.»
در زمانی که غرب هنوز به تجدد امروز خود نرسیده بود در شرق باستان شهرها به عنوان مرکز تمدن و تجدد، علوم مختلف را از شرق هند تا غرب اقیانوس اطلس در قرون هفدهم و هجدهم هجری گسترش دادند
خلیلی در کتاب خود آورده است: در نیمه دوم قرن دهم جنبش ترجمه تقریباً به پایان خود رسیده بود چرا که تمام آثار علمی بزرگ ترجمه شده و در بیشتر مراکز علمی آن زمان تحصیل شده بود و در این زمان بود که دانشمندان مسلمان مثل "ابن هیثم" هفت قرن قبل از انقلاب علمی در اروپا جبر را اختراع کردند که در آن زمان پایه تمام علوم ریاضی محسوب میشد. خلیلی ابن هیثم را بزرگترین فیزیکدان بین دوران ارشمیدس و نیوتون خطاب میکند که کمتر در میان کتابهای اروپایی معاصر قید شده است.
بررسی داستان پنهان علوم دانشمندان عرب و مسلمان و اهمیت آن در دنیای مدرن به وضوح اهمیت تاریخی آن را نشان میدهد ولی تاریخ یک داستان ساده از زمانهای گذشته نیست بلکه داستانی از زمان حال است.
او مینویسد: در عصر معاصر که سوال هویت انسان اهمیت پیدا کرده و تاریخ به موضوعی بیشتر سیاسی تبدیل شده است یادگیری و اطلاع از چگونگی پیدایش و توسعه علوم اسلامی میتواند نقش مهمی در توضیح و حل موضوعاتی پیچیدهی امروزی مثل "برخورد تمدنها" داشته باشد و حداقل میتواند توضیحی برای آنچه امروزه تحت عنوان "برخورد شرق و غرب" نامیده میشود ارائه کند.
البته خود نویسنده چندان تمایلی برای استفاده از تاریخ برای اهداف سیاسی امروزی ندارد ولی در فصل انتهایی به وضعیت نابسامان علوم در کشورهای اسلامی اشاره می کند و در حقیقت سعی میکند راهکاری برای بیرون آمدن از این وضعیت پیشنهاد کند که همان تحقیق و مکاشفه در تاریخ علوم اسلامی و دانشمندان این عصر است که میتواند جلال و جایگاه علوم اسلامی را به وضعیت سابق خود بازگرداند و جامعه اسلامی را به سمتی سوق دهد که سالها پیش به عنوان جوامع متمدن و شکوفا شناخته می شد.
کتاب خلیلی با اشاره به این موضوع و موضوعات سیاسی مطرح زمان امروز مهمترین هدف خود را در فصل انتهایی اینگونه بیان میکند: دانش و علوم به یک مردم و فرهنگ خاص تعلق ندارد بلکه در اثر کار و کوشش بسیاری از دانشمندان غرب و شرق ایجاد شده است که در سراسر کره خاکی پراکنده هستند و تنها کشورهای غربی استفاده کاربردی از آن بردهاند.
منبع: خبرآنلاین گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی