فلاحت پیشه در گفت و گوی اختصاصی با تبیان:

مذاکره بین ایران و آمریکا محتوایی برای طرح ندارد

بخش سیاسی- دکتر حشمت الله فلاحت پیشه، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بین این که حوادث پس از 13 آبان 1358 حقانیت دانشجویان پیرو خط امام(ره) را در تسخیر لانه جاسوسی ثابت کرده است، هم چنین معتقد است با تسخیر سفارت آمریکا کانون کودتاهای ضد انقلاب لو رفته و از بروز این اتفاقات در کشور جلوگیری شده است. او دانشجویان و جوانان امروز کشور را به درس گرفتن از این واقعه تاریخی فرا می خواند تا با جرات و جسارتی انقلاب به دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی بپردازند.

این نماینده اصولگرای مجلس همچنین درباره موضوع مذاکره با آمریکا نیز معتقد است اگر در جایی آمریکا به بهانه مذاکره با ایران وارد شده مطمئنا قصدش اصلاح امور نبوده و اساسا تا زمانی که ایران از سوی آمریکا به رسمیت شناخته نشود هرگونه رابطه ای بین این دو کشور منتفی است چرا که اساسا دو طرف راهبردی برای تفاهم ندارند.

متن این گفت وگو را در پی می خوانید:

- اصلی ترین انگیزه و علتی که موجب شد تا عده ای دانشجو دست به اقدامی بزرگ در تسخیر سفارت آمریکا بزنند را در چه می دانید؟

اگر دانشجویان پیرو خط امام سفارت آمریکا را به نام لانه جاسوسی تسخیر کردند به این خاطر بود که فهمیدند محوریت سیاست های ضد انقلاب در همین لانه جاسوسی شکل گرفته است.

من معتقدم حوادث پس از 13 آبان 1358 و اتفاقات بعد از آن حقانیت دانشجویان پیرو خط امام(ره) را در تسخیر لانه جاسوسی ثابت کرد. آمریکایی ها در طول این سال ها سعی کردند چیزی به نام انقلاب اسلامی را به رسمیت نشناسند و مانع از پذیرش آن شوند. لذا آنها در این مسیر سیاست های مختلفی را در قبال ایران اتخاذ کردند همان گونه که اکنون سیاست مقابله با توسعه جمهوری اسلامی ایران را دنبال می کنند.

-به نظر شما با گذشت 31 سال از واقعه تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام(ره) چه پیامی از آن به گوش می رسد؟

در مورد پیام من معتقد هستم تسخیر لانه جاسوسی در شرایط خاص دوران انقلاب شکل گرفته که این باید مورد توجه قرار گیرد. در آن زمان و در آن فضا مدام توطئه هایی برای شکست انقلاب اسلامی شکل می گرفت و جرات و جسارت دانشجویان برای خنثی کردن این توطئه ها جراتی انقلابی بود که در هیچ کجای دنیا مشابه آن را ندیده ایم. البته این جرات و جسارت در چند مقطع دیگر از جمله جنگ تحمیلی هم قابل مشاهده بود.

-فکر می کنید در حال حاضر جوانان و دانشجویان ما چطور می توانند این پیام را از درون این واقعه تاریخی استخراج کنند؟

به نظر می رسد حتی در شرایط فعلی هم می توان از این واقعه تاریخی درس گرفت تا دانشجویان و جوانان ما با همین جرات و جسارت انقلابی که آن روزها دانشجویان پیرو خط امام(ره) در تسخیر لانه جاسوسی به کار بستند، به دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی بپردازند.

-امام خمینی(ره) در آن زمان تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم توصیف کردند. فکر می کنید چه ویژگی هایی در این واقعه وجود داشته که امام(ره) این تعبیر را در مورد آن به کار بردند؟

بر اساس نظر تحلیل گران شرق و غرب انقلاب اسلامی ما دو جنبه و خصلت ضد استبدادی و ضد استعماری داشته است. به طوری که در 22 بهمن ماه 57 با مطرح شدن جنبه ضد استبدادی انقلاب اسلامی ایران، استبداد برکنار شد. اما در واقعه تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان 58 وجه ضد استعماری انقلاب به گونه ای دیگر قوت گرفت و این پاسخی به آمریکا و هر کشوری بود که نگرش استعماری به کشورمان داشتند.

-با توجه به اینکه قطع روابط سیاسی ایران و آمریکا در پی واقعه 13 آبان اتفاق افتاد، این واقعه چه تاثیرات دیگری در روابط دو کشور به جای گذاشت؟

اگر ایران در حال حاضر با آمریکا رابطه داشت قطعا وضعیت به گونه دیگری شکل می گرفت. مطمئنا در این فضاست که زمینه برای خود اتکایی ملت ایران فراهم شده است.

هم چنین آمریکا همواره سعی داشته تا تسخیر سفارتش در ایران و به دست دانشجویان و جوانان را یک نقطه منفی در روابط بین ایران و آمریکا قلمداد کند؛ اما به اعتقاد من این واقعه نشانه حقانیت ایران بوده است. افکار عمومی منصف در این کشورها نیز باید حق بدهند که اگر جایی کانون توطئه علیه کشوری شد این کانون از بین برده شود. من معتقدم آمریکایی ها می خواهند تسخیر لانه جاسوسی را نقض کنوانسیون های بین المللی علیه ایران بدانند اما هر چند کنوانسیون های بین المللی سفارت ها را مصون تلقی می کنند اما این اقدام ایران در تفسیر منشور ملل متحد قابل دفاع است.

-اگر دانشجویان پیرو خط امام(ره) دست به تسخیر لانه جاسوسی نمی زدند چه سرنوشتی در انتظار کشور بود؟

در شرایط خاص انقلاب و بعد از آن واقعه، تسخیر سفارت آمریکا برای سفارت خانه های دیگر که می خواستند علیه ایران و انقلاب اسلامی توطئه کنند درس عبرت شد. هم چنین اگر پس از انقلاب اسلامی واقعه 13 آبان اتفاق نمی افتاد، انقلاب ایران با کودتاهای 8 ساله مشابه آنچه در آمریکای لاتین رخ داده بود، مواجه می شد. در آمریکای لاتین اگر حتی فرمانداران مخالف سیاست های آمریکا بر سر کار می آمدند کودتا شکل می گرفت و محور و کانون آن هم سفارت خانه هایی مثل آمریکا بود. به نظر من در ایران با تسخیر سفارت آمریکا کانون کودتاهای ضد انقلاب لو رفت و به نوعی از بروز این اتفاقات در کشور ممانعت به عمل آمد.

-در این چارچوب بحث مذاکره با آمریکا که اکنون گاهی شاهد طرح آن هستیم چگونه قابل توجیه است؟

من معتقدم اگر در جایی هم آمریکا به بهانه مذاکره و صحبت با ایران وارد شده مطمئنا قصدش اصلاح امور نبوده است. به نظر من رابطه ایران و آمریکا در حال حاضر دچار مشکلات راهبردی است و این دو کشور در منطقه اختلافات راهبردی دارند و تا زمانی که ایران از سوی آمریکا به رسمیت شناخته نشود هرگونه رابطه ای بین این دو منتفی است. اگر هم بحث مذاکرات بین ایران و آمریکا مطرح است به اعتقاد من محتوایی برای طرح ندارد، چرا که اساسا دو طرف راهبردی برای تفاهم ندارند.

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور