تبیان، دستیار زندگی
شاید در حال حاضر كمتر كسی تصور كند كه در زمان هایی نه چندان دور، در گوشه و كنار همین شهرهایی كه اكنون سر به فلك كشیده اند و مغازه ها و پاساژهای گوناگون تمام مایحتاج مورد نیاز را در اختیار مشتریان قرار می دهند، هر خانواده یك ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهارت فراموش شده

شاید در حال حاضر كمتر كسی تصور كند كه در زمان هایی نه چندان دور، در گوشه و كنار همین شهرهایی كه اكنون سر به فلك كشیده اند و مغازه ها و پاساژهای گوناگون تمام مایحتاج مورد نیاز را در اختیار مشتریان قرار می دهند، هر خانواده یك جامعه تولیدی كوچك بود كه انواع و اقسام ضروریات را به اقتضا برای خود تولید می كرد.

در آن زمان ها كه اندك حوصله ای بود و گاه و بی گاه فرصتی، زنان خانواده علاوه بر انجام كارهای معمول خود به تهیه و دوخت و دوز لباس اعضای خانواده در كنار كارهای دیگر می پرداختند و چقدر هم با سلیقه.

هنری كه هم اكنون در میان بسیاری از زنان به فراموشی سپرده شده، در گذشته به عنوان یكی از ضروریات زندگی هر خانواده ای به حساب می آمد، اما هم اكنون درصد بسیار كمی از زنان ایرانی قدرت دوختن یك لباس هر چند ساده را دارند و اگر هم داشته باشند، حوصله ی انجام آن نیست.

هنر خیاطی رشته ای ست كه در تولید ناخالص ملی هر كشور نقش مهمی دارد و مانند چیزهای دیگر در حال تكامل است؛ به طوری كه هم اكنون كشورهایی مانند چین قسمت اعظمی از درآمد ملی خود را از این طریق به دست می آورند. علاوه بر آن نیاز بشر و جامعه ایجاب می كند تا تعداد كثیری از نیروهای فعال، وقت و توان خویش را به فراگیری و گسترش این حوزه تخصصی و تكنیكی صرف كنند.

خیاطی پیوند نزدیكی با مقوله لباس دارد. در فرهنگ لغت، مقابل كلمه «لباس» آمده كه «پوشش تن» ؛ یعنی لباس برای پوشاندن شكل اصلی بدن و تغییر شكل آن به نحوی زیبا به كار می رود و بنابراین هرچه خیاط ماهرتر باشد، می تواند در پوشاندن تن و نمایاندن آن و محفوظ نگاه داشتن از سرما و گرما و همچنین در حفظ عفت و پرهیزگاری و وقار انسان ها كمك بیشتری كند؛ به شكلی كه امروزه بسیاری بر این اعتقادند كه لباس هر انسان نشانه شخصیت وجودی اوست، بخصوص آن كه هر کس متناسب با سلسله ارزش ها و بینش هایی كه به آن معتقد است، لباس بر تن می كند.

امروزه بسیاری از مردم دیگر به لباس به عنوان یك نیاز اولیه نگاه نمی كنند، بلكه دلبستگی شدیدی به نوع و مدل و جنس آن دارند. با این حال شاید اكنون كمتر كسی وجود داشته باشد كه علاقه مند باشد تا خود، لباس موردعلاقه خویش را تهیه كند.

مریم كه تنها 22 سال دارد، مدت دو سال است كه به عنوان خیاط مشغول كار است، او در این زمینه می گوید: من همیشه به خیاطی به عنوان یك هنر نگاه كرده ام و علاقه بسیاری هم به آن دارم، بنابراین زمانی كه تصمیم به كار كردن گرفتم، این شغل را انتخاب كردم؛ هر چند كه اكنون خیاطی كردن، بخصوص در تولیدی ها به عنوان یك شغل مردانه مطرح است. با این حال اعتقاد دارم كه این كار علاوه بر درآمدزایی، بسیار لذتبخش است، چون می توانی گام به گام به خلق یك لباس دست بزنی، ضمن آنكه معمولاً لباس هایی كه ما می دوزیم به عنوان لباس های شب و میهمانی ست و همین حس شادی بخشی را به انسان می دهد.

وی اضافه می كند: در عین حال اگر هم تصمیم بگیرم كه دیگر به این هنر به عنوان یك حرفه نگاه نكنم، ترجیح می دهم همچنان تمامی مایحتاج خود و خانواده ام را از طریق دست دوز تأمین كنم، زیرا علاوه بر سود اقتصادی كه این موضوع دارد، این حسن را دارد كه تو خودت در تأمین مایحتاج و پوشاك خانواده ات نقش داشته باشی و این، حس عاطفی اعضای خانواده را افزایش می دهد.

اما وقتی از دكتر فاطمه جعفر آبادی – روان شناس– می پرسم كه چرا زنان تمایل اندكی به انجام كارهایی چون خیاطی دارند، با تعجب می گوید: زن ها هم حق انتخاب دارند و شاید تمایلی به خیاطی به عنوان یك هنر یا یك شغل نداشته باشند.

وقتی از او می خواهم درباره این موضوع كه از لحاظ روان شناختی چگونه می توان علت عدم تمایل زنان به كارهایی از این دست را توجیه كرد توضیح دهد، می گوید: ما در مرحله گذار از جامعه سنتی به سوی جامعه مدرن هستیم. این دوران گذار، تبعات مثبت و منفی بسیاری دارد كه در این میان سهم جامعه زنان بسیار بیش از بخش های دیگر است؛ یعنی زن می خواهد به طرق گوناگون خود را از شكل سنتی كه در آن گرفتار آمده، رها كند؛ بنابراین خواسته یا ناخواسته سعی می كند الگوهایی را كه در گذشته وجود داشته از بین ببرد و در این میان از هنرهایی كه به عنوان هنرهای زنانه مطرح بوده، می گریزد.

وی اضافه می كند: در حال حاضر زنان تمایل اندكی به فراگیری هنرهایی چون خیاطی، قلابدوزی، مكرومه بافی یا حتی آشپزی دارند و بیشتر ترجیح می دهند كه خود را با هنرهای مردانه تر یا لااقل عام تری سرگرم كنند و در این میان حتی هنگام یافتن كار به سراغ شغل های مردانه تری می روند. به همین خاطر است كه در كلاس مثلاً تعمیرات گوشی تلفن همراه، تعداد داوطلبان زن بیشتری مشاهده می شود تا در كلاس خیاطی و گلدوزی.

این روان شناس ادامه می دهد: البته همان طور كه اشاره كردم این دوران موقت است، اگرچه در دنیای امروز ضرورتی برای فراگیری خیاطی، گلدوزی و ... وجود ندارد؛ یعنی صنعتی شدن علاوه بر آنكه از بسیاری از تجملات چون پوشیدن لباس های فاخر و ... كاسته، فرصت آن را هم به آدمی نمی دهد. مثلاً امروزه محبوب ترین لباس ها برای اكثر اقشار جامعه لباس جین است كه نه قدرت تهیه آن در خانه وجود دارد و نه این لباس ها نیاز به هنرنمایی های ظریف زنانه دارند. گشتن میان این همه تولیدی و خیاط خانه، عطش دوختن یك لباس بعد از مدت ها را در دلم زنده می كند. به خیاط خانه كه می روم، زن كوك آخر را كه به لباس می زند، سرش را بالا می گیرد و با مهربانی برای اندازه گیری سایزهایم به اتاق مجاور دعوتم می كند. می خواهم سفارش یك مانتو و شلوار قهوه ای را بدهم؛ مثل زمان مدرسه...

سما بابایی


لینک ها

هنر در خانه

صنایع دستى؛ جاذبه اى براى گردشگران

جامعه شناسی، مقالات