تابش خورشید مدینه به ظلمت خراسان
امروز روزی است که چرخ گردان خاک کهن ایران زمین را به رسیدن قدومی آسمانی بشارت میدهد . روزی که بیابان های تب کرده و قلوب پر عطش ایران زمین در انتظار میسوزند تا راحت روح از سمت مدینة النبی برسد و از برکات خاندان نور و رحمت بیاید و خاک پر مهر ایران را تا ابد متبرک و مقدس کند.
روزی که نور مدینه به سمت خراسان تابیدن گرفت روزی که دل امام از وداع با جدش گرفت و به قلب های در انتظار و تشنه خراسان گره خورد هر چند سفری بس تلخ و بی بازگشت است اما جایی که مصلحت اسلام ایجاب میکند نماد و نشان اسلام ناب محمدی خویشتن نمی شناسد دل از دیار یار و راحت جان بر میدارد و رهسپار بیابان های فراق میشود.
امروز روزی است که امام رضا علیه السلام از مدینه منوره به سمت مرو هجرت کردند روز حرکتی سرنوشت ساز برای اسلام و تشیع ، به همین مناسبت در این مجال به گوشه ای از زمینه های این رویداد میپردازیم
اسناد تاریخی، گویای اولین زمینههای سفر امام(ع) نیست و جزئیات بسیاری از مقدمات این هجرت رضوی ناگفته مانده و در پرده ابهام قرار دارد، ولی با مطالعه اسناد موجود، این حقیقت مسلم است که از پیش مکاتباتی میان مرو و مدینه، صورت میگرفتهاست 1 و بر سفر امام به سوی مرو، اصرار بوده و این سفر، در شرایطی خاص و تحت فشار دستگاه خلافت انجام گرفته است. در برخی منابع تاریخی آمده است:
مأمون، پس از به دست گرفتن حکومت، با ارسال نامهای امام رضا(ع) را به خراسان فراخواند. امام(ع) از رفتن امتناع ورزید، ولی مأمون پیگیر بود و ارسال دعوتنامهها را پیاپی ادامه داد، تا به امام بفهماند که از ایشان دست بردار نیست.2
علاوه بر آن، در پی دعوتنامه های مکرر، مأمون مأموران خود را به نام های رجاء بن ابی ضحاک3 و یاسر خادم4، به مدینه گسیل داشت. آنان پس از ورود به مدینه، بر امام(ع) وارد شدند و هدف مأموریت خود را چنین بیان داشتند:
"ان المأمون امرنا باشخاصک الی خراسان."5 ؛ مأمون ما را فرمان داده و مأمور ساخته است، تا تو را به خراسان ببریم.
امام علیبن موسی(ع) شیوه خلفا را میشناخت و زندان های طولانی پدر را با همه تلخی ها و رنجهایش به خاطر داشت و میدانست که به هر حال، مأمون که برادر میکشد، از حضور آزادانه امام میان مردم نگران است و از این نگرانی، آسان نخواهد گذشت.
"انه تهیا للسفر کارها و متیقنا انه یموت..."6 ؛ امام رضا(ع) آماده سفر گردید، در حالی که از آن اکراه داشت و مطمئن بود که در این سفر بدرود حیات خواهد گفت.
علاوه بر آن که چگونگی حرکت امام(ع) و تودیع وی با مرقد رسول خدا(ص) و نیز خاندانش، همه و همه گویای اکراه امام (ع) بر این سفر است.
وداع با مرقد پیامبر (ص)
وقتی که امام(ع) خود را از سفر به خراسان ناگزیر یافت، در چند نوبت، کنار مرقد پیامبر(ص) آمد و با شکل وداع خود با قبر پیامبر(ص) ناخرسندی و نگرانی خویش را از اینسفر آشکار ساخت، تا دیگران نیز بدانند که امام(ع) بر انجام این سفر، مجبور است.
مخول سیستانی که از نزدیک شاهد ماجرا بوده است، چنین مینگارد:
"هنگامی که فرستاده مأمون وارد مدینه شد، من نیز در مدینه بودم. امام(ع) برای وداع با پیامبر(ص) وارد حرم شریف نبوی گردید. حضرت در حالی که با صدای بلند گریهمیکرد، چند نوبت با پیامبر(ص) و مرقد پاک او خداحافظی کرد.
پیش رفتم و به امام (ع) سلام کردم. حضرت(ع) پاسخ سلام مرا داد. آن گاه امام را به خاطر سفری که در پیش داشتند، تهنیت گفتم، ولی آن حضرت(ع) فرمود: مرا بهحال خود واگذار، که من از جوار جدم خارج شده در غربت از دنیا خواهم رفت! امام هنگام بیرون رفتن از مدینه، تمام خویشان خود را فرا خواند و در جمع آنان فرمود:"بر من گریه کنید؛ زیرا دیگر به مدینه باز نخواهم گشت."7
گواه دیگر بر کراهت و ناخرسندی امام از این سفر، مسیر تعیین شده از سوی دستگاه خلافت است، به گونهای که در مواردی، امام از برخی مناطق مخفیانه عبور داده میشد8 و نیز از ورود و عبور حضرت به کوفه و قم جلوگیری گردید.9
از برخی نقل ها و مدارک تاریخی استفاده میشود که در این سفر، امام تنها نبوده است و گروهی از علویان نیز از مدینه به خراسان احضار شده بودند:
"و کان المأمون انفذ الی جماعه من آل ابی طالب فحملهم الیه من المدینه و فیهم الرضا علی بن موسی علیهما السلام."10 ؛ مأمون گروهی از علویان را - توسط مأموران خود - از مدینه احضار نمود که آنها را نزد مأمون بردند و علیبن موسی الرضا(ع) نیز در میان آنان بود.
در اعلام الوری نیز همین مضمون آمده است:
"و کان المأمون قد انفذ الی جماعه من الطالبیه فحملهم من المدینه و فیهم الرضا"11؛ مأمون مأموران خود را فرستاد تا گروهی از علویان را از مدینه به سوی او بردند و در میانایشان رضا(ع) بود.
مسیر حرکت تاریخی امام رضا علیه السلام :
هجرت امام رضا(ع) یک مهاجرت سیاسى اجبارى بود که در سال 200 هجرى به دستور خلیفه وقت انجام شد.
مسیر هجرت امام از مدینه به مرو چنین است:
1. مدینه 2. مکه (برخى این شهر را مسیر هجرت نمىدانند). 3. نباج 4. بصره 5. اهواز 6. اربق (اربک) 7. ارجان (بهبهان) 8. ابرکوه (ابرقوه) 9. ده شیر (فراشاه) 10. یزد 11. قدمگاه خرانق (مشهدک) 12. رباط پشتبادام 13. نیشابور 14. قدمگاه نیشابور 15. ده سرخ 16. طوس 17. سرخس 18. مرو
در جریان هجرت حضرت رضا(ع) سه مسأله عمده روى داد که به ترتیب عبارت است از: بیمارى آن بزرگوار در اهواز، استقبال مردم در نیشابور و بیان حدیثسلسلة الذهب و زندانى شدن در سرخس.
با توجه به استقبال بىنظیر مردم نیشابور از امام رضا(ع) و بیان حدیثسلسلة الذهب از سوى آن حضرت، رژیم عباسى چنان شایع کرد که امام رضا(ع) ادعاى الوهیت کرده، او را بدین اتهام در سرخس زندانى ساخت. اینکه امام(ع) چه مدت در زندان بود، معلوم نیست. ولى این واقعه نشان مىدهد که پذیرش ولایتعهدى امرى تحمیلى بود. با ورود امام به مرو، مأمون براى انجام یافتن نقشهاش استقبال باشکوهى از وى به عمل آورد و پس از پذیرش ولایتعهدى از سوى امام، به نام آن جناب سکه زد. 12
فراوری، محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان
1- "فمازال المأمون یکاتبه و یسأله حتی علم الرضا(ع) انه لا یکف عنه"؛ همواره مأمون با حضرت مکاتبه داشتو از او میخواست تا به مرو آید. نامهها ادامه یافت تا آن که امام رضا(ع) دریافت از او دست بردار نیست. اعیان الشیعه 2 / 17، به نقل از: عیون اخبار الرضا.
2- عیون اخبار الرضا 2 / 149.
3- وی از کارگزاران دولت عباسیان بود و در زمان مأمون، ریاست دیوان مالیاتی را بر عهده داشت. لغتنامه دهخدا 23 / 286.
4- وی به نقل مرحوم شیخ طوسی، از یاران امام(ع) بوده است. تنقیح المقال فی احوال الرجال 3 / 307.
5- کافی 2 / 407 ؛ مسند الامام الرضا(ع) 1 / 52.
6- مسند الامام الرضا(ع) 1 / 52.
7- عیون اخبار الرضا(ع) 2 / 217.
8- تاریخ بیهقی 171.
9- کافی 2 / 407 ؛ عیون اخبار الرضا 2 / 149 (البته در بعضی نقلها ورود به این دو شهر تایید شده است) ؛ الانوار البهیه 188؛ المجالس السنیه 2 / 574.
10- ارشاد مفید 2 / 250.
11- اعلام الوری / 320
12- ماهنامه کوثر شماره 4