"انقلاب بنام خدا "
قرن بیستم را می توان قرن انقلاب ها و نهضت ها لقب داد . قرنی که در آن بسیاری از ملت ها برای رهایی از چنگال استبداد داخلی و استعمار خارجی به پا خاسته اند و با مبارزه ای پی گیر و جانفشانی فراوان ، سرنوشت تازه ای را برای تاریخ خود رقم زده اند . انقلاب روسیه در 1917، نهضت ضد استعماری شبه قاره هند در 1947، انقلاب چین در 1949، انقلاب افسران آزاد مصر در سال 1952، انقلاب کوبا در سال 1959، نهضت الجزایر در سال 1962، انقلاب نیکاراگوئه و انقلاب اسلامی ایران در سال 1979.
از نکات جالب و عبرت انگیز تاریخ قرن بیستم این است که اولین انقلاب این قرن ، در پی نفی دین از عرصه زندگی فردی واجتماعی بود و با شعار" دین افیون توده هاست" ، سیاست دین زدایی را با حدت و شدت تمام پی گرفت ، و آخرین انقلاب قرن ، در پی حاکمیت " دین " در همه عرصه های زندگی فردی و اجتماعی و در یک کلام " انقلاب بنام خدا " بود . و جالب تر اینکه رهبر آخرین انقلاب ، فروپاشی نظام برآمده از اولین انقلاب را پیش بینی کرد که در کمترین زمان به وقوع پیوست !
رهبران انقلاب ها و نهضت های قرن بیستم ، شخصیتهای برجسته ای بودند که هر یک به لحاظ ویژگیها و توانایی های خود ، توانستند بخشی از جهان را تحت تأثیر و حاکمیت خود در آورند و چهره ای ماندگار ، از خود در تاریخ بشر به جا گذارند . لنین ، گاندی ، مائو ، ناصر ، کاسترو و امام خمینی تاریخ سازان قرن بیستم اند ، اما با اندکی تعمق و دقت می توان گفت که در میان این رهبران ، آنانی که از ویژگیهای اخلاقی برتر برخوردار بوده اند ، به همان میزان بر دامنه تأثیر و ماندگاری شان در جهان افزوده شده است . گاندی چهره ای محبوب و پر جاذبه برای همه جهان سومی هاست ، اما دامنه تأثیرش در حد هند محدود است ، اما امام خمینی چهره ای روحانی و پرجاذبه در همه جای جهان برای همه انسانهایی است که به دنبال معنویت اند و دامنه تأثیرش تا اقصی نقاط دنیا پیش رفته است . بدون شک می توان گفت که امام خمینی (ره) ، در قله رفیع تاریخ سازان قرن بیستم قرار گرفته ؛ جایگاهی که امام در سایه " انقلابی بنام خدا" آن را به دست آورده است.
از زاویه دیگر نیز می توان به تبیین جایگاه امام خمینی در تاریخ پرداخت ، و آن ارزیابی انقلاب اسلامی با دیگر " انقلابهای بنام خدا" ست . تاریخ ادیان ، خصوصا آیات تاریخی قرآن ، صراحت دارد که در طول تایخ بشر دو " انقلاب بنام خدا" به طور موفق انجام شده است . انقلاب الهی به رهبری حضرت موسی علیه فرعون ، و انقلاب اسلامی به رهبری حضرت محمد (ص) در عربستان که رهبر این دو انقلاب ، هر دو پیغمبر بودند . انقلاب سومی که بنام خدا انجام شد ، انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (ره) بود ، اما رهبر این انقلاب فرزندی از سلاله محمد (ص) و بشری عادی بود که درسایه تلاش فردی خود به مقام بلند رهبری انقلاب رسید. در واقع امام خمینی در رفیع ترین قله تاریخسازان بشری و دامنه قله پیامبران الهی جای دارد ، جایگاهی که کمتر بشری موفق به تسخیر آن شده است !
رمز و راز استقبال بی نظیر و تاریخی مردم ایران در 12 بهمن ماه 1357 از امام خمینی ، و تشییع شکوهمند و سوگمندانه آن عزیز در 14 خرداد 1368، جز این نبود که " امام ، انقلاب بنام خدا " را بر سینه تاریخ قرن بیستم حک کرد و فریاد بازگشت به دین را در جهان طنین انداز ساخت . آن روز که امام در 15 خرداد 42 سخنان خود را با " انّا لله و انّا الیه راجعون" آغاز کرد ، هیچکس در ایران و جهان تصور نمی کرد که " انقلابی شکل گیرد و پیروز شود ، اما آن هنگام که امام در حال الیه راجعون بود ، همه جهانیان اعتراف داشتند که " انقلاب بنام خدا" به نام " امام" در تاریخ ثبت شد .