تبیان، دستیار زندگی
روانشناسان معتقدند كه این صورت از اشتغال مضرترین صورت اشتغال زوجین است؛ زیرا بیشترین آسیب به خانواده، بخصوص فرزندان وارد می شود. اگر زن و مرد هر دو شاغل باشند كمترین ارتباط عاطفی بین فرزندان و والدین برقرار می شود. حتی خود زوجین نیز به دلیل خستگی مفرط ح
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یادم تو را فراموش

دست

سحر كوچولو اكثر شب‌ها پدر را نمی‌بیند وقتی پدرش به منزل می‌آید او خواب است بعضی وقت‌ها با اصرار از مادرش می‌خواهد كه بیدار بماند تا پدر را ببیند ولی از بس دیروقت می‌شود سنگینی پلك‌ها نمی‌گذارد كه او بیدار بماند به همین خاطر در طول روز فقط به شنیدن صدای پدرش از پشت گوشی تلفن اكتفا می‌كند. او فقط روزهای تعطیل فرصت دیدن پدرش را دارد. شاید سحر خوش‌شانس‌تر از سارا باشد چرا كه او فقط پدرش را در طول روز نمی‌بیند و حداقل مادرش در كنار او هست اما سارا این شانس را نیز ندارد مادر او هم در كنار پدرش تا دیروقت كار می‌كند و فقط با این تفاوت كه مادر بعضی وقت‌ها خودش را زودتر از پدر به منزل می‌رساند تا حداقل برای یك ساعت هم شده در كنار سارا كوچولو باشد. اغلب روزها سارا هست و پرستارش. او حالا به پرستارش بیشتر از مادر و پدر وابسته شده است.

مادری كه مجبور است هر روز صبح از خانه برای كار خارج شود می‌گوید: صبح‌ها كه از منزل خارج می‌شوم سعی می‌كنم آرام و بی‌صدا كارهایم را انجام دهم كه كودكم بیدار نشود زیرا اگر به هنگام رفتن بیدار باشد از همان ابتدا كه مرا می‌بیند در حال آماده شدن هستم تا لحظه بیرون رفتن از خانه مدام تكرار می‌كند؛ مامان نرو و بعضی اوقات نیز گریه می‌كند بگونه‌ای كه با دلی آزرده و غمگین مجبور می‌شوم سر محل كار حاضر شوم و هنگامی كه به خانه برمی‌گردم با حالت قهر و ناراحتی جواب سلام مرا هم نمی‌دهد او می‌افزاید: از زمانی كه سه ماهش بود او را با پرستارش تنها گذاشتم و از آنجایی كه یك پزشك هستم و مجبورم دیروقت به منزل بیایم می‌بینم كه فرزندم بسیاری از خصوصیات و رفتارهای پرستارش را گرفته است به طوری كه حتی لهجه حرف زدن پرستار هم بر روی لهجه فرزندم تاثیر گذاشته و با لهجه او حرف می‌زند.

این داستان زندگی بسیاری از بچه‌هایی است كه پدر و مادر آنها زندگی خود را غرق كار كرده‌اند و زندگی آنان تبدیل به پانسیون و محل نگهداری شده كه برای تامین غذا و پوشاك فرزندان تلاش می‌كنند. از نظر آنان این پول است كه راحتی می‌آورد این والدین فراموش كرده‌اند كه پول خوشبختی نمی‌آورد و با فراهم ساختن وسایل و امكانات، آسایش زندگی را فدا كرده‌اند.

روانشناسان معتقدند كه این صورت از اشتغال مضرترین صورت اشتغال زوجین است؛ زیرا بیشترین آسیب به خانواده، بخصوص  فرزندان وارد می شود. اگر زن و مرد هر دو شاغل باشند كمترین ارتباط عاطفی بین  فرزندان و والدین برقرار می شود. حتی خود زوجین نیز به دلیل خستگی مفرط حوصله تعامل با یكدیگر را ندارند؛ وقتی فرزندان از آنها پرسشی می‌كنند جواب سربالا می‌دهند و آنها را با بی حوصلگی از خود دور می‌كنند و چون بی‌حوصله هستند در نتیجه شناخت كمتری نسبت به فرزندانشان پیدا می‌كنند و نمی‌دانند كه كودك آنها در چه شرایط روحی و روانی قرار دارد و اصلا نیازهای فرزندشان چیست؟ چرا که انرژی های جسمانی و روانی آنها در خارج از خانه و محیط كار هزینه شده است و بیشتر برای استراحت به خانه می آیند. والدین گاهی اوقات به جای ابراز محبت به فرزندانی كه ساعات زیادی در انتظار بوده اند با پرخاشگری و خشونت با آنها برخورد می كنند.

مادر

در چنین خانواده هایی مسئولیت زنان مضاعف می شود و مجموع ساعات كار آنها در خارج و داخل خانه به شدت افزایش پیدا می كند. در نتیجه، به شدت تحت فشار كاری قرار می گیرند و به دنبال آن، فرزندان (علی الخصوص فرزندان كم‌سن و سال كه نیاز بیشتری به مادر دارند، احساس می‌كنند والدینشان آنها را فراموش كرده‌اند ) در ابعاد گوناگون آسیب های جدی می بینند و با انواع مشكلات روحی و روانی نظیر بی‌حوصلگی، انزواطلبی، بی‌دقتی در درس‌ها، مكیدن انگشت، تیك‌زدن چشم‌ها و عدم برقراری ارتباط صمیمی مواجه می‌شوند. بنابراین، اشتغال زوجین، به ویژه مادر، برای فرزندان بسیار مخاطره آمیز خواهد بود.

كودك بیش از هر كس دیگری در روی زمین به محبت و توجه والدین نیاز دارد او بیش از هر مشغله و هر فرد دیگری خواهان وقت و زمان است كه باید پدر و مادر به او اختصاص دهند. بسیاری از اوقات نیاز كودك تنها یك آغوش گرم و عاشقانه است او نیاز دارد كه تشویق شود و گاهی هم تنبیه. او نیاز دارد كه بر روی دوش‌های پدرش بنشیند و سواری بخورد و با مادرش به پارك برود و بازی كند. والدین باید بدانند كه این زمان‌ها زود می‌گذرد و فرصت‌ها از دست می‌رود و روزی فرا می‌رسد كه در حسرت روزهای از دست رفته غصه می‌خورند كه چگونه آن زمان‌ها نتوانستند در اختیار فرزندانشان باشند و اكنون غصه خوردن فایده‌ای ندارد و زمان از دست رفته را نمی‌توان جبران كرد. اصلا به گذشته خود و به دوران كودكی خود رجوع كنیم. لذت‌بخش‌ترین لحظات آن زمان چه لحظه‌ای بوده مسلما آن زمانی بوده است كه با والدین خود سپری كرده‌ایم. بهترین، به یادماندنی‌ترین، آموزنده‌ترین و موثرترین لحظات ما در آن دوران لحظاتی بوده است كه با والدین خود گذرانده‌ایم.

كودك بیش از هر كس دیگری در روی زمین به محبت و توجه والدین نیاز دارد او بیش از هر مشغله و هر فرد دیگری خواهان وقت و زمان است كه باید پدر و مادر به او اختصاص دهند

اشتغال زوجین گرچه فوایدی مانند بهبود وضعیت اقتصادی و تأمین نیازهای مادی خانواده، عزتمندی اجتماعی، اثبات قابلیت های زنان در عرصه های اجتماعی، استقلال مالی و به دست آوردن پشتوانه ای برای ایام پیری زنان و نیز رفاه و تأمین نیازهای مادی بیشتر، خود نظم دهی و رشد سازگاری اجتماعی سریع تری را برای فرزندان به دنبال دارد، اما در مجموع می توان گفت: تأثیرات نامطلوبی در فرایند رشد فرزندان، به ویژه رشد عاطفی آنها، بر جای می گذارد و میزان آسیب پذیری كودكان را در سال های اولیه كودكی افزایش می دهد. در اینجا به برخی از این آثار منفی اشاره می كنیم:

•  كودك در بدو تولد، نخستین رابطه خود را با مادر برقرار می كند. او باید بتواند در كنار مادر احساس امنیت كند؛ یعنی این احساس را كه مادر همواره برای ارضای نیازهای وی در كنارش قرار دارد. مادران شاغل به دلیل اینكه بخش قابل توجهی از وقت مفید خود را به كار مشغولند و طبعاً از فرزندان خود دور هستند یا دست كم به موقع نمی توانند نیازهای آنها را ارضا كنند، احساس عدم اعتماد نسبت به اطرافیان را در كودك به وجود می آورند و این امر باعث می شود مراحل بعدی رشد كودك نیز كه مبتنی بر «احساس اعتماد» است، دچار اختلال شود.

• در مرحله دوم رشد، یعنی دستیابی كودك به استقلال، كودك هم نیاز به مراقبت والدین و هم نیاز به بازخورد آنان دارد و عدم حضور والدین در كنار كودك می تواند این مرحله از رشد كودك را نیز با مشكل مواجه كند و كودك نتواند به «استقلال عمل» دست یابد.

•  در این مرحله كودك می خواهد با والد همجنس خود همسان سازی كند و اندك اندك هویت جنسی خود را به دست آورد. تقویت كودك از سوی همسالان از یك سو و پشتیبانی والدین از سوی دیگر، و همچنین تشویق هایی كه كودك در اولین كوشش هایش دریافت می كند، می توانند به كودك كمك كنند تا تصویر مثبتی از خود ایجاد كند. عدم حضور والدین در این مقطع حساس موجب می شود كه احساس ابتكار و سازمان دهی در فعالیت ها در حدّ لازم در كودك شكل نگیرد و زمینه برخی از مشكلات مانند احساس گناه را در كودك به وجود آورد.

کودک

•  اگر كودك سه مرحله قبل را به خوبی طی كند به تدریج آماده ورود به اجتماعی بزرگ تر، رفتن به مدرسه و پذیرش نقش بزرگسالان، می شود. اما اگر مراحل قبل را به دلیل عدم حضور والدین در كنار او به خوبی طی نكند با مشكلات زیادی مواجه می شود. یكی از این مشكلات احساس عدم توانایی در تحقق آن چیزی است كه دیگران از او می خواهند، كه در نهایت به عقده حقارت و ناارزنده سازی منجر می شود.

•  كودك بعد از پشت سرگذاشتن دوران كودكی وارد مرحله جدیدی یعنی نوجوانی می شود. در این مرحله، مهم ترین حادثه ای كه رخ می دهد «احراز هویت» است. گرچه نوجوان علاوه بر والدین از سایر نهادهای اجتماعی مانند گروه همسالان و مدرسه برای دستیابی به هویت می تواند كمك بگیرد، اما حضور والدین و نقش آنها در هویت یابی نوجوان بسیار مهم است. در این مرحله، والدین علاوه بر حضور فعال در خانه، باید به طور غیر مستقیم رفتار نوجوان خود را در خارج از محیط خانه رهبری كنند، دوستان او را شناسایی كنند، پرتگاه ها و خطراتی كه نوجوان را تهدید می كند به او یادآوری نمایند. والدین باید روابط دوستانه ای با فرزند خود برقرار كنند تا نوجوان علاوه بر احراز هویت، از گذرگاه دشوار بلوغ، و بحران های مخاطرآمیزه دوره نوجوانی عبور كند. در این دوره حساس، اشتغال زوجین، به ویژه اگر به صورت تمام وقت نیز باشد، خطرات جبران ناپذیری را می تواند برای نوجوان در بر داشته باشد كه یكی از آنها عدم دستیابی به هویت و مبتلا شدن به پراكندگی نقش می باشد و به دنبال آن، انواع بزهكاری ها نوجوان را تهدید می كند.

پیشنهادها

همه ما بخوبی می‌دانیم كه بهترین روش تربیت روشی است كه بتوانیم با آن كودكی با روان سالم پرورش دهیم و این امكان‌پذیر نمی‌باشد مگر این كه برای بودن در كنار فرزندانمان وقت بگذاریم. هیچ موقعیت و خوشبختی در جهان وجود ندارد مگر این كه خلاء و كمبود ناشی از عدم حضور پدر و مادر را برای كودك پر كند.

گرچه برنامه ریزی برای اشتغال صحیح زوجین نیاز به یك عزم ملّی و برنامه ریزی دقیق و حساب شده ای از طرف دولتمردان دارد، (مسئولان امر باید تمهیداتی را برای اشتغال زنان در نظر بگیرند تا از آسیب های احتمالی كه بر پیكر خانواده به ویژه زنان و فرزندان وارد می شود، پیشگیری كنند و این كار میسّر نیست، مگر اینكه دولت با كمك بخش های خصوصی یك «نظام جامع اشتغال» طراحی كند. برای تحقق نظام جامع اشتغال، ابتدا باید زمینه های فرهنگی، فكری و آموزشی آن فراهم شود)، امّا خود والدین نیز می توانند برای كاهش تأثیرات نامطلوب اشتغال تمهیداتی را در نظر بگیرند. در اینجا به برخی از این راهكارها اشاره می كنیم:

* زنان حتی الامكان از اشتغال تمام وقت خودداری و به اشتغال نیمه وقت قناعت كنند.

* زنان از پذیرش كار در شیفت شب خودداری كنند.

* زنان سعی كنند شغل هایی برگزینند كه با ویژگی های جسمی ـ روانی آنها سازگار باشد.

مادر

* حتی الامكان زنان در محیط های زنانه، شغل انتخاب نمایند و از كاركردن در محیط های مردانه اجتناب كنند.

* زوجین در انجام كارهای منزل و امور مربوط به فرزندان بر اساس یك برنامه ریزی صحیح با همدیگر همكاری كنند.

* از تجمّل گرایی، مصرف گرایی و آنچه باعث می شود زوجین ساعات بیشتری به كار مشغول شوند، اجتناب كنند.

* در سال های اولیه ازدواج كه زمان گسترش خانواده و تولید نسل است و كودكان نیاز بیشتری به حضور مادر در كنار خود دارند، زنان شاغل نشوند و در صورت شاغل شدن، مردها همكاری خود را با همسران افزایش دهند.

*از مرخصی های قانونی و همچنین مرخصی های ویژه دوران بارداری و دوران وضع حمل به خوبی استفاده كنند.

* زنان شاغل به دلیل اینكه ساعات كاری آنها (در خانه و محل كار) در مجموع بیشتر از مردان است، سعی كنند تغذیه مناسب، ورزش و بهداشت را به خوبی مراعات كنند.

منبع:  خبر گزاری فارس

جام جم آنلاین

گروه خانواده و زندگی سایت تبیان - تنظیم و فرآوری: نسرین صفری

مقالات مرتبط

عصر جدید و روابط خانوادگی

مادر مظهر آرامش

پیامد های + و- اشتغال زن

مادران شاغل، وسوسه ها مادرانه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.