تبیان، دستیار زندگی
برای رفتگر زحمتکش، کارش مهمتر از عکس گرفتن با افشین قطبی بود. قطبی زیر پلاکاردی تبلیغاتی از بنیاد دل شیر ایستاده بود و عکاسان گرم عکس گرفتن از او بودند که چشمش افتاد به رفتگری که داشت از آن دور، زباله‌ها را جمع می‌کرد. او سوژه‌اش را یافته بود:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سلام، من سرمربی تیم ملی هستم

افشین قطبی در بام تهران

بخش ورزشی- برای رفتگر زحمتکش، کارش مهمتر از عکس گرفتن با افشین قطبی بود.

قطبی زیر پلاکاردی تبلیغاتی از بنیاد دل شیر ایستاده بود و عکاسان گرم عکس گرفتن از او بودند که چشمش افتاد به رفتگری که داشت از آن دور، زباله‌ها را جمع می‌کرد. او سوژه‌اش را یافته بود: «بچه‌ها برویم سمت این مرد زحمتکش. او یک شیردل واقعی است.» افشین خودش را به رفتگر رساند و صدایش کرد. مرد که از این همه توجه ناگهانی و دوربین‌هایی که به سمتش گرفته بودند تعجب کرده بود به اطرافش نگاه می‌کرد. او نه افشین را می‌شناخت و نه اصلاً می‌دانست اینجا چه خبر است. اتفاقی که باعث شد تا افشین ناچار شود برایش توضیح دهد: «سلام من سرمربی تیم ملی فوتبال هستم، مرا می‌شناسی؟» پرسشی که پاسخی منفی داشت. اما او با درخواست گرفتن عکس یادگاری موافقت کرد. افشین برایش می‌گفت: «فردا عکس ما روی همه نشریات چاپ می‌شود.» و واکنش مرد همچنان بی‌توجهی بود. او می‌خواست زودتر برود و کارش را انجام بدهد.

افشین قطبی در بام تهران
افشین قطبی در بام تهران
افشین قطبی در بام تهران
افشین قطبی در بام تهران

منبع:خبرآنلاین

تنظیم:سعیدآقازاده