تبیان، دستیار زندگی
رنگ دارایی (ایکات) روشی دیرینه در بافت پارچه های منقش با رنگ ناپذیر کردن نخ ها پیش از بافتن آنهاست تا به تدریج که کار بافتن پیش می رود، نقش نیز نمودار می گردد. واژه " ایکات " از واژه مالایایی منجیکات می آید که به معنای ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دارایی: بافته ای از ابریشم و رنگ


دارایی (ایکات) روشی دیرینه در بافت پارچه های منقش با رنگ ناپذیر کردن نخ ها پیش از بافتن آنهاست تا به تدریج که کار بافتن پیش می رود، نقش نیز نمودار می گردد. واژه " ایکات " از واژه مالایایی منجیکات می آید که به معنای بستن یا گره زدن یا پیچاندن است و منظور از آن شیوه بستن تاروپود از روی الگوئی است که از پیش آماده شده است. در زبان فارسی به فرآورده این شیوه دارائی می گویند.

دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند .

دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند . رشته های الیاف به صورت گره بسته شده و درون خم رنگ فروبرده می شود ، بعد از رنگرزی با رنگهای متفاوت ، الیاف باز شده و روی دستگاه دارایی بافی بسته می شود و با عبور پودها ، نقوش هندسی بارنگهای درهم پدید می آید . از پارچه های دارایی برای رویه لحاف ، روتختی ، رومیزی ، پرده ای و ... استفاده می شود . دارایی دارای طرحهای تک گل ، چهارگل ، چهارخانه و دراندازه های خاص است. دارایی بافی درشهر یزد رواج دارد. خاستگاه دارایی که سالیان درازی درایران رونق و رواج داشته هنوز هم در یزد،رشت و روستاهای اطراف آن دارایی بافته می شود.

خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست

ولی پژوهندگان با تأکید بر پیچیدگی روش بافت گوناگونی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است.

خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست برخی از پژوهندگان برآنند که دامنه جهانی توزیع اینگونه بافت ... نشانه آن است که اقوام دارای فرهنگ های جداگانه و گوناگون هر یک مستقل از دیگری آن را اختراع کرده اند و به موازات یکدیگر پرورش داده اند. ولی پژوهندگان دیگر با تأکید بر پیچیدگی روش بافت شک دارند که این بافت به وسیله بیش از یک قوم اختراع شده باشد ... گوناگونی و پیچیدگی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است. کهن ترین نمونه موجود، مصری است و تاریخ بافت آن به حدود سال 1100 میلادی می رسد.

به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید. ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد. بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.

با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر  بافت های رنگین و کلاقه ای (باتیک)  ممتاز می کند.

به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید. ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد. بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.

با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر  بافت های رنگین و کلاقه ای (باتیک)  ممتاز می کند.

منبع:

سیری در صنایع دستی ایران- جی گلدک و سومی میراموتو.

 HTTP://WWW.ISFAHANPORTAL.IR/