تبیان، دستیار زندگی
پیامبر(ص) در حجر اسماعیل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیامبر(ص) در حجر اسماعیل

حج

"حجر اسماعیل" نام مکانی است که  با راهنمایی جبرئیل امین، محل نزول ابراهیم خلیل، همسرش هاجر و كودك شیرخواره اش اسماعیل ـ علیهم السلام ـ شد و همینجا به امر خداوند، خانه و مأوای اسماعیل و مادرش گردید.

براساس روایت شیخ كلینی ـ ره ـ از حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ پس از ولادت اسماعیل، ابراهیم وی و مادرش را سوار بر الاغ كرده و در حالی كه مقداری آب و غذا بهمراه خود داشتند، با راهنمایی جبرئیل حركت كردند، آنگاه كه به جایگاه فعلی حجر رسیدند، محل كعبه بصورت تپه ای كوچك و تلّی از خاك سرخ و مملّو از كلوخ بود. ابراهیم روی بجانب جبرئیل كرده پرسید: آیا بدینجا مأموریت یافته ای؟!، پاسخ شنید: آری.1 بدینسان اینجا خانه اسماعیل شد، پیش از آن كه نام حجر به خود گیرد، و از این روست كه از آن به «بیت اسماعیل» نیز یاد شده است. 2

بنا بر روایات، حجر اسماعیل مدفن پیامبران، اسماعیل، مادر و دخترانش نیز می باشد.

حجر اسماعیل از جمله مكان هایی است كه حوادث زیادی به خود دیده و گفتگوهای فراوانی را ضبط نموده و مجموعه ای گرانبها از خاطرات تلخ و شیرین را در خود جمع كرده است كه در این مقال استقصاء كامل آن در همه دوران های تاریخ، نمی تواند مورد نظر باشد وفرصتی دیگر می طلبد.

آنچه كه مورد توجه است، بررسی آن در برهه ای از زمان، در رابطه با وجود مقدس پیامبر عظیم الشأن اسلام ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ است، كه بمناسبت، برخی از قضایای مربوط به بعضی از اجداد و اعمام ایشان را مطرح می كنیم:

پیامبر اسلام ـ ص ـ در حجر اسماعیل

تاریخ صحنه های مختلف و گوناگونی را از حضور پیامبر اسلام ـ ص ـ در حجر اسماعیل ضبط و نقل كرده است. در یك نگاه، حجر محل جلوس، موضع اعلام رسالت، جایگاه تلاوت آیات قرآن، معبد، مكان پاسخ به سؤالات، و موضع وقوع و مشاهده معجزات پیغمبر اكرم ـ ص ـ بوده است:

الف) جلوس پیامبر اسلام ـ ص ـ در حجر

ازرقی می نویسد: پس از آن كه آیه شریفه «تبت یدا ابی لهب وتب»3 كه دربردارنده هجو ابولهب و همسر او ـ ام جمیل ـ بود، نازل گشت، ام جمیل در حالی كه سنگی را در دست داشت به مسجد الحرام آمد. رسول خدا ـ ص ـ داخل حجر نشسته بود، ام جمیل در حالی كه مرتب به پیامبر ـ ص ـ ناسزا می گفت، نزدیك می شد، ابوبكر به پیامبر ـ ص ـ گفت: این زن ام جمیل است، و من از ناحیه او بر شما می ترسم، رسول خدا ـ ص ـ فرمود: او نمی تواند مرا ببیند و آیاتی را تلاوت فرمود، و بدان پناه برد، آنگاه این آیه شریفه را تلاوت نمود:

«واذا قرأت القرآن جعلنا بینك وبین الذین لایؤمنون بالآخرة حجاباً مستورا».57 ام جمیل جلو آمد، وقتی در برابر ابوبكر ایستاد، سراغ پیامبر ـ ص ـ را از او گرفت!4

ج) عبادت در حجر اسماعیل و سوء قصد دشمن

ابن شهر اشوب در مورد نقشه ها و مكرهای دشمنان اسلام در رابطه با رسول خدا ـ ص ـ از جابر و ابن عباس چنین نقل می كند:

روزی مردی از قریش گفت: من محمد را خواهم كشت! در این هنگام اسب او جستن گرفت و او را محكم بر زمین زد، و گردنش شكست!

مشركین سراغ معمر بن یزید، كه بسیار شجاع و فرمانده بنی كنانه بود، رفتند. معمر گفت: این كار از دست من ساخته است و من شما را از وجود او راحت خواهم كرد. بیست هزار مسلّح تحت فرمان من هستند وبنی هاشم توان جنگ و رویاروئی با من را ندارد و چون دارای مكنت مالی هستم، اگر آنان خواهان خونبهای او شوند، من دیه ده نفر را خواهم پرداخت!

معمر در حالی كه شمشیر بلند و پهن خود را حمایل می كرد به سمت پیامبر خدا ـ ص ـ كه در حجر اسماعیل به سجده افتاده بود حركت كرد، همین كه نزدیك شد ناگهان پای او لغزید و صورتش به شدت، به سنگ اصابت نمود، آنگاه با صورتی پرخون از جابرخاست و دوان دوان خود را به كنار آب رسانید.

قریشیان كه نظاره گر صحنه بودند، گرد او جمع شدند و صورت غرق در خونش را شسته، بعد از آن پرسیدند: تو را چه شد؟

معمر گفت: بیچاره و فریب خورده واقعی كسی است كه گول شما را بخورد!

گفتند: مگر چه شده است؟

گفت: مهلتی دهید تا كه جانم به من بازگردد، هیچ روزی را همانند امروز ندیده ام!

گفتند: تو را چه چیزی رسید؟

گفت: وقتی كه به او نزدیك می شدم از مقابل سر او دو مار بزرگ بی مو كه از دهانشان آتش بیرون زده بود، به سویم حمله ور شدند.5

"حجر اسماعیل" نام مکانی است که  با راهنمایی جبرئیل امین، محل نزول ابراهیم خلیل، همسرش هاجر و كودك شیرخواره اش اسماعیل ـ علیهم السلام ـ شد و همینجا به امر خداوند، خانه و مأوای اسماعیل و مادرش گردید

هـ ) درخواست شق القمر از پیامبر ـ ص ـ در حجر اسماعیل

فقیه محدث، قطب الدین راوندی می نویسد:

شق القمر

شبی رسول خدا ـ ص ـ در حجر اسماعیل نشسته بود، قریش نیز در محفلی مشغول سخن پراكنی بودند، در این هنگام یكی از ایشان گفت: ماجرای محمد ـ ص ـ ما را بیچاره و وامانده ساخته است، ما نمی دانیم درباره او چه بگوئیم؟

یك نفر از آنان پیشنهاد خود را اینگونه مطرح ساخت: بیایید هم اكنون همه ما از جای خود برخیزیم و به نزد وی برویم، و از او بخواهیم برای اثبات ادعای خود، نشانه ای از آسمان بیاورد، چرا كه سحر او در آسمان تأثیر ندارد!.

این پیشنهاد مورد پذیرش قرار گرفت و همگان به طرف رسول خدا ـ ص ـ در حجر اسماعیل براه افتادند، و پس از رسیدن، خواسته خود را مطرح ساختند.

پیامبر اكرم ـ ص ـ در حالی كه به سمت ماه اشاره می نمود فرمود: آیا این ماه را كه در این شب چهاردهم تمام آن روشن می باشد، می بینید؟

گفتند: بلی.

فرمود: آیا دوست دارید كه آن نشانه درخواستی تان در این ماه صورت پذیرد؟

گفتند:پیشنهاد بسیار خوبی است.

رسول خدا ـ ص ـ با انگشت خود اشاره نمود، و ماه به دو نیم تقسیم شد، و همه آنان این واقعه را به خوبی مشاهده كردند، پس از آن ایشان خواهان بهم چسبیده شدن ماه شدند، رسول اكرم ـ ص ـ بار دیگر اشاره فرمود، و ماه صورت اولیه خود را بازیافت. مشركین سیاه دل به جای آن كه ایمان بیاورند و دست از لجاجت خود بردارند، گفتند: سحر محمد در آسمان نیز كارگر است! اینجا بود كه آیه شریفه: «اقتربت الساعة وانشقّ القمر و ان یروا آیة یعرضوا و یقولوا سحر مستمر»6 نازل شد؛ یعنی آن ساعت نزدیك و ماه شكافته شد، اگر كافران آن را ببینند باز هم روی گردانده و می گویند كه این سحر و جادویی همیشگی است.7

و ) معراج پیامبر ـ ص ـ از حجر اسماعیل

اصل وقوع معراج غیر قابل انكار است و قرآن كریم با صراحت از آن یاد می كند8، لیكن خصوصیاتی از آن، مورد كلام بعضی از مفسرین و مؤرخین و متكلّمین است (وبهیچ وجه آنچه را كه برخی از حكما و فلاسفه مطرح كرده اند مورد نظر نیست)، یكی از آن مطالب بحث در مبدأ این سیر است، در اینجا چند قول وجود دارد:

1 ـ مبدأ معراج از خانه امّ هانی خواهر امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ است. شیخ طبرسی این قول را نظر اكثر مفسّرین می داند66، طبق این نظر، توسعه در معنای مسجد الحرام داده می شود و بر كلّ مكه، مسجد اطلاق می گردد.

2 ـ مبدأ، شعب ابوطالب بوده است.9 آن توسعه اینجا نیز جاری است، و با قول اول قابل جمع است.

3 ـ مبدأ خود مسجد الحرام است، شیخ طبرسی این نظر را قول حسن وقتاده می داند10 و بر طبق آن، دیگر نیازی به توسعه در لفظ و توجیه آیه شریفه باقی نمی ماند.

طبق این گفته، این سؤال مطرح می شود كه: معراج از كجای مسجدالحرام آغاز شده است؟

روایاتی دال بر وقوع مبدأ معراج از حجر اسماعیل نقل شده است، كه بخاطر دوری از اطناب از ذكر آن صرف نظر می كنیم. خوانندگان محترم می توانند به مدارك بحث مراجعه نمایند.11

روزی مردی از قریش گفت: من محمد را خواهم كشت! در این هنگام اسب او جستن گرفت و او را محكم بر زمین زد، و گردنش شكست!

ز) سرنگونی بتان در اطراف حجر اسماعیل

سید ابن طاووس به نقل از تفسیر كلبی می آورد: رسول خدا ـ ص ـ هنگام فتح مكه، سیصد و شصت بت را كه در اطراف حجر اسماعیل چیده بودند مشاهده كرد كه هر كدام در مقابل قبیله پرستش كننده آن قرار داشت. پیامبر اكرم ـ ص ـ در حالی كه عصای خود را در چشم و شكم بت ها قرار می داد، این آیه شریفه را تلاوت می فرمود: «جاء الحق و زهق الباطل، اِنَّ الباطل كان زهوقا»12 و در همان حال بتان نیز با صورت بر روی زمین می افتادند، و اهل مكه نیز از این رویداد شگفت زده شدند.12

ح) مانور قدرت در برابر حجر اسماعیل

علامه مجلسی ـ ره ـ از برخی نسخه های فقه رضوی نقل می كند كه گروهی از ابن عباس سؤال كردند كه عده ای گمان می كنند كه رسول خدا ـ ص ـ دستور داد كه مردم در اطراف كعبه دوان دوان حركت كنند، آیا این قضیه حقیقت دارد؟

ابن عباس گفت: دروغ گفته اند، و راست گفته اند!

راوی پرسید: چگونه؟

گفت: رسول خدا ـ ص ـ جهت انجام عمره قضاء داخل مكه شد، آن هنگام اهل مكه مشرك بودند و به آنها گفته بودند كه یاران محمد ـ ص ـ خسته و ناتوانند. رسول خدا ـ ص ـ به اصحاب خود فرمود: خدا رحمت كند كسی را كه قدرت و صلابت خود را به ایشان نشان دهد، آنگاه دستور داد كه مسلمانان بازوان خود را بیرون آورده و در حالی كه رسول خدا سوار بر ناقه خود بود و عبداللّه بن رواحه افسار آن را بدست گرفته بود، دوان دوان سه بار كعبه را دور بزنند. مشركین در برابر میزاب ـ ناودان كعبه ـ نظاره گر قدرت مسلمین، و مبهوت عظمت پیامبر اسلام ـ ص ـ بودند. پس از آن سال، رسول خدا به حج مشرف شد، و در این بار نه خود در طواف دوان دوان حركت نمود، و نه به كسی چنین دستوری را داد. پس آنان در گفته خود هم راست گفته اند (كه در عمرة القضاء به منظور قدرت نمایی چنین دستوری صادر شد)، و هم دروغ (چون دستور ایشان همیشگی نبوده است كه به نحو سنت قابل عمل باشد). 13

تألیف: محمد امین پورامینی

فرآوری . تلخیص(فراوان): شکوری -دین و اندیشه تبیان


1- الكافی (الفروع) ج 4، ص 201، ح 1.

2- در روایت مفضل بن عمر از امام صادق ـ ع ـ آمده است: «الحجر بیت اسماعیل»؛ یعنی حجر خانه اسماعیل است. الكافی ،ج 4، ص 201، ح 14.

3- مسد: 5 ـ 1.

4- اخبار مكه، ج 1، ص 316.

5- المناقب، ج 1، ص 76.

6- قمر: 2 ـ 1 .

7- الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 141، ح 229.

8- اسراء: 1.

9- تفسیر المیزان، ج 13، ص 31.

10- سعد السعود، ص 100؛ الیقین فی امرة امیرالمؤمنین، ص 83، باب 104؛ تأویل الآیات ج 1، ص 265 ح 1، وص 267 ح 2؛ بحارالانوار ج 18، ص 317 ح 32، وص 390، ح 98؛ مستدرك الوسائل، ج 4، ص 28، ح 5، و ص 43، ح 6. و نگاه كنید به: السیرة النبویه، ج 2، ص 38 (كه این نقل می تواند در جمع روایات كمك كند).

11- اسراء: 81.

12- سعد السعود، ص 220، از او بحار الانوار، ج 18، ص 180.

13- بحار الانوار، ج 99، ص 353، ح 6.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.