تبیان، دستیار زندگی
، تندیس سردار ملی در تهران پرده‌برداری می‌شود این مجسمه برنزی را شهریار و شهروز ضرابی ساخته‌اند كه مقیاسی 2/1برابر ابعاد طبیعی انسان به صورت سردیس، ارتفاع 85 ساتیمتری و نیز وزرنی معادل 75 كیلوگرم دارد. مجسمه یادشده‌ی برپایه‌...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هم‌زمان با نودویكمین سالگرد شهادت ستارخان، تندیس سردار ملی در تهران پرده‌برداری می‌شود


این مجسمه برنزی را شهریار و شهروز ضرابی ساخته‌اند كه مقیاسی 2/1برابر ابعاد طبیعی انسان به صورت سردیس، ارتفاع 85 ساتیمتری و نیز وزرنی معادل 75 كیلوگرم دارد.

مجسمه یادشده‌ی برپایه‌ای 120سانتیمتری از سنگ گرانیت نصب شده است.

سردیس ستادخان را سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری منطقه 2 به این دو برادر سفارش داده‌اند.

مجسمه یاد شده فردا ساعت 9 با حضور مسوولان شهرداری تهران در خیابان ستارخان، ورودی پارك ستارخان، پرده ‌برداری می‌شود.

به گزارش ایسنا، ستارخان در سال 1292 هجری شمسی در گذشت. ابن حاجی حسن قرچه داغی معروف به ستارخان اصلا از اهالی قرچه داغ و ارسباران كنونی است، اما فامیل او به تبریز كوچ كردند. او نیز از جوانمردان محله‌ی امیرخیز تبریز بود.

وی از جمله مردانی بود كه برای دفاع از مشروطیت و حقوق ملت دست به سلاح برد و به سبب شجاعت‌ها و فداكاری‌هایی كه در مبارزه علیه نیروهای استبدادی محمد علی شاه قاجار از خود نشان داد، از طرف آزادی خواهان به سردار ملی ملقب شد.

وی پیش از مشروطیت از لوطیان تبریز بود. پس از اعلام مشروطیت نیز به شهر آمد و به اسب فروشی اشتغال ورزید و سپس جزو مجاهدین مسلح شد.

پس از بمباران مجلس، دعوت انجمن ایالتی آذربایجان را قبول كرد. او در دوران مشروطه نیروهای آزادی خواه آذربایجان را به یاری باقرخان برای گشودن تهران بسیج كرد و در این فتح با نیروهای جنوب و گیلان همكار شد.

پس از فتح تهران به دست ملیون، مجاهدین تهران به منزل ستارخان، سردار ملی جمع شده و بنای مقاومت را گذاشتند.

در سی‌ام رجب سال 1328 هجری در پارك اتابك كه منزلگاه وی و مجاهدان ایشان بود، جنگ سختی بین قشون دولتی كه می‌خواستند او را خلع سلاح كنند، درگرفت و عاقبت قشون دولتی غالب آمده 30 نفر را كشته و 300 نفر را اسیر كردند. در نتیجه تیراندازی‌ها تیری به پای او اصابت كرد. در اثر آن تیر مزاج ستارخان علیل شد.

مرگ سردار ملی را عصر روز سه شنبه 25 آبان‌ماه 1293 شمسی مطابق به 28 ذیحجه 1332 قمری نوشته‌اند. سردار هنگام پیوستن به جاودانگی 48 سال داشت.

پیكر وی را در مقبره طوطی در جوار بقعه حضرت عبدالعظیم در شهرری به خاك سپردند. عظمت كار سردار ملی هنگامی درك می‌شود كه بدانیم، وقتی وی و تفنگداران محله امیرخیز تبریز به مقاومت علیه استبداد برخاستند، تمام ایران در سكوت و ركود كامل بود و مشروطه خواهان یا از ایران رفته بودند یا كنجی گزیده بودند و البته عده‌ای در تبریز همراه وی بودند.

مقاومت ستارخان و باقرخان و تفنگداران شجاع آنان در محله امیرخیر و خیابان چنان جانانه و مخلصانه و مجاهدانه بود كه در سرما و گرما و در محاصره شدید شهر از سوی هزاران تن لشكر مستبدان از تهران و منطقه و نداشتن سلاح و آذوقه، ماه‌ها مقاومت و دفاع و حمله كردند تا آرام آرام در گیلان و اصفهان و خراسان، آن هم به نام ستارخان حركت‌های مسلحانه شكل گرفت و استبداد محمدعلی شاهی عقب نشینی كرد و سرانجام به روسیه پناهنده شد.

اما، سرگذشت و پایان كار ستارخان و مجاهدانش در پایتخت، غم افزا و جانگداز است. از راه رسیده‌ها و در خلوت خزیده‌ها و همدستان دول خارجی و استبداد داخلی و برخی آزادیخواهان به نوا رسیده، عرصه را بر مجاهدان تنگ كردند و بلای جان مشروطه خواهان واقعی شدند، زیرا ستارخان‌ها را خار راه خود برای برخی اقدامات ناموجه می‌دیدند.

منبع : ایسنا