تبیان، دستیار زندگی
رها کردن عنان دل و به دنبال خواسته های او دویدن، از نشانه های این بت پرستی مخفی است. نشانه دیگر که به زبان جاری می شود گفتن عباراتی نظیر «دلم می خواهد» است که به وفور از زبان اینگونه افراد شنیده می شود. اگر از اینان علت کارهایی را که مرتکب می شوند بپرسید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ما هم بت پرستیم!

نشانه های بت پرستی

بت پرستی

شرک و بت پرستی از جمله کارهای باطلیست که بشر همواره خود را به آن آلوده ساخته و با سرگرم شدن به آن از خدا و خداپرستی و سعادت دنیا و آخرت خود را محروم ساخته است از این رو یکی از وظایف مشترک بین تمام انبیاء و رهبران الهی علیهم السلام دعوت به یکتاپرستی و مبارزه با شرک و بت پرستی بوده است.1

این بیماری روحی آنقدر خطرناک است که جز با داروی حیاتبخش توحید و اعتقاد به معبودی یگانه درمان نشود و عجیب معصیتی است که خدای ارحم الراحمین صریحا گفت که آن را نمی بخشم؛ إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَكَ بِهِ 2؛ مگر به توبه.

شرک چیست؟

لسان العرب در معنى «شرك» مى‏گوید: «الشِّرْكُ أَنْ یَجْعَلَ لِلَّهِ شَرِیكاً فِی ربوبیّته»3 و به این ترتیب شرك را به معنى شریك قرار دادن براى خدا در حاكمیّت و ربوبیّت تفسیر كرده است.

به عبارت دیگر شرک آن است که انسان در اداره امور عالم به منشا اثری غیر از خداوند متعال عقیده پیدا کند؛ او را شریک خدا قرار داده و به نحوی رفتار کند که پرستش او به حساب آید.

اقسام پرستش های شرک آلود در قرآن:

شریك گرفتن برای خداوند متعال مراتب مختلفى دارد که به آن اشاره می کنیم.

1. بت پرستی

عده ای با اینکه خدا را خالقی یکتا می دانند 4؛ اما او را تنها رب و مدبر عالم ندانسته و برای خدا شریک هایی قائلند که بدون نیاز به خدای متعال در اداره عالم تاثیرگذارند.

این عده هر بخش از امور زندگی خود را تحت تدبیر ربی می دانند که آن رب و مدبر با حواس پنجگانه بشر درک نمی شود؛ مثل جن و فرشته. آنان برای این رَبّ¬های گونه گون تندیسهایی از سنگ و چوب، در ابعاد و اشکال گونه گون ساخته و آن را پرستش می کنند.5

خواص از مشركین، عبادت را منحصر در رَب های اصلی مى‏كنند و بت‏ها را تنها قبله و وسیله توجه به ارباب مى‏دانند ولیكن گاهی مشرکین عوام، خود بت‏ها را معبود و ارباب و آلهه مى‏پندارند و خود آنها را عبادت مى‏كنند.6

رها کردن عنان دل و به دنبال خواسته های او دویدن، از نشانه های این بت پرستی مخفی است. نشانه دیگر که به زبان جاری می شود گفتن عباراتی نظیر «دلم می خواهد» است که به وفور از زبان اینگونه افراد شنیده می شود. اگر از اینان علت کارهایی را که مرتکب می شوند بپرسید به شما خواهند گفت چون دوست دارم یا چون دلم می خواهد.

2. انسان پرستی

این قسم از پرستش بیشتر در بین مسیحیان رواج دارد. آیه 31 توبه در بیان این نوع پرستش می فرماید: اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِكُون‏؛ آنان دانشمندان و راهبانشان و مسیح پسر مریم را به جاى خدا به خدایى گرفتند در حالى كه جز به پرستش خداوند یكتا دستور نداشتند، او از آنچه همتایش قرار مى‏دهند منزه است.

منظور از این به خدایی گرفتن، اطاعت بی دلیل از عالمان و عابدان مذهبشان است که چون این کارشان بر اساس دستور خداوند نیست لذا در زمره شرک به خدا قرار می گیرد.

علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه می نویسد:

مقصود از اینكه مى‏فرماید: به جاى خداى تعالى، احبار و رهبان را ارباب خود گرفته‏اند این است كه به جاى اطاعت از خدا، احبار و رهبان را اطاعت مى‏كنند و به گفته‏هاى ایشان گوش فرا مى‏دهند و بدون هیچ قید و شرطى ایشان را فرمان مى‏برند و حال آنكه جز خداى تعالى احدى سزاوار این قسم تسلیم و اطاعت نیست.7

پس اگر کسی با دستور و اجازه الهی مطیع شخصی شد در حقیقت از فرمان خدا اطاعت کرده است و شرک محسوب نمی شود؛ مانند اطاعت از رسول الله و ائمه علیهم السلام.8 اما اگر با مجوز الهی نبود این کار عبادت آن فرد به حساب آمده و می شود پرستشی شرک آلود.

3. هوا پرستی

این هم یکی دیگر از پرستشهای مشرکانه است که بر خلاف دو نوع قبلی شهرت چندانی ندارد اما از طرفداران قابل توجهی برخوردار است.

قرآن کریم درباره پیروان این خدا می فرماید: أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ9 آیا خبر داری (آیا تعجب نمى‏كنى) از کسی که خدایش را هوای نفسش قرار داده است.

علامه طباطبایی(ره) در المیزان می نویسد: چون عبادت چیزى به جز اظهار خضوع و مجسم نمودن بندگى بنده نیست. عابد در عبادتش مى‏خواهد این معنا را مجسم سازد، كه من بجز آنچه معبودم اراده كرده اراده نمى‏كنم، و به جز آنچه او راضى است عمل نمى‏كنم. و بنا بر این، هر كس هر چیزى را اطاعت كند در حقیقت او را عبادت كرده و او را معبود خود گرفته است، پس اگر هواى نفس خود را اطاعت كند، آن را اله خود گرفته و پرستیده، با این كه غیر خدا و غیر هر كسى كه خدا دستور دهد نباید اطاعت شود.

بت شكن

با توضیحی که در دو مورد قبل ارائه شد اینان کسانی اند که تابع بی چون و چرای نفس خویشند. این عده هر چند به ظاهر خود را پیرو یکی از ادیان معرفی می کنند؛ اما در حقیقت مقید به هیچ دین و آیینی نیستند. اینان فقط گوش به فرمان دلشان اند تا هر چه او گفت بلافاصله عملی کنند و اصلا هم مهم نیست که این دستوری که نفس می دهد ترک واجبی مثل نماز است یا انجام حرامی مانند غیبت.

در فرهنگ دینی چنین پیروی بی چون و چرا مخصوص خداوند متعال است و بس. اگر کسی نسبت به غیر خدا اینگونه تبعیت داشت در حقیقت آن را معبود و خدای خود قرار داده است.

علامه طباطبایی(ره) در المیزان می نویسد: چون عبادت چیزى به جز اظهار خضوع و مجسم نمودن بندگى بنده نیست. عابد در عبادتش مى‏خواهد این معنا را مجسم سازد، كه من بجز آنچه معبودم اراده كرده اراده نمى‏كنم، و به جز آنچه او راضى است عمل نمى‏كنم. و بنا بر این، هر كس هر چیزى را اطاعت كند در حقیقت او را عبادت كرده و او را معبود خود گرفته است، پس اگر هواى نفس خود را اطاعت كند، آن را اله خود گرفته و پرستیده، با این كه غیر خدا و غیر هر كسى كه خدا دستور دهد نباید اطاعت شود.10

نشانه نفس پرستی

رها کردن عنان دل و به دنبال خواسته های او دویدن، از نشانه های این بت پرستی مخفی است. نشانه دیگر که به زبان جاری می شود گفتن عباراتی نظیر «دلم می خواهد» است که به وفور از زبان اینگونه افراد شنیده می شود. اگر از اینان علت کارهایی را که مرتکب می شوند بپرسید به شما خواهند گفت چون دوست دارم یا چون دلم می خواهد.

این قسم از بت پرستی از نظر پنهان است و برای همین خفا و وسعت دامنه ای که دارد از بدترین و خطرناکترین اقسام بت پرستی است.

مادر بتها بت نفس شماست            ز آن كه آن بت مار و این بت اژدهاست 11

راه درمان این بیماریِ روحیِ کُشنده، پناه بردن به دامن بندگی خداست و تصمیم بر عمل به آنچه که خدا در قالب دین به ما ارزانی داشته است بدون آنکه ذره ای از خواسته های نفسانی را در این تبعیت دخالت دهیم.

امید پیشگر – کارشناس گروه دین و اندیشه تبیان


1- وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا الله.(نحل/ 36) وَاعْبُدُوا اللهَ وَلا تُشْرِكُوا بِهِ شَیْئا.(نساء/ 36)

2- نساء/ 48 و 116

3- لسان العرب، ج10، ص450

4- وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَه.(‏لقمان/ 25)

5- زمر / 3 .

6- المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏17، ص266 .

7- ترجمه المیزان، ج‏9، ص 326 .

8- یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُم‏.(نساء/ 59)

9- فرقان/ 43 ، جاثیه/ 23

10- المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏18، ص 173

11- مثنوی معنوی؛ دفتر اول