خدمت به خلق را جدّی بگیریم ! اهمیت خدمت
واجب است كه در كارهاى خیر به یكدیگر كمك كنید ، حمایتهاى مردمى به جبههها ،به سیل زده ها به کسانی که دست یاری دراز کرده اند . قرآن مى فرماید: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ؛خدا احسان شدگان را دوست مىدارد . »2 و چقدر خوب است كه انسان محبوب خدا باشد . خیلی وقت ها در زندگی کارهایی را می کنیم که خدا از ما راضی باشد بد هم نیست اما اگر مىخواهیم خدا از ما راضى باشد ، خدا مىفرماید : به همدیگر خدمت كنید تاخدا دوستتان داشته باشد .
پیامبرفرمود: اگر مىخواهید خدا به شما كمك كند ، شما هم كمك حال مردم باشید. « إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَوْنِ الْمُؤْمِنِ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ » 3
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : « مَنْ قَضَى لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً كَانَ كَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ دَهْراً ؛ كسى به دیگرى خدمت كند ، مثل كسى است كه عمرى خدا را بندگى نماید. »4
ودر حدیث دیگرى آمده است : «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ یَسْعَوْنَ فِی حَوَائِجِ النَّاسِ هُمُ الْآمِنُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ؛ اگر كسى به مسلمانان خدمت كند در روز قیامت در امان است . »5
در جای دیگر فرمودند : «مَنْ مَشَى فِی حَاجَةٍ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ حَتَّى یُتِمَّهَا أَثْبَتَ اللَّهُ قَدَمَیْهِ یَوْمَ تَزِلُّ الْأَقْدَامُ ؛کسی که برای رفع حاجت برادرش قدم بر دارد ،خداوند قدم های او را در روزی که تزلزل دارد ، ثابت و محکم می کند . »6
در حدیث دیگر داریم ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : « مَنْ قَضَى لِمُؤْمِنٍ حَاجَةً قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ كَثِیرَةً » .7
پس تا می توانیم ، هرکاری می توانیم برای هرکس بکنیم ، انجام دهیم و منتظر شرح وظایف وآئین نامه نباشیم.
به چه كسانى خدمت كنیم ؟
قرآن مىفرماید : به كسانى خدمت كنید كه « یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ ؛ به كسانى خدمت بكنید كه وقتى انسان جاهل آنها رامى بیند بگوید از اغنیا هستند. »8 یعنى كسانى كه از وضع او خبر ندارند ، بگویند وضعش خوب است ، به انسانهاى آبرو دار كه با سیلى صورت خود را سرخ نگه مىدارند و انقدر عفّت دارند که کسی از حال آنان خبر ندارد و فکر می کنند که آنان دارا هستند .
قرآن گاهى مىفرماید: « ارْزُقُوهُمْ فیها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً »9
مسأله تنها خوراك و پوشاك دررزق نیست ، گاهى اینها از توان انسان خارج است ولى مىتواند براى او حرف بزند . پیامبر وقتى ناراحت بود ، خداوند براى او قصه پامبران قبلى را مىگوید تا دل پیامبر آرام شود .
چگونگى خدمت (انواع خدمت)
برای خدمت کردن راه باز است ، به این معنا که از هر راه و روشی می توان این عمل شایسته و خداپسندانه را انجام داد .در اینجا تنها به چند مورد از قرآن کریم و روایات اکتفا می کنیم ؛آبرسانى کردن
داستان حضرت موسی (ع) که به نیت خدمت، به دختران شعیب خدمت کرد .وام دادن
آیات زیادى پیرامون وام داریم ، « مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثیرَةً » 11كسى به مردم وام بدهد ، گویى به خدا قرض داده است و ثواب وام دادن 18 برابر است در حالى كه ثواب بخشیدن 10برابر است و ثواب وام دادن از بخشیدن بیشتر است ، « قَرْضاً حَسَناً » یعنى كسى نفهمد ، سریع باشد ، مخفى وبی منت باشد .
خدمت با قلم
« وَ لا یَأْبَ كاتِبٌ أَنْ یَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ »12 یعنى اگر از شما خواستند نامهاى بنویسید ، بخل نكنید . ادارات کارهای مردم را به تأخیر نیاندازند و راه گشا باشند .امام كاظم(ع) فرمود: «مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ أَنْ یَصِلَنَا فَلْیَصِلْ فُقَرَاءَ شِیعَتِنَا ؛ هركس نمىتواند ما را خوشحال كند هر گاه مستضعفى از شیعیان ماآمد به او برسد. »13
چگونه کمک کنیم ؟!
« من غیر استخفاف منه » 14 یعنى اگر كمك كنید آن فرد را خفیف و خار نكنید .
امام كاظم(ع) فرمود: «إِنَّ خَوَاتِیمَ أَعْمَالِكُمْ قَضَاءُ حَوَائِجِ إِخْوَانِكُمْ وَ الْإِحْسَانُ إِلَیْهِمْ مَا قَدَرْتُمْ وَ إِلَّا لَمْ یُقْبَلْ مِنْكُمْ عَمَلٌ حَنُّوا عَلَى إِخْوَانِكُمْ وَ ارْحَمُوهُمْ تَلْحَقُوا بِنَا ؛
خاتمه كارهایتان این است كه چقدر مشكلات مردم را حل كردهاید و اگر مشكل مردم را حل نكنى هیچ عملى از تو قبول نخواهد شد. سپس مىفرماید: اگر روز قیامت مىخواهید به ما برسید ، به برادران دینى خود كمك كنید ، روز قیامت جایتان پیش ماست. » 15
با توجه به موارد ذکر شده ، چنین مشهود است که برای نیکی و خدمت به خلق از هردر و راهی می توان وارد شد و فرمول خاصی ندارد.
زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
1- مائده / 2
2- بقره / 195
3- ثواب العمال / ص 135
4- بحار / ج 71 / ص 302
5- کافی / ج 2 /ص 197
6- کتاب المؤمن / ص 54
7- قرب الأسناد / ص 56
8- بقره / 283
9- نساء / 5
10- کهف / 77
11- بقره / 254
12- همان / 282
13- کافی / ج 4 / ص59
14- مشکاة الأنوار / ص 323
15- بحار / ج 72 / ص 379