روحانیت و هویت تشیع
(قسمت اول)
جوامع انسانی در طول تاریخ، از هویت های مختلفی برخوردار بوده است. حتی یک جامعه در طی گذار تاریخ لباس های جدید هویتی به تن کرده اند که با هویت پیشین خود متفاوت و متمایز می شود. شکل گیری هر هویتی مبتنی بر دو عنصر 1. فکر و اندیشه کارآمد؛ 2. طراحان، مجریان و مبلغان. و حفظ و پایداری آن نیز به واسطه دو مقوله مشروعیت و مقبولیت است.
از این رو شکل گیری هویت اسلامی به دو عنصر وابسته بوده است. اول: دین اسلام که از مشروعیت الهی برخوردار و سازگار با فطرت اصیل انسانی است. دوم: زحمات و تلاش های دانشمندان و عالمان دینی راستین است که توانسته اند زمینه پذیرش و مقبولیت عمومی را فراهم کنند.
اگر چه دین اسلام پاسخ گوی نیازهای اصیل انسان در همه اعصار است و از جامعیت و شمول ویژه ای برخوردار است امام آنچه موجب توسعه و گسترش آن می شود تلاش های مستقیم یا غیر مستقیم دین شناسان اصیل و عالمان بر حق دینی است. از این رو خداوند پیامبر اعظم(ص) را مورد خطاب قرار می دهد که:
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ(1)
زیرا امر پایداری دین و گسترش دین و شکل گیری هویت دینی به مجریان و مبلغان اصیل نیازمند است. و به همین جهت خداوند دستور به تفقه در دین و انذار و تبشیر مردم فرموده است:
وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ(2)
با نگاهی به تاریخ فرهنگ و تمدن ایران زمین این نکته روشن می شود که به واسطه مشروعیت الهی دین اسلام و سازگاری آن با فطرت انسانی و تلاش ها و زحمات طاقت فرسای عالمان دینی، پس از ورود اسلام جامعه ایرانی، لباس هویت اسلامی را بر تن کرده است و در طول بیش از هزار سال این هویت همچنان حفظ و پایدار بوده و هست. این پایداری هویت، بی شک نتیجه کوشش های عالمان دینی و روحانیت بیداری است که در طول تاریخ با درک مقتضیات زمان و مکان، به تولید علم دینی، تقویت هویت دینی، حفاظت از کیان اسلامی و پرورش ارزشهای فطری و انسانی پرداخته اند. عالمانی که با اجتهادات عمیق بر آمده از معارف ناب اسلامی، جامعه را از بحران ها و مشکلات رهانیده و به سلامت و امنیت دنیوی و اخروی رهنمون بوده است.
روحانیت اصیل شیعه، نه تنها پای هیچ سند نگین استعماری را امضا ننموده است بلکه خود مهمترین عامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی بوده است. از این رو روحانیت شیعه بیشترین نقش را در هویت سازی ایرانیان در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی داشته است.
پس از به شهادت رساندن ائمه توسط جبهه باطل خداوند متعال آخرین ذخیرة هدایت و نور خود را برای پیروزی نهایی جبهه حق حفظ نمود و این بار نائبان خاص و عام عهده دار رهبری جبهه حق شدند.(3)
الف: نواب خاص
ب: نواب عام
با زحمات و تلاش های علمای دین، جبهه حق در عصر غیبت مسیري رو به رشد داشته است. به این معنا که در دوران خفقان حکومت های استبدادی عباسیان و دشت نشانده های آنان، مسیر را طی کنند که جریان حق با کمترین آفت مسیر تکاملی خود را ادامه دهد و با کسب عِدّه و عُدِّه، کم کم زمینه حاکمیت حق را بوجود آورند.
امامهادى (عليه السلام) مىفرمايد:
«اگر پس از غيبت قائم شما، از دانشمدان كسانى نباشند كه مردم را به سوى امام زمان (عليه السلام) بخوانند و به جانب او راهنمايى كنند و با برهانهاى خدايى، از ديناش پاسدارى كنند و بندگان ضعيف خدا را از شبكههاى ابليس و ياران او، و از دامهاى دشمنان اهلبيت عليه السلام كه زمام دل ضعيفان شيعه را گرفتهاند، همچون كه سكان كشتى را رهايى بخشند، كسى به جاى نمىماند، مگر اين كه از دين خدا برگردد. چنين دانشمندانى، نزد خداوند، از گروه برتران به شمار مىآيند.»(4)
منابع:
1. مائده/66.
2. توبه/122.
3. امام خمینی، ولايت فقيه ، ص5؛ مصباح یزدی، محمد تقی، خرداد عبرتها، قم، موسسه امام خميني، 1383، ص89.
4. شهيد ثاني، منية المريد، (به نقل از مجله انتظار ، ش 5 پاييز1381، ص208)
نویسنده: سید مهدی موسوی، گروه حوزه علمیه تبیان
تنظیم: گروه حوزه علمیه تبیان