تبیان، دستیار زندگی
در بین فرشندگان تیپ های زیادی دیده می شود که مانند مانکن های دست فروش در حال تبلیغ برای اجناس خود سعی در جلب توجه و جذب مشتری هستند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فروشندگان زیرزمینی

مترو بخش خانم ها

بخش اجتماعی- یکی از مهم ترین آفت های هجوم کارجویان به بازار کار، افزایش مشاغلی تحت عنوان مشاغل کاذب و موقت است. در واقع فراهم نبودن شرایط ورود به کار در بازار رسمی و دولتی و عدم تعادل میان عرضه و تقاضای نیروی کار زمینه ساز شکل گیری مشاغل کاذب و موقت شده است. این مشاغل به این علت که تقریبا خودجوش بوده و تحت نظارت و سازماندهی یک موسسه دولتی نبوده به هیچ وجه از امنیت و حمایت دولتی و بیمه و ... برخوردار نیستند . به عقیده کارشناسان مسائل اقتصادی ، علت اصلی هجوم روز افزون کارجویان به این گونه مشاغل مانند تراکت پخش کن ، دادزن ، فال فروشی ، دست فروشی در مترو و بسیاری از این قبیل مشاغل کاذب ، ضعف اقتصادی ، نداری و بیکاری است که تجمع این مشاغل در شهرها باعث زشت شدن چهره شهر می شود .

دست فروشی در مترو

در حال حاضر یکی از همین مشاغل کاذب که  طی سال های اخیر ، افراد زیادی را به سوی خود جلب کرده ، دست فروشی در متروست . به واقع استفاده کنندگان از مترو راه تازه ای برای بهره بردن بیشتر از مترو ابداع کرده اند . در این زمینه ، مترو همچون بازاری زیرزمینی محل کسب و کار و در آمد زایی برای بسیاری افراد شده است .

همان طور که گفته شد این بازار زیرزمینی ، محل کسب درآمد برای بسیاری از افراد که اغلب خانم ها می باشند شده است ، البته در واگن های مردان هم تک و توک و به ندرت آقایانی به  فروش آدامس ، سیگار و ... می پردازند ولی آنچه عنوان فروشندگی در مترو را برجسته می نماید ، بازاری است که در واگن های زنان مشاهده می شود ، بازاری امن و بدون مالیات.

در بین فرشندگان تیپ های زیادی دیده می شود که مانند مانکن های دست فروش در حال تبلیغ برای اجناس خود سعی در جلب توجه و جذب مشتری هستند

اوایل صبح ، یعنی ساعات 6 تا 8 صبح تقریبا مترو خالی از وجود این فروشندگان است ولی به تدریج پس از ساعت 8 فروشندگان با ساک های کوچک و بزرگ وارد مترو می شوند .

ظاهر فروشندگان

در بین فروشندگان همه تیپ آدم از پیر و جوان با ظاهر و آرایش رنگارنگ و اغلب بسیار تند و زننده دیده می شود ، دختر خانم هایی جوان با پوششی تنگ و بدن نما به صورت مانکن های دست فروش و افراد مسن با آرایشی کمتر و ظاهری نسبتا بهتر از جوان تر ها فعالیت می کنند .

وسوسه یا نیاز

فروشندگان زیرزمینی (مترو)

در این بازار از گوشت مرغ تا جان آدمیزاد هر چه که بخواهی فروخته می شود ، از خوردنی گرفته تا روسری ، شال ، لباس ، وسایل آشپزخانه ، گل سر، بدلیجات و...

به عبارت دیگر در این بازار می توانید بسیاری از چیزهایی را که نیاز دارید ولی  فرصت گشتن در بازار برای خریدشان را ندارید ، با قیمتی کمتر از قیمت مغازه تهیه نمایید . همچنان که گاهی نه نیاز بلکه وسوسه ، محرک انسان برای خرید می شود ، یعنی برخی افراد شاید نیاز ضروری به آن کالا نداشته باشند ولی به علت تبلیغ فروشنده و خرید مسافران به خرید ترغیب می شوند .

 نحوه فروش

فروشندگان برای فروش کالاهای خود از هر کدام از انواع کالاها ، یکی را در ساک خود گذاشته و به سرعت همه آن ها را نشان می دهند و سپس چند قدم جلوتر رفته و دوباره کالاها را نشان می دهند .

این فروشندگان به طرق مختلف به تبلیغ کالای خود می پردازند ، برای مثال فروشندگان بدلیجات مانند انگشتر ، دستبند ، گل سر ، کریپس روسری از هر کدام از این اجناس تعدادی را به عنوان نمونه در دست ها و موها و روسری خود دارند و با راه رفتن در میان مسافران قیمت هر کدام را گفته و برخی فروشندگان در حالی که واگن کناری مختص آقایان است و فقط با یک شیشه از قسمت خانم ها جدا شده ، روسری خود را در آورده تا گل سر و گوشواره ها را به مسافران نشان دهند . و این قسمت فضایی دل انگیز برای برخی از آقایان به وجود آورده است .

اکثر کسانی (زنانی) که در مترو کار می کنند، همدیگر را می شناسند و برای هم تبلیغ می کنند و در این میان از دنیای تجاری و رقابتی مردانه خبری نیست

نحوه جابجایی در مترو

فروشندگانی که مدت طولانی تری به این کار مشغولند، از تجربه بیشتری برخوردارند و برای اینکه کالاهایشان توسط ماموران مترو توقیف نشود راهکارهایی اعمال می کنند، از جمله اینکه این فروشندگان اغلب در ایستگاه های شلوغ وارد مترو می شوند تا با ساکی که در دست دارند به صورت یک مسافر جلوه کنند و مانع جلب توجه ماموران مترو شوند. هم چنین در ایستگاه های خلوت به علت وجود  مامورین کمتر، خط خود را عوض کرده و به مسیر دیگری می روند در این زمینه ایستگاه های شلوغ مانند بازار هم به این علت که اغلب افراد از خرید برگشته و دستشان پر است، زمان مناسبی است برای تعویض خط و جابجایی در مترو. به سخن دیگر ایستگاه پایانی برای فروشندگان مترو بی معناست زیرا آن ها پس از پیاده شدن از مترو به سمت خط دیگری رفته و سفر خود را در مسیر دیگری آغاز می کنند .

عدم وجود بازار رقابتی

اکثر کسانی (زنانی) که در مترو کار می کنند، همدیگر را می شناسند و برای هم تبلیغ می کنند و در این میان از دنیای تجاری و رقابتی مردانه خبری نیست. این فروشندگان تقریبا هیچ یک کالای مشابه نمی آورند و در مسیر یکدیگر وارد نمی شوند تا بازار یکدیگر را بشکنند.

فروشندگان زیرزمینی (مترو)

بی نظمی و حواس پرتی

در پی این فعالیت ها نوعی بی نظمی ناشی از وجود فروشندگان فراوان به همراه ساک های کوچک و بزرگ در میان متروهای انبوه جمعیت به وجود می آید . واگن های بسیار شلوغ که در آن افراد به صورت تنگاتنگ در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و حرکت این فروشندگان با ساک های بزرگ از میان این جمعیت و توقف قطار در ایستگاه ها باعث برخورد با مسافرانی می شود که اغلب پس از گذراندن یک روز پرمشغله ، خسته و کسل در راه رفتن به خانه هستند . هم چنین نشان دادن اجناس و صدای فروشندگان باعث حواس پرتی و عدم شنیدن صدای اعلام نام ایستگاه ها می شود و در نتیجه افراد نمی توانند در ایستگاه مورد نظر پیاده شوند در ضمن  گذراز میان ساک ها و انبوه جمعیت افراد در ساعات پایانی روز و اوایل شب کار حضرت فیل است .

سخن آخر

همان طور که در فواصل متن اشاره شد، از علل مهم روی آوردن افراد به مشاغل کاذبی  که فاقد هرگونه امنیت و حمایت از سوی ارگان های دولتی اند، بیکاری و ضعف اقتصادی است. از سویی دولت موظف است به این گونه مشاغل کاذب سامان دهد و حتی مانع از ادامه ی بیشتر این گونه فعالیت ها شود که هیچ آینده ی روشنی ندارند و فقط باعث بی نظمی و زشتی شهر می شوند، از سوی دیگر و مهم تر از آن این است که دولت در نظر بگیرد که خاتمه دادن به این گونه مشاغل کاذب به بهای بیکار شدن عده کثیری از افراد است که به وسیله این گونه مشاغل زندگی خود و خانواده شان را می گردانند ، و زندگیشان به این گونه فعالیت ها وابسته است ، در نتیجه بر دولت است که قبل از اقدام به جلوگیری از این گونه فعالیت ها، در ابتدا زمینه ورود به کارهای دولتی و تحت نظارت دولت را برای افراد جویای کار فراهم نماید و پس از آن اقدام به ممانعت از این فعالیت ها در سطح شهر نماید. زیرا بر همگان مشخص است که حتی خود کسانی که به فعالیت در این گونه مشاغل کاذب روی آورده اند از وضعیت فعلی خود احساس رضایت خاطر ندارند و فقط از روی ناچاری و برای تامین مخارج زندگی خود مجبور به انجام این فعالیت ها هستند .

فاطمه برادران/گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم :سعید آقازاده