عصمتى که در پیامبران است، جامع هر دو است یعنی پیامبران در علم و عمل معصوم اند؛ یعنى هم کردارشان صالح و مطابق با واقع است، هم دانش و علمشان صائب و برخاسته از مبدئى است که هیچ گونه اشتباه و سهو و نسیان در آن راه ندارد
معنای ختم نبوت، این است كه نیازِ به وحیِ جدید و تجدید نبوت رفع شده است؛ ولی نیاز به دین و تعلیمات الهی همیشگی است؛ كه این مهم را دانشمندان دینی از طریق اجتهاد و استنباط انجام میدهند
از امام مجتبی علیه السلام نقل شده که: شهر هایی داریم که در آن شهر ها امامی نیست جز من و برادرم حسین علیهما السلام اما آنها به نظر میاید که در عرض همین عالم باشند نه در طول این عالم.
ملکه ی عصمت در سطوح مختلفی در همه ی انسان ها وجود دارد و به نحو کامل و جامع آن در معصومین (علیه السلام) تحقق یافته است. درجات انبیاء و امامان نیز بسته به همین ملکه ی عصمت در ایشان معین می شود.
هیچ بُرههای از زمان نبوده است که اسلام با دشمنی روبرو نشده باشد. با این حال، آسانی و فطری بودن اصول و عقایدش از یک طرف و آسانی و عقلانی بودن احکام و تکالیفش ضامن دفاع نیرومند و جدّی اسلام از خود بوده و عامل گسترش آن در گذرگاه تاریخ گشته است.
بازگشت مقدسات به خداوند متعال است. خدا، پیامبرانی را فرستاد و پیامبران نیز جانشینانی را به امر خدا برای مردم معیّن کردند تا همهشان بشر را راهنما به سوی کمال و سعادتمندی باشند. از اینرو، پیامبران و جانشینانشان، مقدس و دارای احترام هستند.
حقیقت انسان مرکب از جسم و روح است و از همین جاست که انسان برزخ مابین عالم ماده و ماورای آن می باشد. پس از جهتی به آسمان و از جهت دیگر به زمین مرتبط است.
برخی وحی را نتیجه ریاضت پیامبران دانسته اند که این نظر به طور قطع مردود است؛ زیرا مرتاضان بر خلاف پیامبران در کارهایشان اشتباه می کنند، اعمالشان محدود است وگاهی نتیجه کارهایشان به صلاح مردم نیست. برخی نیز ابزار شناخت را تنها حس و عقل می دانند بنابراین وحی
از حضرت رضا علیه السلام چنین آمده است : هیچ کس نزد مشرکین مكّه گناهش سنگین تر از گناهِ پیغمبر اکرم نبود، زیرا آنها 330 بت می پرستیدند و پیغمبر اكرم با آنها مخالفت می كرد . هنگامی که آن حضرت آنها را به توحید دعوت کرد، بسیار بر آنها گران آمد و او را به گناه
﴿ اِنّی بُعِثتُ ِلاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخلاق ﴾ من مبعوث شدم تا مکارمِ اخلاق را تمام کنم . آیا می توان گفت: پیغمبری که برای تمام کردنِ مکارم اخلاق مبعوث شده است، خداوند او را به خاطرِ برخورد بد با فرد فقیر، مورد سرزنش قرار می دهد؟
در حدیثی از ابوهریره می خوانیم كه می گوید : رسول خدا را در یك روز بارانی دیدم كه بر زمین سجده می كرد و اثر آن بر پیشانی و بینی او نمایان بود» . اگر سجده بر فرش و پارچه جایز بود ، لزومی نداشت آن حضرت در روز بارانی بر زمین سجده كند .
وقتی پیغمبر قبل از قرائت قرآن أعوذ بالله می گوید، معنایش آن است که : خدایا، تا به حال با عنایت تو از شرّ شیطان محفوظ ماندم، از تو می خواهم که در آینده نیز مرا از شرّ او حفظ کنی
خداوند مشركان و اهل كتاب را به حال خود رها نمىكند، تا زمانى كه به آنان اتمام حجت نماید، و بینهاى بفرستد، و راه را به آنان نشان دهد و لذا پیامبر اسلام ص را براى هدایت آنها فرستاد.
معجزه امری خلاف عادت طبیعی و بشری است که به عنوان نشان دهنده ی صدق و راستی ادعای پیامبر ارائه می شود که براساس دیدگاه علمای شیعی منجر به انکار نظام علیت نیز می گردد!
كسانی در گذشته مانند فرعون و نمرود بوده اند كه خداوند به طور مستقیم آن ها را از این ادّعا باز نداشت، بلكه با فرستادن پیامبران و منطق و سخن و معجزه، مانند منطق حضرت ابراهیم در مقابل نمرود كه ادعای خدایی داشت، سخن آن ها را باطل كرد.
علی (علیه السلام) به غلام خود قنبر می فرمود: من از خدای خود شرم دارم که لباسی بهتر از تو بپوشم زیرا رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) می فرمود: از آنچه خودتان می پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود می خورید بر آنها غذا دهید .
نبوّت های تبلیغی بعد از هر شریعتی، به خاطر تحریف کتاب آن شرایع بوده در حالی که اسلام شریعتی است که مطالب آن تا به حال تحریف نشده و الی یوم القیامه نیز تحریف نخواهد شد همچنان که خداوند وعده عدم تحریف را در قرآن داده است. به خاطر همین، دین اسلام پیغمبر خود
از سوی دیگر نیاز است که به تحول تاریخی لغت عرب هم عالم بود، مثلاً ما الان از کلمه (تقیه) مخفی کردن عقائد را می فهمیم در حالی که 1300 سال پیش حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه خطبه 210، این کلمه را به معنای تقوا استعمال کرده اند و شما بهتر می دانید که
علوی ها از نظر شیعه منشعب از اسلام و همچنان جزء مسلمانان محسوب می شوند یعنی افکار کفر آمیزی دارند که این افکار کفر آمیزشان یا به خاطر جهل یا به خاطر تبعید بوده ولی اینها خارج از اسلام محسوب نمی شوند و مسلمان هستند، مسلمانانی که تا حدودی از اسلام عدول کردن