در هوائی که تنفس می کنیم مقدار معینی اکسیژن موجود است و اکسیژن یک ماده یحیاتی است کـه بـرای تـولید حرارت غریزی؛حائز اهمیت فـوق العاده ای اسـت و زنـدگی بدون آن پنج دقیقه هم ممکن نیست.
فلسفه آفرینش انسان، در فلسفه عمومي خلقت همه موجودات تعريف شده است. این دو ماهيتي جداي از هم ندارند. بايد ديد كه هدف خداوند از آفرينش همه موجودات چيست تا آن گاه فلسفه آفرينش انسان و هدف اصلي آن براي ما روشن گردد.
می خواهم از وضعیت حضرت عباس«ع» پسر علی ابن ابی طالب«ع» سؤال کنم. او باب الحوائج است، چرا خیلی از شیعیان مستقیما برای برآورده شدن خواسته خود از حضرت عباس«ع» استفاده می کنند؟ خصوصا مردم هند و پاکستان؟ آنها مشابه پرچمی که حضرت عباس«ع» در نبرد کربلا داشته است می بوسند و دائما از مشابه علم می خواهند که حاجتشان را برآورده کند. آیا این کمک ها فقط توسط خداوند برآورده نمی شود؟ آیا این بدان معناست که درخواست کمک از خداوند را متوقف کنیم و به جای آن از حضرت عباس جلب کمک کنیم؟
دربـاره معمای بزرگ خلقت یعنی «انسان» در طی شانزده مقاله بحث های متنوعی به عمل آمد و قسمت هائی از اسرار وجـود وی مورد بررسی قرار گرفت، گرچه این معمای شگفت به این آسانی حل نمی شود و ایـن موجود اسرارآمیز با ایـن بـیانات مختصر معرفی کامل نمی گردد، اما قسمت های مختلف و حساسی که تذکر داده شد برای هدف ما کافی است، زیرا منظور ما این بود که قسمت های متعددی از سازمان وجود «انسان» را مورد توجه قرار دهـیم و از این راه درس توحید بخوانیم و به همین جهت گمان می کنیم با همان مقداری که تذکر داده ایم هدف ما تأمین گشته است. زیرا در نظر اهل تحقیق و دقت هر اندکی بسیار و هر قطره ای دریا است.
کسانی که برای خداوند جا و مکان فرض میکنند در واقع ذات کبریایی او را خوب نشناخته و یا غافل ماندهاند. خداوند محصور در چیزی نیست و تمام چیزها را باید از آفریدههای خداوند دانست.
هرگاه زمین میلرزد یا آب طغیان میکند و یا حادثهای رخ میدهد که در پی آن، عدهای به خاک سیاه مینشینند همیشه هستند کسانی که بجای امدادْ در صحنه یا کمک مالیْ از دور و یا گفتن و نوشتن چند جملۀ تسلیبخش، تنها وظیفۀ خود را پاسخ به چرایی وقوع این حادثه میدانند. این عده خیلی سریع و راحت با خواندن آیه و روایتی علت مصیبتِوارده را معاصی کبیرۀ آسیبدیدگان و تحقق وعید الهی مبنی بر مجازات گنهکاران اعلام کرده گاه به کنایه میگویند خود کرده را تدبیر نیست و این دقیقاً همان کاری است که برای آسیبدیدهها به مراتب دردناکتر از مصیبتوارده است.
به شنیدن یک جمله در مصیبت ها عادت کرده ایم. عیبی نداره امتحان الهی است!! متاسفانه در قشر مذهبی و دینداران، در مصیبت ها و رخدادهای طبیعی یک جمله بسیار شنیده می شود؛ که آزمایش الهی است.
نعمت مهمی که در کلمه ی نعیم در بعضی روایات اشاره شده است، یکی نعمت توحید است که شاید بتوانیم بدون مبالغه بگوییم، بزرگترین نعمت در عالم، نعمت توحید و خداشناسی و موحد بودن است. اینکه ما منعم را بشناسیم، سرچشمه ی همه ی نعمت ها خود خدای متعال است.
توحید و ولایت نعمت است. نعمت عافیت و امنیت و سلامتی است. بعد از نعمت توحید و لا اله الا الله و اقرار به یگانگی خدا و ارتباط با خدا قطعاً بعد از توحید بزرگ ترین نعمتی که سؤال می شود و قابل اهمیت است، نعمت نبوت پیغمبر عظیم الشأن (ص) است که واقعاً بعد از خدای بزرگ در عالم نعمتی از این بالاتر نیست. وجود پیغمبری که خدا برای هدایت و نجات بشریت تربیت کرده است. در آیات قرآن هم به این نعمت اشاره شده است.
یکی از نعمت هایی که خدا خیلی زیاد و حتماً سؤال می کند، نعمت صحت است. یعنی خود سلامتی و صحت و عافیت واقعاً نعمت بزرگی است که ما از آن غافل هستیم. حتماً از نعمت سؤال می شود. فرمود: یکی صحت است، یکی امنیت است، یکی نعمت توحید و نبوت و ولایت است.
سجده شکر در روایات ما خیلی تأکید شده است. سجده شکر از واجب ترین و لازم ترین سنت ها است. امامان و پیغمبران ما خیلی تقید به سجده شکر داشتند. البته فقها و علمای می گویند: مستحب مؤکد است. سجده شکر مثل نماز واجب نیست. یعنی انسان با وضو باشد، بی وضو باشد. عذر شرعی داشته باشد، در هر حالی می شود سجده شکر را به جا آورد. سجده شکر جز مستحبات است. ذکر خدا در همه حال مستحب است. سجده شکر ذکر و یاد خداست. در هر شرایطی سجده شکر مستحب است، مانعی ندارد.
خدا وعده ی بی چون و چرا داده که هرکس با خدا و تقوا باشد، خدا او را از بن بست ها نجات می دهد و رزق و روزی او را از راه هایی که گمان ندارد برای او می رساند. وقتی آدم به تقوا رسید، می فهمد خدا همه کاره است. کسی که به خدا توکل کند، خدا او را کفایت می کند. سرچشمه همه برکات و خوبی ها و فوز دنیا و آخرت تقوا است، یکی از راه هایی که ما را به تقوا می رساند، اتصال به امام المتقین است.
تاکنون طی پنج مقاله در پیـرامون این ایراد مادی ها که «چگونه وجود بلاها و آفات و بیماری ها و ناکامی ها و مانند آن با قـبول توحید و وجود نظم و حـکمت در سـرتاسر عالم هستی سازش دارد؟» بحث و گفتگو کرده ایم و این آخرین مقالهای است که درباره این ایراد بحث می کند و امیدواریم با در نظر گرفتن مجموع این بحث ها پاسخ کاملا قانعکننده و کافی به این ایراد داده باشد.اکنون به بحث آن شماره توجه فرمائید.
مقصود این است که میدان جولان عقل و فکر را روشن سازیم و لذا باید دانست که میدان جـولان فـکر، این جهان پهناور است که آیت قدرت و حکمت پروردگار عالمیان است؛ فکر باید در این میدان با وسعت جولان کند میدانی که وسعت آن از اوج کهکشان و اعماق اقیانوس ها در گذشته است فکر بـا فـعالیت خـود این حقیقت را درک می کند که ایـن جـهان مـنظم را مسلما صانعی است.
نویسنده این مقاله کتابی به نام«راز آفرینش انسان»نگاشته که در موضوع خـود شـاهکار کـم نظیری است...و خود مؤلف مندرجات آن کتاب را در یک مقاله جالب خلاصه نموده که ذیلا ترجمه آن از نظر خوانندگان گـرامی می گذرد:
به قلم ا.کرسی موریسون رئیس پیشین آکادمی علوم نیویورک/ترجمه:مهندس ذبیح الله دبـیر