روش ویژه مناظره امام رضا(علیه السلام)
راه شناخت امامان شیعه
یکی از دقیقترین راههای شناخت امامان شیعه علیهم السلام ، توجه به القاب خاصی است که آنها بدان ملقب گشتهاند . گرچه در مضامین دینی ، از اهل بیت علیهم السلام به تعبیر « کلّهم نور » یاد شده است ؛ ولی با دقت در القاب مبارک آن بزرگواران ، مشاهده میشود که این نورانیت واحد و بیبدیل در ظرف زمانی و مکانی به شیوهها و گونههای متفاوتی ظهور کرده است . بر این اساس پس از دوران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام ، هشتمین طلیعه نورانی امامان شیعه ملقّب به عالم آل محمد صلیاللهعلیهوآله آشکار گردید .بیدرنگ این پرسش ایجاد میشود که چه پیش زمینههایی در ملقب شدن امام رضا علیهالسلام به این لقب ، دخیل بوده است ؟
برای پاسخ یابی به این سؤال باید دورنمایی از جامعه ی فکری زمان امام رضا علیهالسلام را به نظاره بنشینیم . گرچه دامنه شبهات دینی و اعتقادی به شکلهای گوناگون در زمان امامان شیعه علیهم السلام رواج داشته و آنان به دفاع از ارزشها میپرداختند ؛ ولی آنچه در دوره امام رضا علیهالسلام به اوج خود میرسد ، ظهور مکاتب فلسفی و دیگر مکتبهای مدعی در هدایت مردم بوده است . عدهای در زمینه بحث جبر و تفویض ، گروهی در مقوله تشبیه خلق و خالق به یکدیگر میکوشیدند و مبانی خود را در جامعه رواج میدادند . در همین گیرودار بحث از اسرائیلیات با دست اندازی برخی از علمای یهود به منابع حدیثی اسلام و ایجاد بدعت و دروغ پردازی ، جامعه را به اوج هرج و مرج جامعه فکری رساند . در آن زمان ، امام رضا علیهالسلام به ارشاد و هدایت جامعه میپردازد و این همان وعده جدش امام صادق علیهالسلام به امام کاظم علیهالسلام بود که فرمود : دانای خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرزند توست که هم نام امیرالمؤمنین علیهالسلام است ، کاش او را میدیدم (1). . . و در سفارشی دیگر امام کاظم علیهالسلام به فرزندانش فرمود : این برادر شما عالم آل محمد صلیاللهعلیه و آله است که باید مشکلات خود را از او سؤال کنید .(2) امام علیهالسلام با راهبردی ترین کلام آمیخته به علم لدنی در قالب سخنرانی و احتجاجات و مناظرات به تبیین مسایل اسلامی و علمی پرداخت .
مباحث امام علیهالسلام را در فهرست ذیل میتوان دسته بندی نمود :
مباحث مربوطه به اعتقادات درباره مبدأ و معاد و حشر و نشر و برزخ .
مباحث مربوط به ولایت و امامت و زمامداری خلق ، پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله .
ویژگیهای مربوط به زمامداران و رهبران بر حق و روابط متقابل مردم و امام .
مباحث مربوط به کلام و عقاید ( جبر ، اختیار و تفویض ) .
مباحث مربوط به فرق اسلامی و در سایه آن اثبات حقانیت تشیع و مبانی آن .
مباحث مربوط به ادیان ، مذاهب ، مکاتب و فلسفههای گوناگون .
مباحث مربوط به علوم از طبیعیات ، پزشکی ، نجوم و حتی جنبههای مربوط به گیاهشناسی و جانورشناسی و . . .(3)
و در یک کلام ، دامنه بحثها به قدری گسترده بود که محمد بن عیسی یقطینی گوید که من از سؤالاتی که از امام رضا علیهالسلام کرده بودم ، حدود هیجده هزار مسأله را جمع آوری نمودهام .(4)
به روایت ابن بابویه از حسن محمد بن نوفلی ، پس از آن که حضرت رضا علیهالسلام وارد مرو شد ، مأمون به فضل بن سهل دستور داد که دانشمندان ادیان دیگر مرو را جمع کنند تا با آن حضرت به مناظره بنشینند و مأمون نیز در جلسات مناظره حضور مییافت . شخصیتهای دینی و علمی عبارت بودند از : جاثلیق (دانشمند مسیحی) رأس الجالوت (بزرگ یهود) هربذ اکبر (رئیس زرتشتیها) نسطاس رومی و تنی چند از اهل کلام . . . مأمون به آنها گفت : منظور از احضار و اجتماع شما طرح یک سلسله مسایل مشکل علمی و دینی است که در حضور ولیعهد و پسر عمویم علی بن موسی الرضا علیهالسلام که به تازگی از حجاز به مرو تشریف آوردهاند ، صورت گیرد . چون مباحثه و مناظره آغاز شد و علمای حاضر اهل مغالطه و سفسطه بودند و همکلامی و مباحثه با آنان مشکل مینمود ، حضرت ، تمام پرسشها را استدلال فرموده و پاسخ دادند و تحسین همگان را از دانشمندان ادیان ، فرماندهان نظامی و محمد بن جعفر الصادق (عموی امام) که بزرگ بنیهاشم بود و در مجلس حضور داشت ، برانگیختند و امام را عالم آل محمد صلیاللهعلیهوآله خطاب نمودند.(5)
امام رضا علیهالسلام در مناظره با دانشمندان و علمای مقابلش ، روش ویژهای داشت ، بر این اساس امام علیهالسلام راه را بر طرف مقابلش نمیبست ؛ بلکه او را آزاد میگذاشت تا به هر صورتی که میخواهد ، همه مسایل خود را بیان کند و چیزی برای او ناگفته نباشد . او حتی در مواردی به یاری دانشمندان مورد بحثش میشتافت و به وی میگفت تو میخواهی فلان مسأله را بگویی و فلان نکته را یادآور شوی . . . چنین فرصتی آن قدر به طرف مقابل داده میشد تا آن گاه که احساس میکرد راه علمی دیگر بر وی مسدود گشته است ؛ آن گاه امام پا پیش مینهاد و مباحث خود را مطرح میکرد ، به گونهای که آن دانشمند قانع میشد و به اشتباه استدلال خود پی میبرد . امام علیهالسلام در شیوههای خود از ارزشهای حکمت ، جدال و راه موعظه استفاده میکرد و گاهی هم برای افراد بیمحتوا ولی گستاخ با بهرهگیری از شیوه کرامت و اعجاز به پیش میرفت و این راهی بود که اولیای الهی و در رأس آنها انبیاء از آن بهره میگرفتند و یکی از دلایل موفقیت انبیاء و اولیاء در تبلیغ خود ، اعمال همین شیوهها بود. (6)
محمدحسن پاک دامن
تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان
1. علی بن یونس العاملی /الصراط المستقیم 2/164.
2. بحار الانوار 49/100 ـ الانوار البهیه/ 209.
3. ر. ک : علی قائمی/ در مکتب عالم آل محمد/ 418.
4. همان به نقل از مناقب آل ابی طالب 4/300.
5. ر. ک: احمد ماه وان/ تاریخ زندگانی الامام ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیهالسلام / 45.
6. ر. ک: در مکتب عالم آل محمد / 416.