تبیان، دستیار زندگی
سابقه آشنایی من با نیکول به سال 1345 برمی‌گردد. او تا پیش از آن در شرکت نفت کار می‌کرد و از سایتهای صنعتی آنها عکاسی می‌کرد. مقداری هم عکس هوایی گرفته بود که من هیچوقت آنها را ندیدم. اما زمانی من با او آشنا شدم که روی مقوله معماری سنتی کار می‌کردم. من 24
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کسی نتوانست مثل فریدنی باشد

نیکول فریدنی

سیمون آیوازیان معتقد است خیلی از عکاسان دوست داشتند جاپای نیکول فریدنی بگذارند اما نتواستند چون وی مسائل فنی دوربین را خیلی خوب می‌شناخت.

به گزارش خبرنگار مهر سیمون آیوازیان، عکاس و نقاش در نشست بررسی عکسهای نیکول فریدنی گفت: هنرمندان به خصوص در عکاسی برای اینکه راهشان را پیدا کنند، معمولا در هر زمینه هنری فعالیت می‌کنند تا بدانند کدامیک از رشته‌ها مناسب حالشان است.

وی ادامه داد: سابقه آشنایی من با نیکول به سال 1345 برمی‌گردد. او تا پیش از آن در شرکت نفت کار می‌کرد و از سایتهای صنعتی آنها عکاسی می‌کرد. مقداری هم عکس هوایی گرفته بود که من هیچوقت آنها را ندیدم. اما زمانی من با او آشنا شدم که روی مقوله معماری سنتی کار می‌کردم. من 24 سال در این زمینه کار کردم و نیکول بعد از شنیدن موضوع عکسهایم علاقه‌مند به همکاری شد.

آیوازیان با بیان اینکه برای گرفتن عکسهای معماری سفرهای زیادی با عکاسانی مانند فریدنی، بهمن جلالی و نصرالله کسرائیان انجام داده است، افزود: اگر بخواهم یکی از خصلتهای نیکول را بیان کنم باید بگویم ضمن خوش سفر بودن و انصاف ، بسیار تیزهوش و با حافظه بود به این معنا که فلات ایران را به خوبی می‌شناخت.

وی در مورد حافظه این عکاس عنوان کرد: آدمی با حافظه او در کوه راه‌ها و کویرها ندیدم. در بیابانی که خط اتومبیل نداشت، یکدفه به راست و بعد به چپ می‌پیچید تا به نقطه‌ای که لازم بود، برسیم چون این حافظه را در عکاسی داشت و همیشه یادش بود که در فلان سفر از چه نقطه‌ای عکاسی کرده است.

آیوازیان عکسهای طبیعت فریدنی را مطلوب توصیف کرد: او قادر بود در طبیعتی که از نظر خیلیها سخت است، فضایی بسازد که بتواند عکس مطلوبی بگیرد. مثلا گاهی با خیس کردن یک فضا در کویر، عکسی می‌ساخت که مطلوب بود.

وی درباره آرزوی مشترک خود و فریدنی توضیح داد: آرزوهایمان این بود که یک روز باران بیاید و فردا تکه ابرهای بزرگ به آسمان بیایند تا بتوانیم یک عکس سیاه و سفید خوب بگیریم.

او قادر بود در طبیعتی که از نظر خیلیها سخت است، فضایی بسازد که بتواند عکس مطلوبی بگیرد. مثلا گاهی با خیس کردن یک فضا در کویر، عکسی می‌ساخت که مطلوب بود.

این عکاس دومین خصوصیت فریدنی را شناخت نور برشمرد: او نور را خیلی خوب می‌شناخت. معمولا در حالت عادی بهترین موقع برای عکس‌برداری از فلات ایران، صبح زود یا غروب است و او این نکات را می‌دانست.

آیوازیان افزود: تمام این خصائص باعث می‌شد وقتی با او سفر می‌کردی، خیالت از چند جهت راحت باشد. در سفرهای کویری وقتی گردوخاکی می‌دید می‌گفت که باید پنهان شویم چون قاچاقچیان در آنجا هستند. او به تمام نکانت توجه داشت.

وی دیگر ویژگی کارهای فریدنی را وسواس در تمیزبودن آثار قلمداد کرد: او خیلی تمیز کار می‌کرد یعنی وقتی کارش را در لابراتوار می‌دید، بیشترین وسواس را داشت که عکسش واقعی باشد چون فضا و منظر پدیده‌ای است که با روح انسان سروکار دارد و ممکن است از روی یک حس عکس بگیرید اما بعدا که آن را می‌بینید، عکس آن حس را نداشته باشد. نیکول سعی می‌کرد حسش در عکس درآید.

آیوازیان با اشاره به اینکه عکسهای سیاه و سفید فریدنی بهتر از آثار رنگی وی هستند، گفت: در عکاسی اصطلاحی داریم به نام جای پای عکاس گذاشتن به این معنی که در همان نقطه‌ای که عکاسی عکس گرفته است، عکاس دیگر هم عکس بگیرد. خیلیها می‌خواستند جاپای نیکول بگذارند اما نتوانستند.

وی درباره عدم موفقیت عکاسان دیگر توضیح داد: نیکول می‌دانست در هر فضا از چه عدسی استفاده کند. هرچند تحصیلات اکادمیک را نگذرانده بود اما در اثر تجربه طولانی به شناخت عدسیها و نور رسیده بود.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی