اولین فیلم دفاع مقدس
جمشید حیدری کارگردان اولین فیلم «دفاع مقدس»: استارت برای تولید فیلم جنگی جرات میخواست
کارگردان اولین فیلم «دفاع مقدس» در سینمای ایران می گفت: هنوز بسیاری از قصههای ناگفته از رشادتهای رزمندگان وجود دارد که باید گفته شود و معتقدم هنوز در سینمای ایران به 30 درصد از توان عملیاتی که بچهها در جبههها داشتند، هم نرسیدیم.
جمشید حیدری تنها چند ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی در سال 59 فیلم «مرز» را مقابل دوربین برد او با اشاره به شکل گیری ساخت این فیلم یادآور شد: در سال 57 در شرایط مبارزات قبل از انقلاب که دوربینها را زمین گذاشتیم سوژهای برای ساخت فیلم وجود نداشت و سینما از جهتی به جهت دیگر حرکت میکرد و من هم که فیلمی به نام« مرگ قو» در گذشته ساخته بودم و در محاق سانسور مهجور مانده بود، سعی میکردم با بچههای دیگر، کمر سینمای شریف را صاف نگاه داریم.وی ادامه داد: باید تمرین میکردیم تا به یک چشمانداز خوب برسیم و در سال 58 فیلم «کرکسها» را ساختم و اکران آن را با یک سائنس در روز شروع کردیم و نگران بودیم ممکن است مردم روی خوشی به سینما نشان ندهند و بعد از یک هفته سائنسهای آن را افزایش دادیم.در این فضا تصمیم گرفتیم به سراغ سوژههای اجتماعی برویم و همزمان با گشتن برای پیدا کردن لوکیشن فیلمی به نام «طلایه دار»، در شهریور 59 صدایی از جنگ به گوش رسید و در همان ایام در هواپیما با سربازی زخمی روبهرو شدم. این کارگردان افزود: رشادتهای این سرباز که حامل نامهای از مرز به سمت پادگان بوده و توسط گشتیهای عراقی زخمی شده بود بسیار مرا تحت تأثیر قرار داد و جرقه ساخت فیلم «مرز» در ذهنم شکل گرفت.دیدم بعد از جریانات بعد از انقلاب که بسیار مهم بود ما وارد جریان دیگری میشویم که دوربین سینما میتواند آن را نگاه کرده و بررسی کند.وی با بیان اینکه هیچ تصویری از جنگ در ذهنش نداشته است، خاطرنشان کرد: سرباز از دهکدهای مرزی سخن میگفت و همان را در ذهنمان متصور شدیم.در آبان ماه به همراه سیروس الوند نگارش فیلمنامه را آغاز کردیم و در حالی که استودیوها تعطیل شده بودند شرایط ساخت فیلم را با سختی در آذر ماه فراهم کردیم و تصمیم گرفتیم با هزینه یک فیلم سیاه و سفید این کار رنگی را به سرانجام برسانیم.حیدری ادامه داد: اول اسفند 59 فیلمبرداری آغاز شد و بعد از یک ماه به پایان رسید و در حین کار بعد از سقوط از یک صخره به شدت آسیب دیدم و بیش از یک هفته فلج شدم.اما شوق و انگیزه ساخت این فیلم باعث شد مشکلات را پشت سر بگذارم و فیلم «مرز» به عنوان اولین فیلم جنگی و آغازگر یک حرکت جدید ساخته شود. وی به اکران این فیلم اشاره کرد و گفت: فیلم در تابستان سال 60 اکران شد و اکران فیلم در تهییج افکار عمومی بسیار تأثیر داشت و همه تماشاگران این فیلم با شعار «مرگ بر صدام» از سینما خارج میشدند و در حالی که آن موقع حداکثر فروش یک فیلم 500 تا 600 هزار تومان بود، «مرز» با بلیت 15 ریال نزدیک به 2.5 میلیون تومان فروخت و سه ویژگی با خود برای سینمای ایران به همراه داشت.اول ساخت فیلمهای جنگی آغاز شد، دوم باعث رنگی شدن فیلمها شد و تهیه کننده بخش خصوصی وارد مرحله حرفهای سینما شد.
همه تماشاگران این فیلم با شعار «مرگ بر صدام» از سینما خارج میشدند
حیدری با بیان اینکه زدن اولین استارت برای تولید فیلم جنگی جرات بسیاری میخواست، تصریح کرد: آن زمان بسیار جوان بودم و احساس میکردم هر ایرانی یک سهم در جنگ دارد و با همه کم تجربگی در شناخت جنگ فقط شروع کردن برایمان مهم بود.اما در مجموع از ساخت آن فیلم راضی هستم و معتقدم این فیلم تعهد خودش را انجام داد. وی به تیتراژ این فیلم اشاره کرد و گفت: الان که به تیتراژ فیلم بعد از سی سال نگاه میکنم میبینم همچنان حرف روز است.لکههای خونی که با خط هایی کشیده میشود به استان و بعد به ایران تبدیل میشود و بعد این لکههای خون در «مرز» جمع میشوند و این قصه کل جنگ ماست.در پایان فیلم هم پرچم صدام پایین میآید و پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران بالا میرود که این همان تلاش هشت ساله جنگ بود که به نتیجه رسید. حیدری که بعد از «مرز» سه فیلم جنگی دیگر به نامهای «فرار»، «هفت گذرگاه» و «حماسه قهرمانان» را ساخته است اظهار داشت: در زمان «مرز » جنگ اصلی ترین دغدغه ما بود و همه این تجربهها لازم بود تا سینما شرایط و شکل واقعی خودش را پیدا کند. این کارگردان ادامه داد: کمکم فیلمها در دهه 60 به سمت کیفیت میرفت و آثار خوبی ساخته شد اما متأسفانه بعد از چند سال از این حرکت متعالی، جریانی مخدوش و سهل پسندی شکل گرفت و سینمای شریف و اندیشمندی که دغدغه مسئولان بود متوقف شد.حیدری در پایان سخنانش خاطر نشان کرد: در گذشته نیروهای تولید با تمام اشتباهاتی که ممکن بود به لحاظ عدم تجربه داشته باشند، اما صادقانه کمر سینمای سالم را صاف نگاه میداشتند که اینها الان آسیب دیدند.ما هم همین هستیم و حتی الان برای پخش فیلممان مشکل داریم و اگر به پخش کننده هم بدهیم سر فیلم را زیر فیلمهای دیگر میبرند و آدمی مانند من بعد از چهار دهه فیلمسازی به شدت گرفتار است و اینگونه آدمی منزوی میشود.
«مرز» روایتی از یک دهکده مرزی است که با ورود سواری زخمی به آنجا آرامش به هم میریزد.سوار نیمه جان پس از ابراز جملات نامفهومی از جمله دشمن به پاسگاه مرزی حمله کرده، در میگذرد.
تهران امروز
تنظیم : فرهنگ پایداری تبیان