تبیان، دستیار زندگی
پای خود را می گذارم در حرم از دلم پر می كشد اندوه و غم با كبوترهای گنبد می روم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با كبوترهای گنبد
با كبوترهای گنبد

پای خود را می گذارم در حرم

از دلم پر می كشد اندوه و غم

با كبوترهای گنبد می روم

توی خال آسمان گم می شوم

شاپرک ها، تشنه دیدار نور

شادمان سر می رسند از راه دور

چشم خود را در حرم وا می كنند

شمع را یكباره پیدا می كنند

شمع جمع شاپرک هایی رضا

ای كلید ساده ی مشكل گشا

آن گل زیبا گل خوشبو تویی

ای رضا جان! ضامن آهو تویی

با نگاهت چون كبوتر كن، مرا

تا بگیرم اوج، خوشحال و رها

می شوم من روز و شب همسایه ات

می شود چتر دو بالم سایه ات

با كبوترهای گنبد

محمد عزیزی_سایت روزنامه کیهان

تنظیم:نعیمه درویشی_تصویر:مهدیه زمردکار

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.