تبیان، دستیار زندگی
باید بگویم،اینک نفوذ اندیشه غربی، در ازای اسلام زدایی از پیکره ادبیات فارسی، یک واقعیت است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا باور می کنیم؟!

آیا باور می کنیم؟

نویسنده و منتقد گرامی آقای «احمد شاکری» در گفت و گو با خبرگزاری فارس، نسبت به نفوذ اندیشه غربی در حیطه ادبیات کشورمان هشدار داد.

باید بگویم،اینک نفوذ اندیشه غربی، در ازای اسلام زدایی از پیکره ادبیات فارسی، یک واقعیت است.

این قلم، بارها در یادداشت های خود، درباره نسبت ادبیات فارسی و مفاهیم و آموزه های اسلامی سخن گفت و تأکید کرد؛ ادبیات اصیل و غنی فارسی، منهای اسلام عزیز، نه قابل شناسایی است و نه قابلیت تحقق دارد. امروزه، برخی از روی «جهالت» و عده ای آگاهانه و به اصرار، در پی تهی کردن ادبیات فارسی از پرتو دین و عرضه بدلی از ادبیات فارسی اند که در سطح محتوا و چه از حیث ساختار، با آنچه به عنوان ادبیات فارسی می شناسیم، فاصله ای روشن و تفاوتی بارز دارد.

گروه نخست، گمان دارند آنچه موجب رشد و پویایی ادبیات فارسی می شود، نفی نگاه ایدئولوژیک و تأکید بر مفاهیم انسانی، بمنظور گسترش دایره مخاطبان و رسیدن به درک مشترک بشری است. در این میان، اتکاء به ساختارهای مدرن نیز، غیرقابل اجتناب است.

مطمئنا، محصول چنین دید گاهی، ادبیات غیرمتعهدی است که اینک در غرب و دیگر جوامع دین گریز نمود عینی دارد. ادبیاتی که؛ انسان را «این جهانی» تعریف می کند و دغدغه و غایت او را کامجویی فردی و مادی می داند.

اما، چه عناصری، آگاهانه، مفارقت اسلام و ادبیات فارسی را اراده کرده اند و بر آن اصرار می ورزند؟

این عناصر، چنین مشخصاتی دارد:

یک- ماهیت و تقید دینی ندارند.

دو- با دین مبین اسلام معاندت دارند.

سه- اگر چه نخست ادعا می کنند با سیاست و سیاست ورزی بیگانه اند، لیکن- اغلب- هویت و وابستگی سیاسی دارند.

چهار- آثار- اکثریت شان- از حیث ساختار و محتوا در خور اعتناء نیست.

پنج- نام و اثرشان محبوبیتی در میان مردم ندارد.

شش- در نقطه مقابل آرمان ها و خواست های مردم معنا می شوند.

هفت- بسیاری شان حضوری فعال در مجامع شبه فرهنگی بین المللی دارند و از زبان بیگانگان، به عنوان نماینده ادبیات ایران معرفی می گردند.

هشت- کاملا متأثر از ادبیات غرب قلم می زنند. چنان که آثارشان- اغلب- بدل ترجمه ارزیابی می شود.

نه- نمونه ها و مصادیق ادبیات ناب را از میان نامها و آثار غربی جستجو و معرفی می کنند.

ده- در سنجش آثار، نه محتوا که؛ ساختار و تکنیک را ملاک قرار می دهند.

یازده- کلاس ها و جشنواره های محفلی را با هدف گسترش ادبیات فارغ از دین برپا می کنند.

دوازده- در کانون اعتنای رسانه های خارجی ایستاده اند.

باید باور کنیم امروز، «نفوذ اندیشه غربی» کارکردی کاملا سیاسی علیه گفتمان انقلاب اسلامی و نظام دینی و نیز فرهنگ دینی و ملی ایرانی دارد.

هنگامی که باور کردیم؛ هشیارانه، با نگاهی دقیق به رصد ادبیات فارسی و فعالیت معاندان در ساحت فرهنگ سرزمین مان خواهیم پرداخت. اما تا زمانی که «باور» یاد شده در سه طبقه اهالی فرهنگ، کارگزاران و مخاطبان، شکل نگیرد، اندیشه غربی، هر روز دامن می گستراند. اتفاقی تلخ و منحوس که هم اینک، قابل مشاهده است.

پژمان کریمی

تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان